امروزه یکی از مهمترین عوامل استرس، پول است. استرسهای مالی ممکن است برای افراد در بالاترین حد خود باشند. افراد اغلب بر این باورند که کسب درآمد بیشتر باعث افزایش شادی و رضایتشان از زندگی میشود. مشکل اینست که گاهی افراد به معنای واقعی کلمه پول خود را برای خرید چیزهای اشتباه خرج میکنند. بر فرض مثال میتوانند پول را در راه هایی خرج کنند که آنها و اطرافیانشان را شادتر کند. یا با تمرکز بر مخارج خود، روی فعالیتهایی که نیازهای اساسی روانی آنها را برآورده میکند، پیش روند.
پول مکانیسم اصلی اقتصاد است و میتوان آنرا تقریبا با هر چیزی مبادله کرد. در نتیجه بازار و معاملات میتوانند کارآمدی خود را بوسیله آن بدست آورند. یک لحظه تصور کنید باید بروکلی بکارید یا هر چیز دیگری که مرغ دار از شما بخواهد تا بتوانید آنرا با مرغ مبادله کنید. در اینجا قابلیت تعویض است که پول را باارزش میسازد. علیرغم اینکه خود پول مصرف نمیشود. بسته به نوع نگاه هر فردی، پول میتواند گرانبهاترین و در عین حال بی ارزش ترین کالا باشد.
بخرید یا نخرید؟
هر بار که شما چیزی را میخرید، در واقع یک سری کارها را در آینده نمیتوانید انجام دهید. البته وقتی پول زیادی در دسترس داشته باشید، مشکل چندانی بوجود نمی آید. بنابراین بهتر است افق دید خود را گسترش دهید تا موضوع برایتان جالب توجه شود. زیرا برای بسیاری از شما، پول یک منبع محدود است. علم روانشناسی معتقد است که فکر کردن منطقی در مورد هزینه ها کار دشواری است. در واقع افراد اغلب به هیچ وجه به این موضوع فکر نمیکنند و زمانی هم که تفکر میکنند، بطور بسیار محدود است.
بر فرض مثال، از فردی که قصد خرید ماشین هوندا را دارد، بپرسید که با این پول چه کار دیگری میتواند انجام دهد. در ابتدا ممکنست از سوال شما دستپاچه شود و در نهایت بگوید میتواند بجای هوندا ماشین تویوتا بخرد. علم روانشناسی میگوید مشکل اینست که این مشتری فقط به یک گوشه کنار بازار (خودروها) و در همان لحظه (اکنون) فقط به گزینه های جایگزین فکر میکند. اما یک فرد منطقی بطور کامل همه فرصتهای قابل تصور را در حوزه ها و زمانهای متفاوت بررسی میکند. سپس از خودش میپرسد که آیا هنوز هم در حال حاضر خرید هوندا بهترین فرصت برای خرج کردن این پول است؟ این سبک بررسی جامع در مورد گزینه های خرید، کار دشواری خواهد بود و به همین دلیل افراد معمولا از راههای میانبر استفاده میکنند.
پیشنهاد میکنیم انجام دهید: تست آنلاین و رایگان رضایت شغلی
البته نه برای اینکه منطقی باشند یا بطور تقریبی تصمیم گیری منطقی داشته باشند بلکه برای اینکه منطقی به نظر برسند. نکته اصلی علم روانشناسی در این رابطه یک چیز است و آن اینکه بررسی کامل گزینه های خرج کردن یا تصمیم گیری کار سختی است. وقتی مسیر طولانی تری در پیش رویتان است (بعنوان مثال به دلیل جوان بودن) تعداد راه هایی که ممکن است 100 دلار از پولتان را خرج کنید (یا سرمایه گذاری کنید) نیز بسیار زیاد است. علاوه بر این شاید این نظریه هم درست باشد که بسیاری از گزینه ها برای خرج کردن وجود دارد اما برای شما ناشناخته هستند.
بازدید از سایت شرط بندی
در سایت های شرط بندی چه خبر است؟ افراد در آنجا چه کار میکنند؟ و چرا به خود اجازه میدهند این همه پول را از دست بدهند؟ ممکن ست همه آنها اختلالات شخصیتی داشته باشند (یا دچار اختلال نیستند؟). تحقیقات علمی نشان داده تقریباً نیمی از آنها ازدواج شان به طلاق ختم میشود. اینکه پدرها کمتر از 10 دقیقه در هفته را با فرزندان خود به گفتگو میگذرانند و 20 درصد از نوجوانان در ماه گذشته بیش از 10 دقیقه با هیچ یک از والدینشان صحبت نکرده اند. اگر زوج هستند از نظر آماری به احتمال زیاد هر دو شاغل هستند و در روزهای هفته بطور متوسط تنها 20 دقیقه را صرف تنها با هم بودن میکنند.
آنها به سختی کار میکنند و از این رو زمان کمی را با هم بعنوان خانواده میگذرانند. زیرا احساس میکنند به اندازه کافی پول ندارند. اگر پول مهمترین دغدغه شخصی و سیاسی آنهاست چرا هنگام فعالیت در سایتهای شرط بندی پولشان اهمیتی ندارد. آنها بیشتر وقت خود را در قمار و شرط بندی میگذرانند و پول خود را از دست میدهند. پولی که به جز دور انداختنش، در ازای آن چیز کمی برایشان به ارمغان می آورد. پول در صمیمی ترین روابط ما نقش های پنهان و حتی موذیانه ایفا میکند. زوجینی که در آستانه جدایی و طلاق هستند و به شدت برای پول یکدیگر رقابت میکنند. جای تعجب نیست که این افراد خشمگین هستند.
چرا پول مهم است؟
مقاله های علمی استدلال میکنند که پول مانند یک ابزار کار میکند. به این ترتیب که مالکش را قادر میسازد به آنچه میخواهد دست یابد. اما این امر کاملاً درست نیست. ابزارها مختص یک کار هستند. پول این کیفیت خاص را ندارد که مانند ابزار باشد. به این معنی که خیلی بیشتر شبیه یک منبع است تا اینکه فی نفسه یک ابزار باشد. تامین پول از چه نوع منبعی است؟ پول از طریق سیستم اجتماعی، جامعه را کنترل میکند. شما روی آنچه که میخواهید سیستم به شما دهد، کنترل دارید. بنابراین پول باعث میشود فرد کمتر به تایید اجتماعی دیگران وابسته باشد. حتی پول شما را قادر میسازد برای بدست آوردن آنچه میخواهید به نحو صحیح از دیگران استفاده کنید تا به خواسته خود برسید.
داشتن پول، فرد را قادر می سازد تا از سیستم جامعه استفاده کند. یا به عبارتی سیستم را وادار کند آنچه را که فرد نیاز دارد و میخواهد، توزیع کند. بعنوان مثال پرندگان، ماهیها و خرسها غذای خود را از چرخه طبیعت بدست می آورند. از طرفی انسانها تمایل دارند غذای خود را از چرخه سیستم اجتماعی دریافت کنند که این روزها شامل خواربار فروشیها، رستورانها و فست فودهای دارای تحویل رایگان پیتزا و ساندویچ میشود. آخرین باری که غذای خود را به روش خرسها یا پرنده ها فراهم کردید، یعنی با شکار یک موجود زنده و سپس کشتن و خوردن آن، چه زمانی بوده است؟
بله، انسانها غذای خود را از سیستم اجتماعی (فرهنگ) بدست می آورند اما برای انجام این کار نیاز به پول است. گاهی اوقات، مطمئناً میتوان بدون پول غذا تهیه کرد. مثلاً هنگام دعوت شدن به خانه شخصی برای شام (اگرچه میزبان احتمالاً برای شام پول زیادی خرج کرده است). یا هنگامی که والدین تان برای تهیه شام زحمت کشیده اند (اگرچه احتمالاً از پول استفاده کرده اند). چنانچه می بینید در بیشتر موارد برای تهیه غذا از چرخه سیستم اجتماعی، به پول نیاز دارید. بنابراین پول منبعی است که دارای انواع قدرتهای قابل توجه جهت تأثیرگذاری بر چرخه جامعه است. نظام اجتماعی نیز قدرت و ارزش خود را میشناسد و به آن پاسخ میدهد.
پیشنهاد میکنیم انجام دهید: تست آنلاین و رایگان موفقیت شغلی
در نهایت میتوان گفت پول مانند یک ابزار فیزیکی نیست اما مانند یک ابزار اجتماعی همه منظوره (کاره) است. اما چرا این سوال برخی اوقات اذهان را مشوش میکند که انسان ها اینقدر سخت کار میکنند اما به نظر نمیرسد که هیچ وقت پیشرفت کنند؟ یا افراد شاد و موفق چه چیزی دارند که آنها را از نظر مالی، از همتایانشان که به همان اندازه باهوش و تحصیلکرده هستند جدا میکند؟ چرا گاهی افرادی را میبینید که رزومه شان بهتر از رزومه شما نیست یا به «بهترین مدارس» نرفته اند یا ممکن است در واقع با اختلالات یادگیری دست و پنجه نرم کنند اما در نهایت ثروتمند و شادتر هستند؟ من احساس میکنم که پاسخ به این سؤالات یک راز حیاتی دارد که هر ذهنی در پی کشف و بازگشایی آن است.
منبع: psychologytoday.com و affluenceintelligence.com