22006198 021

سیستم لیمبیک و ساختار اصلی آن چگونه است؟

خیلی بد بد متوسط خوب عالی
(52 رای)
سیستم لیمبیک و ساختار اصلی آن چگونه است؟

مغز ما یکی از شگفت انگیزترین ساختار های بدن ما است و گرچه یکی از ارگان های بدن است که بیشترین تحقیقات را به خود اختصاص داده است. اما هنوز هم بسیاری از عملکرد های آن ناشناخته باقی مانده است. با این وجود ما میدانیم که سیستم های مختلفی در مغز ما وجود دارد که نقش بخصوصی در عملکرد ما دارند.

اولین باری که در مورد سیستم لیمبیک سخن به میان آمده است، به زمان پاول بروکا باز می گردد که شناخت دانشمندان از مغز بسیار ابتدایی بود. بروکا در سال ۱۸۷۸ قسمتی از مغز که نزدیک غده پینه آل بود را «لوب بزرگ لیمبیک» نامید. از آنجایی که قبلاً ساختارهای مجاور این قسمت شناخته شده بودند، این قسمت را خارج از limb یا خارج از مرزهای شناخته شده نام گذاری کرد.

بعلاوه چون سیستم لیمبیک ارتباطات نزدیکى با هیپوتالاموس دارد، به «مغز احشایى» نیز شناخته شد.

در این مقاله به این موضوعات اشاره خواهد شد:

  • کارکردهای سیستم لیمبیک
  • سیستم لیمبیک از چه مسیرهایی با لوب پیشانی در ارتباط است؟
  • ارتباط سیستم لیمبیک با لوب پیشانی
  • بیماری هانتینگتون (HD)
  • هسته دمدار
  • همی بالیسموس
  • هسته ساب تالاموس
  • سندرم کلوور بوسی (Klüver-Bucy)
  • بیماری آتتوز (حرکت پریشی) یا فلج آتتوئیک
  • گلوبوس پالیدوس
  • اختلال فراموشی تجزیه ای
  • (PTSD) تروما
  • سندرم گرشمن
  • بیماری پارکینسون
  • سندروم کلاین لوین
  • ساختار اصلی سیستم لیمبیک
  • هیپوتالاموس
  • هیپوکامپ
  • نقش هیپوکامپ در مدار پاپز
  • شکنج سینگولا
  • ناحیه سپتال
  • ناحیه پری فرونتال
  • ارتباط لیمبیک با اختلالات روانی
  • انواع اختلالات اضطرابی
  • انواع اختلالات افسردگی
  • انواع اختلالات هویت
  • اختلال عدم کنترل تکانه

کارکردهای سیستم لیمبیک

سیستم لیمبیک یکی از زیرسیستم های مغز است که در کنترل احساسات و واکنش های هیجانی نقش دارد. این سیستم شامل چندین ناحیه و مدار عصبی در مغز است که در فرآیندهایی مانند شناخت هیجانات، تنظیم خلق و برخوردهای اجتماعی نقش دارد. کارکردهای اصلی سیستم لیمبیک عبارتند از:

  1. تشخیص هیجانات: سیستم لیمبیک نقش مهمی در تشخیص، فهم و پردازش هیجانات انسان دارد. این امر شامل شناخت و تشخیص هیجانات مثبت (مانند خوشحالی و شادی) و منفی (مانند ترس، عصبانیت و غم) می شود.
  2. تنظیم هیجانات: سیستم لیمبیک به کنترل و تنظیم هیجانات در واکنش به وضعیت های مختلف کمک می کند. این شامل تنظیم احساسات منفی، مانند ترس و استرس، و همچنین تنظیم احساسات مثبت مانند شادی و ارتباطات اجتماعی است.
  3. حافظه هیجانی: سیستم لیمبیک نقش مهمی در پردازش و ذخیره سازی خاطرات هیجانی دارد. این ممکن است شامل خاطرات مرتبط با تجربیات هیجانی مثبت یا منفی باشد و می تواند تأثیر گذار بر واکنش های آینده شخص داشته باشد.
  4. تنظیم تقاضای مزاحمت: سیستم لیمبیک نقش مهمی در تنظیم تقاضای مزاحمت در مواجهه با تهدیدها و خطرات دارد. این شامل فعال شدن سیستم استرس و واکنش های مربوط به فرار یا مبارزه در مواجهه با وضعیت های تهدیدآمیز می شود.
  5. تعیین ارزش احساسات: سیستم لیمبیک به انسان کمک می کند تا ارزش احساسات را درک کند و آنها را با وضعیت و شرایط محیطی مرتبط کند. این ممکن است به انسان کمک کند تا تصمیمات منطقی تری در مواجهه با وضعیت های هیجانی بگیرد.

به طور کلی، سیستم لیمبیک نقش مهمی در تنظیم و کنترل هیجانات و رفتارهای مرتبط با آنها دارد و در فرآیندهای مختلف روانی و رفتاری انسان تأثیرگذار است.

سیستم لیمبیک از چه مسیرهایی با لوب پیشانی در ارتباط است؟

ارتباطات بین سیستم لیمبیک و لوب پیشانی از طریق چند مسیر عصبی برقرار می شود که از جمله مهم ترین آنها عبور از مدارهای زیر است:

  1. مسیر لیمبیک-پیشانی (Limbic-Prefrontal Pathway): این مسیر برقراری ارتباط بین سیستم لیمبیک و لوب پیشانی را ایجاد می کند. اطلاعات و اشاره های هیجانی از نواحی مختلف سیستم لیمبیک به لوب پیشانی ارسال می شوند، جایی که تصمیم گیری ها و کنترل رفتار صورت می گیرد.
  2. مسیر لیمبیک-هیپوکمپال (Limbic-Hippocampal Pathway): هیپوکمپال یکی از نواحی مغز است که در تشخیص و ذخیره خاطرات دخیل است. این مسیر برقراری ارتباط بین سیستم لیمبیک و لوب پیشانی را از طریق انتقال اطلاعات هیجانی و خاطرات هیجانی فراهم می کند.
  3. مسیر لیمبیک-هیپوتالامیک (Limbic-Hypothalamic Pathway): هیپوتالاموس یک ناحیه از مغز است که در کنترل تنظیمات خودکار بدنی و رفتارهای هیجانی مانند استرس و ترس نقش دارد. این مسیر ارتباط بین سیستم لیمبیک و لوب پیشانی را از طریق تنظیم واکنش های فیزیولوژیک و هورمونی در مواجهه با هیجانات ایجاد می کند.
  4. مسیر لیمبیک-تالاموکورتیکال (Limbic-Thalamocortical Pathway): تالاموس یک ناحیه مهم از مغز است که به عنوان گردگیر هیجانی و حسی عمل می کند و ارتباط بین لیمبیک و لوب پیشانی را تسهیل می کند. این مسیر نقش مهمی در انتقال اطلاعات هیجانی و حسی از سیستم لیمبیک به لوب پیشانی ایفا می کند.

به طور کلی، این مسیرها ارتباط بین سیستم لیمبیک (که مسئولیت تشخیص و پردازش هیجانات را دارد) و لوب پیشانی (که کنترل رفتارها و تصمیم گیری های هوشی را بر عهده دارد) را فراهم می کنند و نقش مهمی در تنظیم هیجانات و رفتارهای ارتباطی دارند.

ارتباط سیستم لیمبیک با لوب پیشانی

سیستم لیمبیک و لوب پیشانی (Prefrontal Cortex) دو بخش مهم از مغز هستند که در کنترل و تنظیم هیجانات و رفتارهای ارتباطی با یکدیگر همبستگی دارند. این دو بخش به شکل های مختلفی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند که می تواند تأثیرگذاری قابل توجهی در عملکرد هیجانی و رفتاری فرد داشته باشد. در زیر ارتباطات اصلی بین این دو سیستم بررسی می شود:

  • کنترل هیجانات: لوب پیشانی به عنوان قسمتی از مغز که مسئول تنظیم هیجانات و کنترل رفتارهای ارتباطی است، به طور مستقیم با سیستم لیمبیک ارتباط دارد. لوب پیشانی کارکردهایی از قبیل توقف و مهارت در واکنش های هیجانی را انجام می دهد که به وسیله ارتباط با سیستم لیمبیک تنظیم می شود.
  • تنظیم انعطاف پذیری رفتاری: لوب پیشانی نقش مهمی در تنظیم انعطاف پذیری رفتاری و تصمیم گیری های هوشی و اجتماعی دارد. این قسمت از مغز با سیستم لیمبیک به طور مستقیم ارتباط دارد تا رفتارها و تصمیماتی که بر اساس هیجانات شکل می گیرند را تنظیم کند.
  • پردازش هیجانات: سیستم لیمبیک به عنوان مرکزی برای پردازش هیجانات و تشخیص اهمیت ایجاد شده توسط محیط، با لوب پیشانی ارتباط برقرار می کند تا تصمیمات و رفتارهای مناسبی در پاسخ به این هیجانات اتخاذ کند.
  • تنظیم کنترل اجرایی: لوب پیشانی نقش مهمی در کنترل اجرایی و تنظیم توجه و تمرکز دارد. این ویژگی ها از طریق ارتباط با سیستم لیمبیک تنظیم می شوند تا واکنش های بهتری در برابر هیجانات و وضعیت های مختلف ایجاد شود.

در کل، ارتباطات بین سیستم لیمبیک و لوب پیشانی مهم است و نقش بسیاری در تنظیم هیجانات، کنترل رفتار و تصمیم گیری های اجتماعی دارند. همکاری و هماهنگی این دو سیستم می تواند به بهبود کیفیت زندگی و عملکرد روانی و رفتاری فرد کمک کند.

آسیب های لوب گیجگاهی

سیستم لیمبیک

مک لین تعدادی از ساختارهایی را که سیستم لیمبیک را میسازند، بسط داد و خاطر نشان کرد که رشد قشر کرتکس مغز به همان میزان در تحول ما نقش دارد که رشد مغز احساسی ما حائز اهمیت است. به همین دلیل سیستم لیمبیک به مغز عاطفی شناخته می شود.

  • اما آیا چنین چیزی کاملاً درست است؟
  • اجزاء سیستم لیمبیک کدامند؟
  • آیا این سیستم لیمبیک کار مهمی انجام می دهد؟
  • اگر به خواندن خود ادامه دهید پاسخ این سوالات را خواهید یافت.

آنتونیو داماسیو: شادی حالتی ذهنی است که توسط سیستم لیمبیک فعال می شود.

ساختار اصلی سیستم لیمبیک

سیستم لیمبیک از ساختارهای زیادی تشکیل شده است که تمام آنها با هم مرتبط اند. این ارتباط تعیین عملکرد خاص هر قسمت از آن را دشوار می کند. گرچه تحقیقات نشان داده اند که ساختارهایی که سیستم لیمبیک را می سازند و عملکرد آنها از قرار زیر هستند:

هیپوتالاموس

این ساختار در پایه مغز در زیر تالاموس قرار دارد بطور خاص آن را در هر دو طرف بخش شکمی بطن سوم یا به سمت مرکز مغز قرار گرفته است.

هیپوتالاموس ساختار کوچکی از مغز است که متشکل از تعداد زیادی هسته و رشته های عصبی است که برای بقای ما ضروری است چرا که هیپوتالاموس مسئول سیستم اعصاب خودمختار و غدد درون ریز است.

بعلاوه هیپوتالاموس تنظیم کننده مهمترین رفتاری است که برای بقای نسل لازم است. بطور مثال میتوان به رفتار های جنگ و گریز، تغدیه و تولید مثل اشاره کرد.

قسمت خلفی هیپوتالاموس شامل هسته هایی است که مسئول دریافت سیگنال هایی از آمیگدال و هیپوکامپ هستند که این هسته ها پس از دریافت این سیگنال ها را به تالاموس می فرستند. بنابراین این ساختار جهت تبادل اطلاعات در مغز بسیار اهمیت دارند.

هیپوکامپ

هیپوکامپ ساختاری از مغز پیشین است که در لوب گیجگاهی قرار گرفته است و شبیه به اسب آبی است. این قسمت یکی از قدیمی ترین ساختار های مغز انسان است. بنابراین این قسمت اصلی سیستم لیمبیک است که به هیپوتالاموس متصل شده و برای تنظیم اعمال حیاتی نقش مهمی را ایفا مینماید.

همچنین هیپوکامپ در مدار پاپز نقش بسیار مهمی در تثبیت حافظه دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

افزون بر این می توان گفت که هیپوکامپ به قدری اهمیت دارد که بدون آن ما نمی توانیم هویت مشخصی داشته باشیم چرا که این قسمت ضروری ترین ساختاری از مغز است که عملکرد حافظه به آن بستگی دارد.

به طور خاص، هیپوکامپ حافظه دور را کنترل می کند و این چیزی است که باعث می شود که خاطرات قدیمی را به یاد آوریم. بنابراین هیپوکامپ قسمتی از شخصیت ما را که بر اساس تجارب ما شکل گرفته است، تنظیم می کند. علاوه بر این، هیپوکامپ برای یادگیری چیزهای جدید بسیار مهم است.

در مورد ارتباط آن به سیستم لیمبیک، هیپوکامپ ساختار اصلی است که مسئول حافظه هیجانی است. این بدان معنی است که هر رویدادی که برای ما اتفاق افتاده است و یا هر احساسی که تجربه می کنیم کرده ایم از طریق هیپوکامپ فیلتر شده است.

سپس، همراه با هیپوتالاموس، به ما اجازه می دهد تا نه تنها آنچه را که تجربه کرده ایم را به خاطر بیاوریم، بلکه همچنین احساساتی که در ارتباط با آن تجربه بوده را نیز به یاد می آوریم.

نقش هیپوکامپ در مدار پاپز

هیپوکامپ نقش اصلیدر تثبیت حافظه دارد. مدار پاپز باعث یادگیری میشود و چرخش این مدار از هیوکامپ شروع می شود، سپس به جسم پستانی هیپوتالاموس میرود، بعد از آن به تالاموس و سینگولا اما در نهایت دوباره به هیپوکامپ بر می گردد.

برای یادگیری یک مطلب مدار پاپز نقش ویژه ای را بازی می کند. توجه داشته باشید سینگولا تنها قسمتی است که جلوی آن در لوب پیشانی قرار دارد بنابر این توجه انتخابی به یک موضوع باعث شروع فرآیند یادگیری درما می میشود.

گرچه سیستم لیمبیک که در حال حاضر ما می شناسیم توسط فیزیولوژیستی به نام مک لین در سال ۱۹۴۹ معرفی شد. وی مفهوم ابتدایی از این سیستم را که پاپز در سال ۱۹۳۹ به نام خودش معرفی نموده بود، گسترش داد.

آمیگدال

در سیستم لیمبیک، آمیگدال هدایت هیجانات و حافظه هیجانی و حتی در شناسایی طعم غذا به ما کمک می کند.

تحریک آمیگدال باعث برانگیختگی، اضطراب، ترس، خشم و هیجانات زیادی در افراد می شود. جالب است بدانید که آمیگدال در مدار پاپز به جای هیپوکامپ از نظر هیجانی حافظه را تثبیت میکند.

فورنیکس

فورنیکس دسته ای از آکسون هایی به شکل قوس است که هیپوکامپ را به دیگر مناطق مغز متصل می کند. نقش فورنیکس در سیستم لیمبیک اتصال نواحی مختلف مغز پستاندار با هیپوکامپ است.

بنابراین، این قوس ساختار اصلی دستگاه لیمبیک است که مسئول تبادل اطلاعات بین دیگر ساختار های دستگاه لیمبیک است.

فورنیکس

قشر لیمبیک

قشر لیمبیک در قسمت میانی لوب گیجگاهی مغز قرار دارد و ارتباط تنگاتنگی با حافظه دارد. بطور خاص، با تثبیت و بازیابی خاطرات رویدادی و معنایی مرتبط است. بعلاوه مانند فورنیکس، قشر لیمبیک در نیز نقش مهمی را در فرستادن اطلاعات به قسمت های مختلف مغز ایفا می کند.

دیگر قسمت های سیستم لیمبیک

همانطور که قبلاً هم گفتیم، همه عصب شناسان در مورد ترکیب سیستم لیمبیک توافق ندارند، زیرا عملکرد آن بسیار پیچیده است. بنابراین، بعضی از متخصصین برای توضیح عملکرد سیستم لیمبیک، ساختارهای زیر را نیز دخیل بدانند.

شکنج سینگولا

شکنج کمربندی یا سینگولا در مدار پاپز به توجه انتخابی کمک میکند. همچنین با قسمت های دیگر مغز نیز در ارتباط است.

ناحیه سپتال

هنگامی که توجه انتخابی نیاز است، ناحیه سپتال در مهار سیستم لیمبیک و سطح هشیاری فرد شرکت می کند. همچنین به نظر میرسد برای ارتباط حافظه، انگیزش، احساسات و هشیاری، با تعدیل احساسات لذت بخش و حالت های فعال سازی خارجی مداخله می نماید.

ناحیه تگمنتال شکمی

فعال شدن خودبخودی و یا تحریک الکتریکی این نورون ها باعث ایجاد احساس های لذت بخشی همانند احساس های در زمان ارگاسم (اوج لذت جنسی) می گردد.

ناحیه پری فرونتال

عالی ترین قسمت مغز انسان پری فرونتال کورتکس می باشد که به ما در بسیار از موارد مانند؛ (استدلال، منطق، تفکر، خلاقیت، حل مسئله، تحلیل و تمام کارهایی که مختص انسان است) نقش بسیار مهمی دارد.

حال تصور کنید برای خلاقیت و نو آوری قدرت ریسک پذیری به واسطه مهار بیش از اندازه هیپوکامپ وجود نداشته باشد یا ترس زیاد باعث کاعش مثبت در عملکرد فرد شود.

در این صورت بسیاری از اختراعات و پیش رفت های انسانی شکل نمی گرفت. همچنین توجه داشته باشید که لوب گیجگاهی و لوب پیشانی هر دو بر روی عملکرد هم تاثیر می گذارند.

عاطفی بودن سیستم لیمبیک مغز

از نظر بسیاری از نویسندگان، استفاده از اصطلاح «مغز عاطفی» برای توصیف سیستم لیمبیک کاملاً دقیق است، چرا که عملکرد اصلی سیستم لیمبیک تنظیم عواطف است. در واقع، از لحاظ تاریخی، عملکرد اصلی اختصاص داده شده به این سیستم منحصراً مدیریت عواطف و هیجانات بود.

گرچه تصورات کنونی بر اساس این ایده است که سیستم لیمبیک فقط به عنوان کاهش دهنده عواطف عمل نمی کند. چرا که محققان ساختارها و عملکردهای بسیار دیگری را کشف کرده اند که به سیستم لیمبیک بستگی دارد.

در حال حاضر ما معتقدیم که این سیستم بر انگیزش، یادگیری و حافظه نیز تأثیر می گذارد. بنابراین، زمانی که در مورد سیستم لیمبیک سخن به میان میاید، ناچاریم که آن را فراتر از مغز عاطفی فرض نماییم.

همانطور که تا به حال مشاهده کردید، این سیستم مسئول کارکرد های بسیاری است. این کارکردها همچنین شامل عملکردهایی می شود که برای بقا ضروری هستند. بنابراین ما بدون سیستم لیمبیک حتی نمی تواتیم زنده بمانیم.

تفاوت عملکرد نیم کره های مغز

اعمال ارتباطی و عملکری نیم کره راست:

  • تجسم فضایی (جهت یابی، موقعیا یابی، نقشه خوانی، طراحی، نثاشی)
  • لحن صدا آواگری و آهنگ
  • درک موسیقی در شکنج فوقانی گیجگاهی راست
  • کلی نگر و شهودی
  • خلاقیت
  • امور هنری
  • هوش غیر کلامی یا فضایی
  • پردازش ناهوشیار
  • تفکر واگرا
  • ایده پردازی و دادن طرح های خلاقانه
  1. فرضیه اول در مورد هیجان

نیم کره راست هیجانی است و کل هیجانات به ویژه هیجانات ناهوشیار مربوط به نیم کره راست است.

  1. فرضیه دوم در مورد هیجان

هیجانات ناخوشایند مربوط به نیم کره راست است

  • پردازش موازی
  • مقایشه و دسته بندی از طریق شکل ظاهر انجام میشود
  • فراخوانی اطلاعات از حافظه

اعمال ارتباطی نیم کره چپ:

  • زبان (ورنیکه که بخش حسی زبان است در گیجگاهی چپ. بروکا که بخش حرکتی زبان است در پیشانی چپ قرار دارد.)
  • ریتم موسیقی (شکنج فوقانی گیج گتهی چپ)
  • آنالیز، تحلیل و جزئی نگر
  • تحلیل علی منطقی = هوش ریاضی و منطقیپ
  • تفکر منطقی (تفکر از طریق زبان انجام می شود)
  • ریاضی یک زبان است
  • هوش کلامی
  • تفکر همگرا
  • پردازش هوشیار
  • برنامه ریزی و مدیریت هوشیار
  • نیم کره چپ منطقی است
  • هیجانات خوشایند مربوط به نیم کره راست است
  • پردازش زنجیره ای یا سری
  • مقایسه و دسته بندی از طریق کنش یا عملکرد اجسام انجام میشود
  • تثبیت حافظه (به خاطر سپردن اطلاعات جدید)

ارتباط لیمبیک با اختلالات روانی

ارتباط سیستم لیمبیک با اختلالات روانی بسیار مهم است، زیرا این سیستم در تنظیم و کنترل هیجانات، تشخیص اهمیت و ارزش هیجانی، و پردازش اطلاعات هیجانی نقش دارد. نواحی مختلف سیستم لیمبیک و ارتباطات آنها با سایر نواحی مغز در بسیاری از اختلالات روانی تأثیرگذار هستند. برخی از این اختلالات شامل موارد زیر می شوند:

  • اختلالات اضطرابی: سیستم لیمبیک در پردازش و تنظیم احساسات مربوط به ترس، نگرانی و استرس نقش دارد. افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی ممکن است دارای تغییراتی در فعالیت و ساختار مغزی مرتبط با سیستم لیمبیک باشند.

انواع اختلالات اضطرابی

اختلالات اضطرابی مجموعه ای از اختلالات روانی هستند که با احساسات شدیدی از نگرانی، ترس، استرس و ناراحتی همراه هستند و می توانند بر روی زندگی روزمره فرد تأثیرگذار باشند. این اختلالات به صورت متنوعی ظاهر می شوند و شامل اختلالات زیر می شوند:

  1. اختلال اضطراب فراگیر (Generalized Anxiety Disorder - GAD): در این اختلال، فرد به طور مداوم و بدون دلیل مشخصی احساس نگرانی و استرس می کند. این اضطراب ها ممکن است درباره مسائل روزمره بوده و زندگی روزمره فرد را مختل کنند.
  2. اختلال هراس اجتماعی (Social Anxiety Disorder): افراد مبتلا به این اختلال از ورود به وضعیت های اجتماعی بیم وار هستند و احساس می کنند که ممکن است توسط دیگران نقد و انتقاد شوند یا تحت توجه واقعی یا تصوری قرار بگیرند.
  3. اختلال ترس از موارد خاص (Specific Phobia): در این اختلال، فرد از یک موضوع خاص یا شرایط خاصی (مانند ارتفاع، حشرات، خون، پرواز و غیره) بیم وار هست و تمایلی به مواجهه با آن ندارد.
  4. اختلال ترس از جدایی (Separation Anxiety Disorder): این اختلال اغلب در کودکان و نوجوانان دیده می شود و با ترس از جدایی از افراد نزدیک مانند والدین یا افرادی که به آنها اعتماد دارند، همراه است.
  5. اختلال اضطراب پس تروماتیک (Post-Traumatic Stress Disorder - PTSD): افرادی که تجربه رویدادهای تروماتیک و تلخی را مثل جنگ، تصادفات، آزار و اذیت جسمی یا روحی و غیره داشته اند، ممکن است از این اختلال رنج ببرند که با خاطره ها و احساسات ترس و استرس مرتبط با آن رویدادها همراه است.
  6. اختلال اضطراب اجتنابی (Avoidant Personality Disorder): افراد مبتلا به این اختلال از مواجهه با شرایطی که ممکن است منجر به نقد، انتقاد یا ردیابی شوند، اجتناب می کنند و به طور عمده خود را از ارتباطات اجتماعی محدود می کنند.

این تنها چند نمونه از اختلالات اضطرابی هستند و هر کدام از این اختلالات دارای ویژگی ها و علائم مختلفی هستند که برای تشخیص و درمان نیازمند مشاوره و درمانگری تخصصی است.

  • اختلالات افسردگی: تحقیقات نشان داده اند که تغییرات در فعالیت و ساختار نواحی مختلف سیستم لیمبیک ممکن است با افسردگی مرتبط باشد. نواحی مختلف این سیستم ممکن است در افراد مبتلا به افسردگی فعالیت کمتری داشته باشند یا ساختاری مختلفی داشته باشند.

انواع اختلالات افسردگی

اختلالات افسردگی مجموعه ای از اختلالات روانی هستند که با حالت های شدیدی از افسردگی، ناراحتی، کاهش انرژی و از دست دادن لذت و انگیزه زندگی همراه هستند. این اختلالات ممکن است بر زندگی روزمره، روابط اجتماعی و عملکرد شغلی فرد تأثیرگذار باشند. برخی از اختلالات افسردگی عبارتند از:

  1. اختلال افسردگی اساسی (Major Depressive Disorder - MDD): اختلال افسردگی اساسی یا MDD یکی از شایع ترین اختلالات روانی است و با احساسات شدیدی از افسردگی، کاهش انرژی، کاهش علاقه به فعالیت های روزمره، از دست دادن لذت، مشکلات در خواب و تمرکز، افکار منفی و حتی افکار خودکشی همراه است.
  2. علائم MDD می تواند به طور معمول از حدی که عادی می باشد بیشتر و بیشتر شود، این اختلال می تواند بر روی اعمال روزانه، روابط اجتماعی، شغل و حتی سلامت جسمی فرد تأثیر بگذارد. برای تشخیص و درمان اختلال افسردگی اساسی، مشاوره و درمانگری تخصصی لازم است.
  3. اختلال افسردگی دیستایمی (Dysthymia): این اختلال با افسردگی مزمن و مداوم، احساس ناامیدی و کج خلقی، کاهش انرژی طولانی مدت همراه است. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً قادر به ادامه زندگی روزمره خود هستند، اما احساس خوشحالی و لذت از زندگی را از دست داده اند.
  4. اختلال افسردگی واکنشی (Adjustment Disorder with Depressed Mood): این اختلال معمولاً ناشی از واکنش نامطلوب فرد به یک رویداد یا شرایط استرس زا است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است دچار علائم افسردگی مانند ناراحتی، نگرانی و احساس بی ارزشی شوند.
  5. اختلال افسردگی فصلی (Seasonal Affective Disorder - SAD): این اختلال معمولاً در فصول سرد سال اتفاق می افتد و با علائم افسردگی، خستگی، افزایش خواب و اضطراب مرتبط است.
  6. اختلال افسردگی پس از زایمان (Postpartum Depression): این اختلال معمولاً بعد از زایمان در زنان اتفاق می افتد و با علائم افسردگی شدید و نگرانی در مورد خود و نوزاد همراه است.

این تنها چند نمونه از اختلالات افسردگی هستند و هر کدام از این اختلالات دارای علائم و ویژگی های مختلفی هستند که برای تشخیص و درمان نیازمند مشاوره و درمانگری تخصصی است.

  • اختلالات هویت: تحقیقات نشان می دهد که سیستم لیمبیک در فرآیندهای مرتبط با شناخت هویت و ارزش گذاری اجتماعی نقش دارد. اختلالات هویت ممکن است با تغییرات در فعالیت و ساختار نواحی مختلف این سیستم مرتبط باشند.

انواع اختلالات هویت

اختلالات هویت گروهی از اختلالات روانی هستند که معمولاً با مشکلات در تشخیص، ارزیابی و تعریف هویت فردی همراه هستند. این اختلالات ممکن است تأثیرات مختلفی بر روی رفتار، روابط اجتماعی، شغلی، و حتی سلامت جسمی فرد داشته باشند. برخی از اختلالات هویت عبارتند از:

  1. اختلال هویت انفعالی (Identity Disorder): افراد مبتلا به این اختلال نمی توانند هویت ثابتی برای خود تعریف کنند و ممکن است از نظر هویتی به نوعی مبهم باشند. آنها ممکن است به صورت مداوم در جستجوی هویت خود باشند و اغلب احساس کنند که زندگی شخصیتی آنها ناقص است.
  2. اختلال هویت مرزی (Borderline Personality Disorder - BPD): افراد مبتلا به این اختلال ممکن است دچار نوسانات شدید در هویت، احساسات و رفتار شوند. آنها ممکن است احساس کنند که هویت آنها نامعلوم است و از ارتباطات ناپایدار و مرزهای اجتماعی دچار مشکلات باشند.
  3. اختلال هویت آنتی اجتماعی (Antisocial Personality Disorder - ASPD): در این اختلال، افراد دارای نقص در ارزیابی خود و ارزیابی دیگران هستند و ممکن است از نظر هویتی متلاشی باشند. آنها ممکن است رفتارهای غیرقانونی و بدنامی داشته باشند و احتمالاً از عواطف اجتماعی ناکافی رنج ببرند.
  4. اختلال هویت تجزیه ای (Dissociative Identity Disorder - DID): در این اختلال، فرد دچار مشکلاتی در تشخیص و تعریف هویت شخصی خود است و ممکن است به شکلی معلق و ناقص به نظر برسد. آنها ممکن است دچار شک و تردید در مورد هویت خود باشند و احساس کنند که هویت آنها ااز هم گسسته شده است.
  • اختلال عدم کنترل تکانه: سیستم لیمبیک نقش مهمی در تنظیم خلق و برخوردهای اجتماعی دارد. اختلالات در این سیستم ممکن است با تغییرات در توانایی شناخت هیجانات، عدم کنترل تکانه، تنظیم واکنش های هیجانی، و تعامل اجتماعی مرتبط باشند.
  • اختلالات توجه و تمرکز: نواحی مختلف سیستم لیمبیک نقش مهمی در توجه و تمرکز دارند. اختلالات در این سیستم ممکن است با مشکلات در توجه، تمرکز و کنترل هیجانات مرتبط باشند. که یکی از بارز ترین این مشکلات اختلال ADHD بزرگسالان و کودکان است.

در کل، اختلالات مختلف روانی ممکن است با تغییرات در فعالیت و ساختار نواحی مختلف سیستم لیمبیک مرتبط باشند، که ممکن است تاثیرگذاری قابل توجهی بر رفتارها و عملکرد روانی فرد داشته باشد.

افزودن نظر:
captcha


تست های آنلاینتست آنلاین
آدرس مکثآدرس
تلفن مکث
رزرو آنلاین وقترزرو وقت
تماس با واتس اپواتس اپ