دکتر روانشناس زن در میرداماد تهران

روانشناسی در ابتدا به عنوان رشته ای مردانه در نظر گرفته میشد. اما اکنون، این رشته دارای روانشناسان زن بسیاری است. با این وجود بسیاری از مردم ساکن شمال تهران، در پیدا کردن دکتر روانشناس زن در میرداماد دچار مشکل هستند. مرکز مشاوره اینجا مکث در شمال تهران، یکی از مراکزی است که دارای روانشناسان زن متخصص بسیاری است. تفاوت بسیار زیادی میان روانشناس مرد و روانشناس زن وجود ندارد. در واقع هر روانشناسی که بتواند در زمینه ارزیابی، سنجش، تشخیص، ارتقا و درمان خدمات بهتری ارائه دهد، روانشناس برتری خواهد بود. البته نگرانی یا سردرگمی در مورد انتخاب یک درمانگر مرد یا زن طبیعی است، بخصوص اگر ماهیت موضوعات تحت پوشش درمان، مربوط به هویت جنسیتی، تمایلات جنسی یا گرایش جنسی باشد. زیرا اغلب ترس افراد در مورد درمان حول محور درمانگر یا ایجاد یک رابطه سالم و پایدار با یک درمانگر جدید است.

آیا میتوانم یک درمانگر با یک جنسیت خاص انتخاب کنم؟

شما به عنوان درمانجو کاملا این حق را دارید تا یک درمانگر همجنس با خودتان و یا جنسیت خاص انتخاب کنید. در واقع به طول معمول هنگام مشاوره اولیه از شما سوال میشود که آیا ترجیحی دارید یا خیر. این به دلیل آن است که درمانگر شما، باید فردی باشد که با او تطابق داشته باشید و احساس راحتی کنید که این برای برخی بیماران، به معنای فردی با جنسیت خاصی است. برخی از افراد ممکن است احساس راحتی بیشتری داشته باشند که بدانند در حال بحث در مورد یک موضوع خاص با شخصی هستند که میتوانند راحت تر با او ارتباط برقرار کنند. با این حال، توجه به این نکته مهم است که هر درخواستی را نمیتوان برآورده کرد و در برخی موارد انتظار برای درمانگر با جنسیت ترجیحی میتواند شروع جلسات شما را به تاخیر بیندازد.

دلایل انتخاب یک درمانگر با جنسیت خاص

دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است شخصی در انتخاب درمانگر ترجیحات جنسیتی داشته باشد. اول از همه، ممکن است به سادگی احساس راحتی بیشتری در مورد موضوعات شخصی و صمیمی با شخصی که تجربیات خاصی را به اشتراک میگذارد، داشته باشند. برای مثال گاهی اوقات برای یک زن راحت تر است که با زن دیگری صحبت کند.

تروما یا سواستفاده قبلی ممکن است باعث شود برخی افراد از صحبت کردن با فردی همجنس با آزارگر سابق یا فعلی احتیاط کنند. برای مثال، یک زن قربانی خشونت خانگی در یک رابطه دگرجنس گرا، ممکن است در ادامه درمان با یک درمانگر مرد احساس راحتی نکند. زیرا به طور بالقوه میتواند بیش از حد استرس زا یا تحریک کننده باشد. این استرس، میتواند هدف یک جلسه درمانی موفق را تضعیف کند.

البته لازم به ذکر است که همه درمانگران به گونه ای آموزش دیده اند که نسبت به هویت ها و نیازهای مختلف بیماران خود حساس باشند. اما گاهی اوقات نشانه های غیرکلامی وجود دارد که ممکن است متوجه نشوند که باعث میشود بیمارانشان احساس ناراحتی کنند. فردی که تجربه ای مشابه با بیمار دارد، ممکن است نسبت به نشانه هایی از این دست حساسیت بیشتری داشته باشد و نسبت به آن ها هوشیارتر عمل کند. درنتیجه به بیمار کمک میکند احساس راحتی بیشتری در فرآیند درمان داشته باشد.

هویت های مشابه نیز ممکن است به ایجاد اعتماد بین درمانگر و بیمار بسیار سریعتر از رابطه بین دو فرد با هویت های متفاوت کمک کند. دیدن فردی که بلافاصله با او در سطحی به اندازه جنسیت ارتباط برقرار میکنید، میتواند مراحل بعدی یک رابطه محرمانه را کمی آسان تر کند.

انتخاب جنسیت درمانگر کار اشتباهی است؟

شروع درمان و ایجاد رابطه با درمانگر، تماما به وسیله احساس راحتی شما ایجاد میشود. افراد سطوح راحتی متفاوتی دارند و ممکن است ترجیحاتی در مورد کار با انواع خاصی از درمانگران، مانند مرد یا زن، مسن یا جوان، دگرجنسگرا یا همجنسگرا داشته باشند. در صورت امکان باید به این ترجیحات احترام گذاشت، زیرا به سهولت ایجاد رابطه بین مراجع و درمانگر کمک میکنند، که باعث ایجاد یک رابطه آرام تر میشود. چیزی که بیش از همه در انتخاب یک درمانگر اهمیت دارد این است که احساس کنید هر دوی شما دیدگاه و هدف مشترکی دارید.

یکی از مراجعان مرکز مشاور بیان کرده است: «زمانی که قصد انتخاب درمانگر داشتم، میدانستم که باید یک زن را ببینم زیرا احساس میکردم احساس امنیت بیشتری میکنم و همچنین توسط یک زن بهتر از یک مرد درک میشوم. حداقل، این همان چیزی بود که من در آن زمان فکر میکردم. من هرگز از این تصمیم پشیمان نشدم، اما احساس کردم که باید با یک درمانگر مرد نیز کار کنم».

یک درمانگر خوب با درمانجو، ارتباط، درک متقابل و توانایی کمک کردن را ایجاد میکند. البته مهارت، آموزش و تجربه درمانگر مهم است. بنابراین، شاید بتوان گفت که در نهایت جنسیت چندان مهم نیست، اما ممکن است مدتی طول بکشد تا به این درک رسید. درنتیجه اگر ترجیحی برای نوع خاصی از درمانگر دارید، از آن پیروی کرده و همیشه به احساسات درونی خود گوش دهید. اما سعی کنید در طول درمان، از خود بپرسید که آیا این درمانگر فرد مناسبی برایتان است؟ از صحبت کردن با هم چه احساسی دارید؟

معرفی 4 روانشناس زن مشهور قرن بیستم

از آنجایی که در این مقاله به دکتر روانشناس زن در میرداماد میپردازیم، قصد داریم تا 4 تن از تاثیرگذارترین روانشناسان زن قرن بیستم را معرفی کنیم.

1) آنا فروید (1895-1982): فعالیت اصلی در حوزه روانشناسی کودک و مکانیسم های دفاعی

آنا فروید کمتر از پدرش، زیگموند فروید، شناخته شده بود. اما آنا فروید ایده های پدرش را بسط داد، به ویژه در مورد موضوع ایگو. کتاب او با نام «خود و مکانیسم های دفاع» در سال 1936 منتشر شد و اولین بررسی های عمیق مکانیسم های دفاعی شناخته شده ای مانند سرکوب و انکار را ارائه کرد. مشارکت های آنا فروید در تحقیقات روانشناختی به تغییر جهت دادن تمرکز به رشد کودکی به عنوان مرحله ای مهم و عامل تعیین کننده سلامت روانی فرد در بزرگسالی کمک کرد. فروید در تحقیقات روانشناسی کودک فعال بود و دوستی نزدیکی با روانشناس اریک اریکسون داشت.

2) ماری اینسورث (1913-1999): فعالیت اصلی در حوزه سبک های دلبستگی

ماری اینسورث به دلیل تلاش هایش برای کشف و درک بیشتر در مورد تاثیرات سبک های دلبستگی و تاثیر آن بر شخصیت در دوره بزگسالی مشهور بود. معروف ترین و مورد اشاره ترین آزمایش او، «وضعیت عجیب» را ابداع کرد که شامل آزمایش توانایی کودکان برای کنار آمدن با جدایی از مادر بود. اینسورث از یک مادر و فرزند میخواست که وارد یک اتاق ناآشنا شوند، پس از آن مادر بیرون میرفت و یک غریبه وارد میشد و کنار کودک مینشست. مشاهدات اینسورث او را به این نتیجه رساند که سه سبک دلبستگی اصلی وجود دارد که عبارتند از:

• دلسبتگی ایمن
• دلبستگی دوسوگرا - ناایمن
• دلبستگی اجتنابی - ناایمن

3) مارگارت فلوی واشبرن (1871-1939): اولین زنی که مدرک دکترا دریافت کرد.

دکتر مارگارت فلوی واشبرن به این دلیل مشهور است که اولین زنی است که در روانشناسی در سال 1894، موفق به دریافت مدرک دکترا شده است. اگرچه ممکن است موفقیت او در دوران کنونی، مانند سایر روانشناسان زن، مهم به نظر نرسد، اما او با چالش های شدیدی از جمله تبعیض جنسیتی در دوران تحصیلی خود مواجه شد. هیچ کدام از این چالش ها او را از کاوش، مانع از کاوش در موضوعاتی که برایش جذاب بود نشد- که مهمترین آنها شناخت و هوش حیوانات بود.

4) ملانی کلاین (1882–1960): فعالیت اصلی در حوزه بازی درمانی و کودک درمانی

بازی درمانی بیشتر ریشه های خود را مدیون کار ملانی کلاین است. او بی شک مهمترین روانشناس کودک در قرن بیستم است. کلاین اولین متخصص بهداشت روان بود که کشف کرد کودکان در حین بازی هم آگاهانه و هم ناخودآگاه ارتباط برقرار میکنند. کشف او به این معنی بود که روانشناسان میتوانند کودکان را با استفاده از اسباب بازی ها، جعبه های شنی و سایر اشیا مشاهده کنند تا بینش بیشتری در مورد سلامت عاطفی آنها به دست آورند.