22006198 021

آسیب های دوره کودکی و اثر آن بر روان

خیلی بد بد متوسط خوب عالی
(53 رای)
آسیب های دوره کودکی و اثر آن بر روان

تروماها و آسیب های دوره کودکی از جمله مسائلی هستند که باعث بروز اختلالات و مشکلات در بزرگسالی میشوند. مرحله کودکی مرحله بسیار مهمی است که می تواند باعث ایجاد طرحواره یا PTSD در افراد شود. کودک در این دوره بی پناه و آسیب پذیر است، از خود قدرت دفاع و تشخیص ندارد و نیاز به حمایت والدین، پدر و مادر خود را دارد. اگر این حمایت بر اثر بی ملاحظگی و بی مبالاتی پدر و مادر کمرنگ شود، کودک آسیب دیده در ادامه زندگی با مشکلات فراوانی مواجه میشود که عواقب بسیار بدی خواهد داشت.

آسیب های دوره کودکی و تعدادی از آنها

  1. گزارشهایی از سوء استفاده های جنسی، فیزیکی یا عاطفی دوره کودکی؛
  2. توصیف از والدین به عنوان کسانی که از نظر فیزیکی یا عاطفی مسامحه کار هستند، دارای وابستگی شیمیایی (اعتیاد)، بیش از حد مشغول به کار، غایب و یا نظایر آنها بودند؛
  3. توصیف دوره کودکی بصورت دوره ایی آشفته همراه با هرج و مرج به نحوی که پدر مادر و یا هر دو معتاد یا سوء مصرف کننده مواد یا الکل بوده اند. از نظر ذهنی بیمار و معتاد بوده اند. یا شخصیت ضد اجتماعی داشته اند که منجر به نقل مکان های مکرر، شریک های زندگی متعدد با مصرف مواد، داشتن سرپرست جانشین به طور مکرر، فشار و کمبود اقتصادی؛
  4. گزارش هایی از بازداری های هیجانی والدین که غیر قابل انعطاف، کمال گرا، تهدید کننده، تحقیر کننده، بیش از اندازه خرده گیر و یا مذهبی افراطی بوده اند؛
  5. وجود ترس های غیرمنطقی، خشم سرکوب شده، عزت نفس پایین، تعارض های هویتی، افسردگی یا اضطراب ناامنی مرتبط با تجارب رنج آور اوایل زندگی؛
  6. پدیده از هم گسستگی شخصیت چند گانه، گریز یا فراموشی، حالت روانی تبدیلی که بصورت دردهای هیجانی ناشی از کودکی مورد آسیب در شخص ظاهر میشود.

در ادامه نمونه های معروفی از سندرم های کم توانی ذهنی و فنوتیپ های رفتاری توضیح داده شده است.

آسیب های دوره کودکی

سندرم داون

فیزیوپاتولوژی سندرم داون

مشکل در تریزمی کروموزم 21 که 95% درصد ناشی از عدم جداشدگی، 4% ناشی از جابجایی و 1% عوامل دیگر.

احتمال زایش سندروم داون در زنان

  1. در زنان کمتر از 30 سال 1 به 2500 می باشد.
  2. در زنان بالای 40 سال 1 به 80 می باشد.
  3. در زنان بالای 45 سال 1 به 32 می باشد.

خصوصیات بالینی و فنوتیپ رفتاری سندرم داون

  1. هیپوتونی
  2. شکاف پلکی مورب رو به بالا
  3. فرورفتگی قسمت میانی صورت
  4. پل بینی پهن و تخت
  5. قد کوتاه
  6. مشکلات قلبی
  7. منفعل
  8. مهربان
  9. پر تحرکی در دوران کودکی
  10. لجبازی
  11. احتمال ابتلا به آلزایمر
  12. افزایش خطر افسردگی

سندرم X شکننده

فیزیوپاتولوژی سندرم X شکننده

غیر فعال شدن ژن FMR-1 در موقعیت Xq27.3 ناشی از تکرار باز GGG متیلاسیون؛ از عوامل ژنتیکی این اختلال شدید است. در تولدهای نسبت 1 به 1000 در پسران و 1 به 3000 در دختران است.

خصوصیات بالینی و فنوتیپ رفتاری سندرم X شکننده

  1. صورت بلند
  2. گوشهای بزرگ
  3. قوسهای کامی بلند
  4. قد کوتاه
  5. بزرگی بیضه ها
  6. شلی مفاصل
  7. لوچی
  8. بیش فعالی
  9. بی توجهی
  10. اضطراب
  11. IQ پایین
  12. تحریک پذیری
  13. اختلال یادگیری

مشکلات دوران کودکی

سندرم آنجلمن

فیزیوپاتولوژی سندرم آنجلمن

حذف کروموزم 13 15 11 با منشأ مادری و همچنین حذف مکرر در زیر واحد B-3 گیرنده گابا. در این اختلال شیوع نامعلوم است. چیزی حدود 1 در 30000 تخمین زده می شود.

خصوصیات بالینی و فنوتیپ رفتاری سندرم آنجلمن

  1. موی روشن و چشمان آبی
  2. بدریختی چهره شامل دهان پهن در حال لبخند
  3. نازکی لب فوقانی و چانه تیز
  4. 25 درصد دچار میکروسفالی هستند
  5. افزایش احتمال اوتیسم
  6. کم توانی ذهنی عمیق
  7. آتاکسی
  8. خلق و خوی شاد

گسترش آگاهی از این که موضوعات آسیب های دوران کودکی چگونه بر زندگی خانوادگی شخص اثر گذاشته و تأثیر آن تداوم یافته است. همچنین حل کردن موضوعات دوره کودکی و جهت دهی به سوی کاهش خشم و افسردگی، افزایش عزت نفس، امنیت و اطمینان از راهکارهایی است که در درمان بیمار کمک کننده هستند. همچنین بروز دادن هیجانهای مرتبط با موضوعات دوره کودکی برای رسیدن به رنجش کمتر، آرامش بیشتر و رها شدن از سرزنش دیگران و گناهکار دانستن آنان بخاطر رنج و آسیبی که در دوره کودکی فرد به او رسانده اند و آغاز عفو و بخشش آنها از دیگر اقدامات در راه درمان است.

البته ناگفته نماند افرادی که از کودکی دچار آسیب های خانوادگی از همان دسته هایی که در بالا متذکر شدیم، شده باشند در شرایط بسیار سخت و دشواری از دیگر آسیب ها و اختلالات قرار دارند. زیرا کودکان در بی پناه ترین حالت ممکن و بدون هیچ حق انتخاب و بدون هیچ آزمون و خطایی، به دلیل وابستگی عاطفی و رشدی به پدر و مادر، آسیب را متحمل میشوند.

بنابراین حذف این آسیب ها و درمان کودکان این چنینی در بزرگسالی و حذف آنچه از کودکی بر حافظه آنها ثبت شده راهی طولانی را در بر دارد و به غیر از همت و تلاش خود فرد و قدم برداشتن خود در راه بهبود، نیاز به کمک دکتر روانشناس بالینی کودک دارد که بتواند با او ارتباط قوی برقرار کند که راه سخت درمان را با آرامش پشت سر بگذارد. البته هدف هایی که یک دکتر روانشناس کودک در وضعیت اینچنین افرادی برای درمان و بهبود دنبال میکند میتواند به چند هدف تقسیم شود.

هدف های کوتاه مدت برای درمان و بهبود

  1. توصیف چگونگی رشد و بزرگ شدن در محیط خانواده.
  2. توصیف هر عضو خانواده و چگونگی درک او در خانواده و احساساتی که نسبت به او ابراز شده است.
  3. شناسایی نقشی که بیمار درون خانواده ایفا میکرده و احساسات مرتبط با آن نقش.
  4. شناسایی احساسات مرتبط با وقایع عمده آسیب زا در دوران کودکی.
  5. شناسایی احساسات مرتبط به الگوهای فرزند پروری والدین.
  6. افزایش آگاهی راجع به اثرات رشد دادن تربیت عاطفی و رفتاری.

در این موارد و با آگاهی دادن دکتر روانشناس کودک به مراجع، در مورد آسیب های دوران کودکی میتواند قدم های نخستین را در شروع راه برای درمان بردارد.

اقدامات بیمار برای درمان

بیمار باید برای درمان به روانشناس خود اعتماد کند و پس از آن ایجاد سطح اعتماد مؤثر با بیمار در جلسات فردی از طریق تداوم تماس چشمی و گوش دادن مدام و پذیرش گرم باعث میشود بیمار همراه با اعتماد احساس کند کسی هست که میتواند به حرف های او گوش کند، او را قبول کند و بپذیرد.

صفاتی که کودک آسیب دیده در بزرگسالی به خود نسبت می دهند

کسی که در کودکی مورد آسیب قرار گرفته باید تجارب گذشته خود را بررسی کند و نقش خود را در خانواده ایی که داشته پیدا کند، احساساتش را در مورد نقش خود در خانواده بررسی کند و همچنین از بروز هر نوع احساسی مانند خشم، شادی، نفرتهراس نداشته باشد. زیرا احساس گناه در مورد کودکانی که مورد آسیب قرار گرفته اند به مراتب بیش از هر کسی دیگر است. کودکان در هنگام مواجه با مشکلات، آسیب، کتک خوردن و تجاوز تنها کسی را که مقصر میدانند خودشان هستند. زیرا قدرت تحلیل شرایط را ندارند و این بی اختیاری باعث میشود فقط خودشان را مقصر و خطاکار بدانند. پس از آن، سالها بعد احساس گناه دست از سر این افراد بر نمیدارد.

خود تخریبی، نالایق دانستن خود، بی ارزشی، ناکارآمدی و گناهکار بودن، همه از صفاتی است که کودکان آسیب دیده در بزرگسالی به خود نسبت میدهند. بنابراین برای از بین بردن چنین احساسی قبل از بروز اشتباهاتی نظیر جبران خشم که منجر به آزار دیگران و قرار دادن کسانی در شرایط گذشته خودشان است، باید روانشناسان و همچنین خود افراد به درمان خود کوشا باشند. دکتر روانشناس کودک مرکز مشاوره اینجا مکث معتقد است در آسیب های دوره کودکی زمان هایی وجود دارد که ما نمیدانیم چرا خود و همچنین دیگران را دوست نداریم. چرا با محیط اطرافمان ارتباط برقرار نمیکنیم، چرا هدفی در زندگی نداریم و مدام با انسان هایی برخورد میکنیم که دچار آسیب هستند.

مقابله با آسیب های کودکی

پیدا کردن آسیب ها در کودکی

با بررسی شرایط خود و پیدا کردن آسیب هایمان در کودکی میتوانیم دلیل تخریب خود و دیگران را پیدا کنیم و به بهبود شرایطمان بپردازیم. کاهش احساس شرم وقتی به این نتیجه برسیم که اگر کسی در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته، فاقد مسئولیت و اختیار بوده است. باید به دنبال افزایش سطح اعتماد به نفس و اعتماد به دیگران به گونه ایی که صمیمیت فردی و اجتماعی را به دنبال داشته باشد. در آخر اینکه آسیب های دوره کودکی به راحتی میتوانند فردی و جامعه ایی را دچار تزلزل و آسیب عمیق اجتماعی قرار دهند. اگر در کودکی نتوانستیم از آسیب هایمان جلوگیری کنیم، در بزرگسالی می توانیم با بهبود شرایط و ایجاد زمینه های درمانی، خود و جامعه مان را نجات دهیم.

آسیب روانی دوران کودکی چیست؟

از منظر روانشناختی، تروما زمانی رخ می دهد که کودک رویداد شدیدی را تجربه می کند که سلامت عاطفی و جسمی او را تهدید می کند یا به او آسیب می رساند. تروما می تواند نتیجه قرار گرفتن در معرض یک بلای طبیعی مانند طوفان یا سیل یا حوادثی مانند جنگ و تروریسم باشد.

3 مسئله روانی آسیب های دوران کودکی چیست؟

کودکانی که ضربه های پیچیده ای را تجربه کرده اند، اغلب در شناسایی، بیان و مدیریت احساسات مشکل دارند و ممکن است زبان محدودی برای احساس حالات داشته باشند. آنها اغلب واکنش های استرس را درونی و یا بیرونی می کنند و در نتیجه ممکن است افسردگی، اضطراب یا خشم قابل توجهی را تجربه کنند.

آیا ترومای دوران کودکی قابل درمان است؟

بله، ترومای حل نشده دوران کودکی قابل درمان است. به دنبال درمان با فردی باشید که از نظر طرحواره درمانی آموزش دیده است. درمانگری که تأثیر تجربیات دوران کودکی را بر زندگی بزرگسالی، به ویژه تجربیات آسیب زا، درک می کند. چندین مشاوره داشته باشید تا ببینید آیا احساس همدلی دارید یا خیر.

نظرات کاربران:
حنانه
پاسخ به این نظر
1402/11/17

من درکودکی بهم تجاوز شده و پدرپرخاشگری هم داشتم و الان حس می کنم اتفاقی که افتاده روی روحم تاثیرگذاشته و الان ازدواجیم که کردم دچارمشکل شده و رفتارهای همسرمم هم مثل رفتارهای پدرم هست به نظرتون باید چیکارکنم؟

0 0
پارسا
پاسخ به این نظر
1402/11/15

کودکی من بسیار سخت و ناراحت کننده بود و مدام از سمت خانواده تحت فشاربودم برای درس خواندن و مسائل تربیتی ازطرفی هم پدرو مادرم با هم مشکل داشتن و کلا جو ناارامی درمنزل حاکم بود الان درسن 25سالگی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنم و احساس میکنم افسرده هستم میشه لطفا من وراهنمایی کنیدایا مشاوران شما میتونن به من کمک کنند؟

0 0
ایدین
پاسخ به این نظر
1402/11/11

من 25 سالمه و از وقتی یادم میاد بین پدر ومادرم دعوا و درگیری بود و همیشه این وسط مشکل من بودم مادرم میگفت به خاطر من تحمل میکنه و پدرم میگفت مشکلاتشون با اومدن من شروع شده الان که به این سن رسیدم میبینم چقدر مشکل دارم و همیشه خودمو مقصر هراتفاقی میدونم مشاوران شما میتونن به من کمک کنند؟

0 0
آیدا پارسا
پاسخ به این نظر
1402/2/13

بسیار مقاله جذابی و کابردی بود متشکرم

0 0
مهرنوش
پاسخ به این نظر
1397/9/17

آیا در نوجوان۱۶ ساله حل آسیب های دوره ی کودکی قابل حل هست احساس نامنی که به جهان دارد و اضطراب ؟

0 0
افزودن نظر:
captcha


تست های آنلاینتست آنلاین
آدرس مکثآدرس
تلفن مکث
رزرو آنلاین وقترزرو وقت
تماس با واتس اپواتس اپ