چرا گاهی یکی از زوجین مدام بر سر فرد دیگر داد می زند و انتقاد میکند؟ به نظر در هیچ کاری آنها درک درستی از هم ندارند حتی کارهای سطحی مانند ریختن یک فنجان چای صبحگاهی، درست کردن غذا یا تغییر دادن لامپ و موزیک گوش کردن. در هر صورت چه خانم چه آقا وقتی در این شرایط قرار میگیرد مدام از همسر خود انتقاد میکند.
باید با این موضوع روبرو شد، یا تا آخر عمر قبول رنج کرد. اگر مدت زمان بسیار طولانی را با کسی سپری میکنید که مدام از شما انتقاد میکند و اقدام موثری نکرده اید خودتان نیز بخشی از این بازی روانی هستید. در نهایت فردی شما را مدام آزار میدهید و شما هم تحمل میکنید. اما بین تفکر انتقاد منطقی و غیر منطقی تفاوت وجود دارد و ما قطعاً میخواهیم از دومی در مورد روابط اجتناب کنیم. انتقاد غیر منطقی میتواند اشکال مختلفی داشته باشد: عدم تایید، سرزنش، کنایه، انتقاد، رفتار پرخاشگرانه منفعلانه مانند. اما همه این رفتارها یک چیز مشترک دارند: عشق و علاقه زندگی را از بین میبرد.
مشکل انتقاد غیر منطقی چیست؟
در هسته خود، انتقاد آزاردهنده و تضعیف کننده روحیه است. با گذشت زمان، به آرامی عزت نفس ما را از بین می برد. همچنین میتواند منجر به عصبانیت شود. ممکن است به نظر برسد که همسر شما «آن را قبول میکند» اما در اعماق وجود، احتمالاً باعث میشود که او هم نسبت به خودش و هم - به طور بالقوه - نسبت به رابطه احساس ناراحتی کند. ممکن است به نظر برسد که همسر شما «آن را مانند تیری در قلب خود احساس میکند» اما چه انتقاد عمیق و یا سطحی، باعث این احتمال میشود که آنها هم نسبت به خودشان و هم نسبت به ادامه رابطه احساس ناراحتی کنند.
به گفته دکتر جان گاتمن که به دلیل کارش در زمینه ثبات زناشویی و پیش بینی طلاق شهرت جهانی دارد، انتقاد یکی از چهار الگوی ارتباطی منفی است که به احتمال زیاد طلاق را پیش بینی میکند. او از آنها به عنوان چهار سوار آخرالزمان یاد می کند:
- انتقاد
- تحقیر
- حالت دفاعی
- دیوار سنگی
اما بیشتر از این، ما حدس می زنیم که شما در زمان خواندن این مقاله در شرایط احساسی سخت تری هستید.
علت انتقاد از دیگران چیست؟
اگر انتقاد برای شما الگو شده است، احتمالاً ریشه در گذشته دارد. شما ممکن است با مراقبانی بزرگ شده باشید که انتظارات بسیار زیادی از شما داشتند. آنها به شما عشق نشان دادند - اما فقط زمانی که همه چیز را «درست» کردید. شما مورد ستایش و تحسین قرار دادند - اما فقط زمانی که شاگرد ممتاز کلاس خود قرار گرفتید. یا ممکن است در عوض از شما اینگونه الگوبرداری شده باشد که آسمان موفقیت های شما حد و مرزی ندارد.
پایان دادن به همه انتقادات ممکن است آسان به نظر برسد. اما واقعیت این است که این عادت عمیقاً ریشه دار است که برای براندازی آن نیازمند تلاش پذیرش و تعهد در کنار روانشناس است.
چگونه از انتقادپذیری در یک رابطه دست برداریم؟
علاقه و تحسین عواملی است که باعث میشود انتقاد در رابطه از بین برود. اما گفتن این کار آسان تر از انجام آن است. به همین دلیل ترفند این است که قدم های کوتاه مانند دوران کودکی بردارید.
لیستی از مزایا و معایب رفتار انتقادی خود بنویسید - هر زمان که میخواهیم رفتار خاصی را تغییر دهیم، باید انگیزه خود را واقعاً روشن کنیم. دفعه بعد که هوس کردید چیزی انتقادی بگویید، یک نفس عمیق بکشید و مکث کنید - آیا چیزی که میخواهید بگویید به هیچ وجه به نفع شما، شریک زندگی یا رابطه است؟ اگر نه، بهتر است این یکی را کنار بگذارید.
اگر چیزی است که قطعاً میخواهید به همسر یا دوست خودتان بگویید، سعی کنید انتقاد را به بازخورد تغییر دهید. روی استفاده از جملات «من» تمرکز کنید. بنابراین به جای «تو خیلی خوخواهی!» ممکن است چیزی شبیه این بگویید: «میخواهم در مورد اینکه به من توجه نمیکنی و انگار که تنها هستی بدونم، چه علتی داره؟»
قدردارنی را به بخش های خود اضافه کنید؛ تمرین قدردانی به معنای آموزش مغز برای تمرکز بر موارد مثبت زندگی شما به جای تمرکز بر چیزهایی است که ندارید. با گذشت زمان، تمرین قدردانی به طور منظم میتواند به پرورش احساسات مثبت بیشتر کمک کند. سعی کنید هر روز را با نوشتن حداقل سه موردی که بابت آنها سپاسگزار هستید شروع کنید.
به جای تلاش برای کمال دست نیافتنی، آنچه را که به اندازه کافی خوب است در نظر بگیرید. نیازها و ارزش های اصلی شما چیست؟ آیا شما و همسرتان در مورد مسائل مهم همسو هستید؟ آیا معنای زندگی خود را درک کرده اید؟
درمان را شروع کنید تا عمیق تر به این عادت رفتاری بپردازید. تمام مواردی که در بالا ذکر شد اگر عمیق باشد یا با تمرین حل نشود نیاز به جلسه های روانشناسی دارید. روانشناس با رویکرد اختصاصی خود عادت های شما را به شکل ریشه ای حل می کند.
