رویدادهایی که موجب تنش در افراد می شوند بعضی از آن ها تغییرات عمده ای هستند که بسیاری از مردم به صورت همزمان گرفتار آن می شوند، از قبیل جنگ، سانحه های هسته ای، زمین لرزه دسته دیگری از تنش زاها تغییرات بزرگ و عمده زندگی هستند نظیر جلای وطن، تغییر شغل، ازدواج، از دست رفتن دوست و بیماری وخیم. گرفتاری های روزمره را نیز بعضی مردم به صورت رویداد تنش زا تجربه می کنند مانند گم کردن کیف دستی، گیر افتادن در راهبندان، بحث و جدل دانشجو با استادش و نظایر آن. بجز اینها ممکن است بر اثر فشار روانی در خود شخص و به صورت انگیزه ها یا خواسته های متفاوت باشد.
رویدادهایی که تنش زا تلقی می شوند
- رویدادهای آسیبی فراتر از چهارچوب تجربه های عادی زندگی
- رویدادهای مهار نشدنی
- رویدادهای پیش بینی نشدنی
- رویدادهایی که بیشینه توان و خودپنداره شخص و یا تعارض های درونی را فرا می خوانند.
PTSD چیست؟
PTSD یا اختلال استرس پس از سانحه ممکن است در اثر یک رویداد تنش زا ایجاد شود. احساس ترس در حین و پس از یک موقعیت آسیب زا طبیعی است. ترس تغییرات زیادی را در چند ثانیه در بدن ایجاد می کند تا به دفاع در برابر خطر یا اجتناب از آن کمک کند. این پاسخ جنگ یا گریز یک واکنش معمولی است که به منظور محافظت از شخص در برابر آسیب است. تقریبا همه افراد طیف وسیعی از واکنش ها را پس از تروما تجربه می کنند؛ با این حال بیشتر افراد به طور طبیعی از علائم اولیه بهبود می یابند. کسانی که همچنان مشکلات را تجربه می کنند ممکن است به PTSD تشخیص داده شوند. این افراد حتی زمانی که در خطر نیستند ممکن است احساس استرس و ترس داشته باشند.
رویدادهای آسیبی
رویدادهای آسیبی بارزترین منابع فشار روانی اند. منظور از رویداد آسیبی موقعیتی بسیار مخاطره آمیز و فراتر از دایره تجربه های معمولی آدمیان است. فاجعه های طبیعی همچون زمین لرزه، سیل و فجایعی که آدمی خودش مسبب آن است، مانند جنگ و سوانح هسته ایی و سوانح جاده ها و سوانح هوایی و تعرض های جسمانی نظیر تجاوز جنسی یا اقدام به قتل از این زمره اند. در برابر رویدادهای آسیب زا بسیاری از مردم رشته واکنش های روانشناختی معینی دارند. به این معنا که قربانیان این گونه فاجعه ها ابتدا دچار بهت و بی خبری می شوند و نمی فهمند چه آسیب یا خطری متوجه آنان شده است.
مرحله اول
ممکن است با حالت گمگشته این سو و آن سو بروند و خود را در معرض خطرات دیگری هم قرار بدهند. هنگام زلزله شخص ممکن است در ساختمان های در معرض فرو ریز سرگردان بماند و بدون آنکه خطر بارز این کار خود را دریاید سرگردان باشد.
مرحله دوم
در مرحله بعدی نیز بازماندگان حادثه همچنان فعل پذیر هستند و از عهده انجام کارهای حتی کوچک نیز بر نمی آیند اما ممکن است به سادگی از دستورها پیروی کنند. برای نمونه زنی که به او تجاوز جنسی شده ممکن است تا چند روز پس از آن حتی به فکر تهیه غذا برای خودش نیافتد اما اگر دوست نزدیکش اصرار کند که با هم غذا بخورند اطاعت کند.
مرحله سوم
فاجعه دیده ها در مرحله سوم دچار اضطراب و دلهره می شوند و به سختی می توانند تمرکز کنند و چه بسا که جزئیات فاجعه را بارها و بارها بازگو کنند. کسی که از سانحه اتومبیل جان به در برده وقتی کنار اتومبیل قرار گیرد ممکن است به شدت دچار اضطراب شود و به خاطر عدم تمرکز نتواند به کار و حرفه اش بپردازد و بارها و بارها جزییات سانحه را برای دوستانش تشریح کند. بهره کشی جنسی یکی از فاجعه هایی است که به طرز رقت انگیزی در جامعه شیوع پیدا کرده، تأثیرات تجاوز جنسی و سایر خشونت های جنسی بر سلامت جسم و روان قربانیان آن ها بسیار عظیم می نماید.
پیشنهاد می کنیم انجام دهید: تست آنلاین میزان خشونت
بررسی ها و پژوهش های متعدد نشان داده تا شش ماه پس از حادثه در قربانیان تجاوز یا خشونت جنسی درجات شدید افسردگی، اضطراب، وحشت و یأس و دیگر علایم پریشانی روانی شدید ایجاد میشود. پریشانی بعضی از قربانیان این قبیل حوادث در طول زمان کاهش می یابد اما در بعضی دیگر این پریشانی ها مدت های دراز ادامه پیدا می کنند. البته که اگر قربانیان کودکان باشند بیش از بزرگسالان دچار اختلال می شوند در واقع کسانی که در دوره کودکی قربانی تجاوزات شده باشند در سراسر زندگیشان بیش از دیگران در معرض اختلالات روانشناختی قرار دارند.
اما سه ویژگی که می تواند باعث تنش زا بودن رویدادها باشد: مهارنشدنی، پیش بینی پذیری و میزان فراخوانی نهایت توانایی ها و خودپنداره شخص است. البته که میزان تنش زایی هر رویدادی برای هر فرد یکسان نیست. به این دلیل که مردم از لحاظ ارزیابی ویژگی های گوناگون یکسان نیستند و اصولاً همین ارزیابی هاست که رویدادها را تنش زا می کنند.
مهار پذیری
هر اندازه رویدادی مهار ناپذیرتر باشد تنش زا تر به نظر میرسد. مرگ دوست محبوب و یا اخراج از کار و بیماری وخیم.
پیش بینی پذیری
حتی وقتی کنترل و اختیاری بر فشار روانی نداریم اگر بتوانیم آن را پیش بینی کنیم از شدت تنش آن کاسته میشود. زیرا فرد با رویدادهای قابل پیش بینی می تواند بین این تمش تا تنش بعدی فاصله ای قائل شود و اندکی بیاساید.