اغلب، طرز فکر ما از موفقیت بر حسب ارتباط آن با شغل یا وضعیت مالی ما است. بسیاری از ما معتقدیم که اگر پول بیشتر یا شغل بهتری داشته باشیم، خوشحال تر خواهیم بود. اما علم نشان میدهد که همیشه اینطور نیست. ایجاد شادی در زندگی ما ممکن است در واقع چیزی باشد که ما را به موفقیت می رساند، نه برعکس.
همانطور که سعی می کنیم شادی خود را به یک یا دو بخش از زندگی خود بچسبانیم، شادی می تواند مانند یک هدف متحرک احساس شود. با وجود این، 63 درصد از بزرگسالان در سراسر جهان هنوز احساس شادی دارند. بنابراین، راز شاد بودن و شاد ماندن چیست؟ شاون آکور، محقق برجسته روانشناسی مثبت اندیش، بزرگترین سؤالات ما در مورد شادی را مطرح کرد.
برخی از این سوالات عبارتند از:
- چه ارتباطی بین موفقیت و خوشبختی وجود دارد؟
- چگونه شادی بر خروجی ما تأثیر می گذارد؟
- مدیران چه کاری می توانند انجام دهند تا هم تیمی های خود را خوشحال تر کنند؟
آکور زندگی خود را وقف مطالعه رابطه بین موفقیت و شادی کرده است. این نویسنده پرفروش نیویورک تایمز به هزاران فرد و سازمان در سراسر جهان از طریق کتاب ها، مربیگری و سخنرانی هایش در TED که بیش از 23 میلیون بار دیده شده است، به قدرت تفکر مثبت کمک کرده است.
در پی خوشبختی
اگرچه ممکن است جستجوی خوشبختی یک پدیده جدید باشد، اما داستانی به قدمت زمان دارد. مردم برای قرن ها در مورد شادی فکر می کردند، حتی اگر تجدید علاقه اخیر اغلب بر رابطه بین موفقیت شغلی و شادی متمرکز باشد. محققان قبلاً معتقد بودند که شادی حداقل نیمی از ژنتیک است، اما مردم در حال کشف این هستند که چگونه سطح شادی یک فرد می تواند در هر نقطه تغییر کند.
ما این افسانه را رد می کنیم که شما می توانید یک «شخص شاد» به دنیا بیایید در عوض بر این تمرکز می کنیم که چگونه همه ما می توانیم افراد شادتر باشیم. عوامل زیادی در تجربه یک فرد از شادی نقش دارند، اما بیشتر این عوامل نشان دهنده انتخاب های روزانه هستند. با تغییرات جزئی طرز فکر و عادت، تجربه شادی ما می تواند بسیار متفاوت باشد.
3 تمرین روزانه برای پرورش شادی در تیم خود
- هر روز از یکی از هم تیمی های خود به خاطر کار خوبی که انجام داده است، قدردانی کنید.
- هر روز 2 دقیقه استراحت کنید و مدیتیشن کنید. فقط 2 دقیقه می تواند به کاهش استرس و افزایش آگاهی کمک کند.
- امروز 3 چیز را بگویید یا بنویسید که بابت آنها سپاسگزار هستید. این کار را هر روز انجام دهید.
آیا شادی هدف نهایی است؟
حتی اگر بتوانیم در هر زمانی بر شادی خود تأثیر بگذاریم، آیا واقعاً شادی هدف نهایی است؟ آیا برای داشتن زندگی موفق باید شاد باشیم؟
وقتی اولویت هایی مانند کار، خانواده و دوستی داریم، گاهی اوقات خوشبختی ناخودآگاه به انتهای لیست اولویت های ما می رسد. با این حال، ما می دانیم که این عوامل به طور مستقیم به تجربه کلی ما از شادی نیز کمک می کنند. دیدن معنا و ارزش شخصی پشت اولویت هایمان می تواند به تغییر ذهنیت ما به سمت خوشبختی کمک کند.
پیوند زدن شادی به هر عاملی معمولاً ما را به زندگی ای نزدیک نمی کند که از آن لذت ببریم. به همین دلیل است که موفقیت به تنهایی ما را خوشحال نمی کند. اما، بازتعریف نحوه نگرش ما به موفقیت و یافتن معنای بیشتر در تجربیاتمان می تواند به ما کمک کند سطح شادی پایه خود را تغییر دهیم و احساس رضایت بیشتری کنیم. آیا خط پایه یک فرد معمولی بین خوشحال و ناراضی است؟ آیا می توانید برای همیشه خط پایه شادی خود را تغییر دهید؟
بخش بحرانی داستان این است که خط پایه ما می تواند در هر زمانی تغییر کند. ما فقط ژن و محیط خود نیستیم. عوامل زیادی بر میزان خوشحالی ما در هر زمان تأثیر می گذارند و شما همیشه این کنترل را دارید که پایه شادی خود را تغییر دهید.
یافتن معنا در محل کار چه تأثیری بر شادی کلی شما دارد؟
اگر در بیشتر ساعات هوشیاری خود شادی ایجاد کنیم، مانند 8 تا 14 ساعت در روز که صرف کار می کنیم به احتمال زیاد از زندگی خود به طور کلی احساس رضایت می کنیم. شناسایی معنا در طول روز از طریق مدیتیشن، قدردانی از افراد اطرافتان می تواند تاثیر زیادی بر نحوه تجربه موفقیت و شادی در روز کاری شما داشته باشد.
آیا شادی باید هدف نهایی ما باشد؟
خوشبختی هم وسیله است و هم هدف. وقتی ما مثبت فکر می کنیم، در حل مشکلات جهانی و همچنین مسائل شخصی بهتر هستیم. اما مهمتر از آن، جست و جوی شادی باید باعث شود ترس از غم و اندوه را از دست بدهیم. وقتی می دانیم که می توانیم با تغییر عادات و طرز فکرمان شادی و معنا در زندگی خود ایجاد کنیم، احتمال بیشتری وجود دارد که با چیزهایی که در دنیا ما را غمگین می کند مواجه شویم. همچنین این مهم است که مردم در نهایت بفهمند که نقطه مقابل شادی غم نیست. نقطه مقابل شادی بی تفاوتی است.
آیا افراد ناراضی می توانند موفق باشند؟
این بستگی به تعریف ما از موفقیت دارد. اگر موفقیت یک زندگی خوب است که از آن لذت می بریم، پس نه. اما اگر موفقیت صرفاً پولی باشد یا بر اساس موقعیت ما باشد، پس من افراد موفق زیادی را می شناسم که ناراضی هستند. احتمالاً شما هم همینطور.
استرس، ناراحتی و کار
بخشی از تمرکز مجدد فرهنگی ما بر موفقیت و شادی ناشی از تجربه سطوح بالاتر استرس است.
استرس عامل منفی است که بر سطح شادی تأثیر می گذارد، که باعث علاقه فزاینده به تعادل کار و زندگی می شود.
از آنجایی که استرس رضایت از زندگی را کاهش می دهد و استرس اغلب در محل کار تجربه می شود، برخی افراد معتقدند که موفقیت شغلی می تواند کلید شادی آنها باشد.
منبع: betterup.com