مسمریسم روشی درمانی پیش از شروع روانپزشکی، هیپنوتراپی و روانشناسی علمی است. این روش که تنها از جهت بررسی تاریخی میتواند مزایایی را به همراه داشته باشد به آن پرداخته ایم و کارکرد علمی آن مورد تایید هیچ کشوری نیست. فرانتس مسمر در مسمریسم که در آن عمدتاً از اعمال غیرکلامی استفاده میکرد مانند لمس کردن، حرکات، نگاه کردن و دیگر راه های القای خلسه و اثرگذاری بر «میدان انرژی» بدن رویکرد خود را به شهرت زیادی رساند. در این روش اعتقاد بر این است که یک نیروی نامرئی وجود دارد که همه حیوانات و انسانها از آن برخوردارند و بوسیله آن امکان رخ دادن تغییرات فیزیکی وجود دارد. در واقع مسمر معتقد بود که یک مایع «مغناطیسی مانند» نامرئی وجود دارد که از بدن افراد عبور میکند. زمانی که این میدان مغناطیسی نامتعادل میشود، افراد بیمار میشوند یا مشکلات روانی را تجربه میکنند. فرانتس مسمر این پدیده را مغناطیس حیوانی نامید.
در کشور هند میتوان پدیده های مشابهی پیدا کرد. اصطلاح امروزی نیز از روشهایی مانند تعادل چاکرا، ریکی، کندالینی و انرژی درمانی استفاده میشود. این روشها همگی مانند مسمریسم، وجود انرژی قدرتمند در یک فرد و نیاز به تعادل و بازگرداندن آن برای دستیابی به بهبودی و تندرستی فیزیولوژیکی و روانی را مطرح میکنند. روش مسمریسم راهی است برای بازیابی انرژی حیاتی در درون خود و حالت طبیعی و در عین حال بازیابی تعادل و هماهنگی خود با کیهان و دیگران. ایده این است که بیماری، انسداد این انرژی حیاتی است و اعمال مسحورانه به رفع انسداد آن و بازیابی قدرت درونی ما کمک میکنند. تأثیر استفاده از تکنیکهای مسمریسم روی افراد نتایج درمانی قوی دارد و انواع مختلفی از مشکلات سلامتی و روانی وجود دارد که میتواند برای آنها بسیار مفید باشد.
ایجاد تعادل بین ذهن و بدن
مسمریس توجه خود را بر متعادل کردن ارتباط ذهن و بدن متمرکز میکند و ابزاری مؤثر در درمان مسائل عاطفی و روانی است. تکنیک مسحورسازی، برانگیختن حالت خلسه است و سپس تمرین کننده از روشهای غیرکلامی برای تأثیرگذاری و متعادل کردن میدان انرژی یا در هر صورت تعادل بدن و ذهن استفاده میکند. اینکار را میتوان با حرکت دادن دستها بر روی مناطق خاصی از بدن بدون لمس واقعی یا با تمرکز انرژی بر روی قسمتهای مختلف بدن از طریق قدرت انرژی سحر انجام داد.
مسمریسم تأیید میکند که قدرت شفا دادن، قدرت درون خودمان، خود شهودی، قابلیتهای اصیل طبیعی انسان هستند. این قابلیتها در دنیای معاصر، در اثر انتقاد و روشنفکری بیش از حدی که ذهن ما از آن استفاده میکند و تمایل بیش از حد نفس ما به کنترل شدن، غرق شده است. ما فقط زمانی میتوانیم آنها را بازیابی کنیم که با خود اصلی عمیق تر خود در تماس باشیم. همانطور که ما دوباره با خودمان ارتباط برقرار میکنیم، میتوان به نتایج سودمند و سریع دست یافت. زندگی در این ارتباط عمیق تر با خود و دیگران، به ما اجازه میدهد که اصالت بیشتری داشته باشیم، احساس تعادل کنیم و به روشی آگاهانه تری ارتباط برقرار کنیم.
حکمت مسمریسموس
در مسمریسم میتوانیم بیشتر یاد بگیریم که طبیعت از انسان جدا نیست، بلکه بخشی از آن است. در واقع ایده مسمریسم اشتراک انسان و طبیعت به جای جدایی آن است. میبینیم که هر چه افراد بیشتر در زمان حال زندگی میکنند و بیشتر میتوانند با بدن، احساسات و انرژی خود ارتباط برقرار کنند، به اشتراک گذاری برایشان طبیعی تر میشود و نیاز به جدایی شان ناپدید میشود. این جنبه دیگری از مسحورسازی است که در آن ارتباطات ذهنی واضح تری صورت میگیرد. با استفاده از مسحورسازی، ما یک فضای مشترک ایجاد میکنیم که در آن احساسات و حالات ذهنی از یکی به دیگری منتقل میشود. شفا در این مرحله ساده و مؤثر است، زیرا تمرین کننده به سادگی به شخص دیگر اجازه میدهد با ماهیت واقعی خود در تماس باشد. مسمریس به ما می آموزد که به شهود و صدای درونی خود گوش دهیم و آنها را از طریق تمرینات خاص توسعه دهیم.
اولین قدم به سوی تغییر شخصی ما این است که بدانیم چگونه از پچ پچ های درونی خود جلوگیری کنیم و بر بخشی از ما که منطق، طبقه بندی و انتقاد را ترجیح میدهد غلبه کنیم. این نفس ماست که تصمیم گیری میکند و برنامه ریزی میکند، نگرانیها و سرزنشها را ایجاد و اغلب بی وقفه حرف میزند و جریانی دائمی از خاطرات، تصاویر و افکار را در ذهن ما میفرستد. اما مسمریسم نشان میدهد که راه دیگری نیز وجود دارد. جوامع باستانی با اتکا به قدرتهای درونی خود که باید دوباره کشف شوند، به شیوه ای شهودی و واقعی تر زندگی میکردند.
پیشنهاد میکنیم انجام دهید: تست آنلاین «نظر دیگران درباره شما»
تاریخچه مسحورسازی یا مسمریسم
مسمریسم که به عنوان مغناطیس حیوانی شناخته میشود، نامی است که توسط دکتر آلمانی فرانتس مسمر در قرن هجدهم به نیروی طبیعی نامرئی داده شد که در اختیار همه موجودات زنده از جمله انسان، حیوانات و سبزیجات است. در اصل مسمریسم به عنوان روشی برای انتقال نیرومند انرژی از درمانگر به مشتریانش استفاده میشود که اثر مفید و شفابخشی دارد و حتی بدون نیاز به کلام برانگیخته میشود. مسمر اظهار داشت که خورشید و ماه تأثیرات مغناطیسی بر روی اجسام و همچنین روی آبها دارند. او تأیید کرد که لازم است مغناطیس در وجود درونی هماهنگ شود تا عدم تعادل ایجاد شده توسط این بیماریها متعادل شود. از همینجا بود که مجموعه ای از انتشارات و فعالیتهای مسمر آغاز شد و این روش به مرور شکل گرفت.
نظریه حیات گرایی پیروان بسیاری را در اروپا و ایالات متحده جذب کرد و تا قرن نوزدهم محبوبیت داشت. تمرین کنندگان اغلب به عنوان مغناطیس کننده شناخته میشدند تا مسحورکننده. این یک تخصص مهم در پزشکی برای حدود 75 سال از آغاز آن در سال 1779 بود و تا حدود 50 سال دیگر هم تأثیراتی داشت. صدها کتاب در این زمینه بین سالهای 1766 تا 1925 نوشته شد، اما امروزه تقریبا فراموش شده است. البته مسمریسم هنوز به عنوان نوعی از طب جایگزین در برخی کشورها انجام میشود، اما شیوه های مغناطیسی به عنوان بخشی از علم پزشکی شناخته نمیشوند.
یادگیری مسمریسم
طرفداران این رویکرد غیر علمی معتقد هستند که با یادگیری مسمریسم دانش درونی، انرژی درونی و قدرت طبیعی ارگانیسم مان را که همه ما از آن برخورداریم و با آن متولد شده ایم، بیشتر توسعه میدهد. به این ترتیب تکنیکها و روشهای مسحورسازی حضور در لحظه، آسایش، سلامت روحی و جسمی ما را افزایش میدهد و باعث میشود در تمام زمینه های مختلف زندگی مان احساس ثبات بیشتری داشته باشیم.
منبع: marcoparet.com