آیا احساس می کنید که به راحتی خسته و بی حوصله می شوید؟ اگر چنین است، شما تنها نیستید. افراد بیشماری بطور روزانه خستگی را تجربه میکنند. با این حال آنچه جالب است این است که احساس بی حوصلگی بر افراد مختلف به روشهای مختلف تأثیر میگذارد. برخی از افراد نیز اصلاً هیچ وقت خستگی و بی حوصلگی را تجربه نمیکنند!
بی حوصلگی به چه معناست؟
احساس بی حوصلگی به عنوان حالت خستگی یا بی حالی توصیف می شود، زیرا فرد یا علاقه ای به انجام فعالیتی ندارد، یا به این دلیل که مشغول آن نمی شود، نمی داند چه کاری انجام دهد. افراد مختلف مکانیسم های مقابله ای متفاوتی در مورد احساس بی حوصلگی دارند. برای مثال، یک نفر ممکن است با کندوکاو در کتابی که به آن علاقه دارد، یا قدم زدن، حواس خود را پرت کند. دیگری ممکن است به محرک های بیرونی مانند صحبت با دوستان یا تماشای فیلم روی بیاورد. ظاهراً نحوه تجربه و مقابله با بی حوصلگی ارتباط زیادی با نحوه ساختار مغزی ما دارد.
بر اساس یک مطالعه در سال 2019 توسط دانشمندان دانشگاه ایالتی واشنگتن، افرادی که احساس کسالت و بی حوصلگی را بیشتر ابراز می کنند، سمت راست پیشانی آنها بیشتر از سایر افراد، فعالیت دارد. و زمانی که افراد راه هایی برای درگیر کردن خود با فکر کردن به چیزهای دیگر پیدا می کنند، فعالیت های سمت چپ پیشانی بیشتری وجود دارد. مهم است که توجه داشته باشید که بی حوصلگی برای سلامتی شما مضر است، بنابراین درک علت بی حوصلگی شما بسیار مهم است تا شاید راهی برای غلبه بر آن بیابید.
8 دلیل برای بی حوصله شدن افراد
بیایید نگاهی به برخی از عواملی بیندازیم که ممکن است باعث شود شما به راحتی خسته و بی حوصله شوید.
1. ممکن است به سرگرمی های تکراری و حواس پرت کن، عادت کرده باشید
بسیاری از مردم، وقتی اتصال تلفن همراهشان قطع شود یا برنامه خاصی در آن کار نکند، به وحشت می افتند. آنها به انتشار مداوم دوپامین که با تماشای سریال های پرخاشگر، گذراندن وقت در رسانه ها، بازی کردن یا تعامل با دوستان همراه است، عادت کرده اند (یا حتی معتاد شده اند). و وقتی این جریان ثابت دوپامین متوقف می شود، آنها نمی دانند با خودشان چه کنند. سعی کنید اقدامات خود را در طول یک روز مشخص تجزیه و تحلیل کنید.
2. ممکن است یک اختلال عصبی رشدی داشته باشید
بسیاری از افرادی که دارای اختلالات عصبی رشدی مانند اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD) یا اختلالات طیف اوتیسم (ASD) هستند، اغلب از کسالت رنج می برند. هنگامی که ذهن یک فرد به طور همزمان به چندین جهت می چرخد، اغلب به انواع مختلف تحریک نیاز دارد. بعلاوه، ممکن است انرژی فروخورده زیادی داشته باشید که سعی در ابراز وجود دارد، اما کاملاً نمی دانید چگونه با آن کنار بیایید. بنابراین، وقتی محرک های مورد نیاز خود را دریافت نکنید، ممکن است احساس اضطراب، استرس یا بی حوصلگی کنید.
3. شما مورد چالش قرار نمی گیرید
اگر کار کردن، شما را به چالش نمی کشد و احساس می کنید که فقط بالاجبار آن را انجام می دهید، ممکن است احساس کنید که ادامه دادن فایده ای ندارد. ممکن است کار یا تحصیل خود را به تعویق بیندازید زیرا هر تلاشی برای این کار، شما را از زندگی تان دور می کند. زمانی که کار یا فعالیتی که آن را انجام می دهیم کمی فراتر از مجموعه مهارت های ما باشد و ما را به چالش بکشد، بهترین پیشرفت را خواهیم داشت. برای مثال، اگر در حال انجام یک پروژه خلاقانه هستید که شما را به چالش نمی کشد، یا در حال خواندن کتابی هستید که در سطوح مختلف علاقه شما را جلب نمی کند، نمی خواهید آن را انجام دهید و این باعث بی حوصلگی شما می شود.
پیشنهاد میکنیم انجام دهید: تست آنلاین میزان خشونت
4. شما هیچ سرگرمی خودجوشی ندارید
چه علایق خودگردانی دارید که حول کار شخص دیگری متمرکز نیست؟ خواندن کتاب و تماشای فیلم می تواند بسیار سرگرم کننده باشد، اما اگر فرصت استفاده از تخیل و توانایی های حل مسئله را به شما ارائه نمی دهند، به زودی به عنوان یک فرد بی حوصله درآنجا دراز می کشید. اکثر مردم می توانند با درگیر شدن در یک سرگرمی یا شغل دیگری که شامل استفاده از دستانشان می شود، رضایت زیادی کسب کنند. این می تواند یک تلاش خلاقانه مانند نقاشی یا چیزی مفیدتر مانند نجاری یا پخت و پز باشد. اساساً چیزی که زمان آنها را درگیر می کند و نتیجه ای ملموس دارد. اگر هیچ فیلم یا اشکال دیگری از سرگرمی در دسترس نباشد، می توانید خودتان به دنبال ساخت آن ها باشید.
5. شما تحت تأثیر مسئولیت های روزمره زندگی هستید یا افسرده شده اید
برخی از افراد احساس می کنند نمی توانند عمیقاً در یک پروژه یا فعالیتی غوطه ور شوند. آنها تقریباً بلافاصله علاقه خود را نسبت به آن از دست می دهند و به نظر می رسد هیچ چیز آنطور که امیدوارند آنها را به چالش بکشد، سرگرم کند یا وسوسه کند، نیست. در شرایطی مانند این، فرد ممکن است از نظر عاطفی و جسمی تحت فشار باشد یا حتی افسرده شود. وقتی افسردگی شروع می شود، در واقع پرورش اشتیاق برای هر چیزی دشوار است. ممکن است در مورد چشم انداز یک پروژه واقعاً احساس مثبتی داشته باشید، اما زمانی که به انجام واقعی آن می رسید، انرژی ندارید.
6. مدام هوس چیزهای جدید و هیجان انگیز دارید
تنوع، چاشنی زندگی است و تازگی، زندگی را هیجان انگیز نگه می دارد. اگر متوجه می شوید که به راحتی خسته می شوید، ممکن است به دنبال هیجانات جدید باشید. برخی از انواع شخصیت بر اساس نظریه مایرز-بریگز، مانند ESTP، جویندگان دائمی هیجان هستند. به محض اینکه آنها بانجی جامپینگ را امتحان کردند، به سمت پرواز در آسمان خواهند رفت. هنگامی که آنها این کار را امتحان کردند، به دنبال غواصی در اعماق دریا یا هلی اسکی خواهد بود.
۷- احساس می کنید در دام افتاده اید
بسیاری از افرادی که احساس می کنند به راحتی خسته می شوند، به این دلیل است که احساس می کنند کنترل زیادی بر زندگی خود ندارند. به عنوان مثال، نوجوانان اغلب از احساس کسالت شکایت دارند. و چرا کاری نمی کنند؟ آنها در مورد آنچه در دنیایشان می گذرد، اظهار نظر بسیار کمی دارند، زندگی آنها توسط قوانین دیگران اداره می شود و فعالیت های روزانه آنها توسط تکالیف مدرسه، کارهای روزمره و فعالیت های فوق برنامه ای که دیگران ممکن است برای آنها تصمیم گرفته باشند، دیکته می شود.
این افراد جوان ممکن است فقط کمی وقت برای خود داشته باشند، و اگر کارهایی که خودشان انتخاب می کنند بسیار محدود باشد، احتمالاً از انجام دوباره و دوباره همان کار بیمار خواهند شد. این می تواند در مورد بزرگسالانی نیز اتفاق بیفتد که احساس میکنند در چرخه یکنواخت کار خانه و تربیت کودک گرفتار شده اند. علاوه بر این، سالمندانی که روزهایشان در خانه های سالمندان بی پایان و یکسان است، کسالت زیادی را تجربه می کنند. بنابراین، همه افراد باید به چالش کشیده شوند و با چیزهای جدید درگیر شوند. در غیر این صورت، غرق می شوند و ذهن ها تحلیل می روند.
8. شما به دلایل اشتباه، دنبال چیزی هستید
فرض کنید که در کلاس زبان شرکت می کنید زیرا احساس می کنید «باید». شاید شما فقط به یک زبان برای صحبت کردن احتیاج داشته باشید و خانواده دوستان حلقه اجتماعی شما را تحت فشار قرار می دهند تا زبان دیگری را یاد بگیرید. بنابراین، شما در یک برنامه زبان آنلاین ثبت نام می کنید اما هر بار که سعی می کنید درسی را انجام دهید بسیار خسته می شوید و برایتان حوصله سر بر می شود. در واقع، شرایطی مانند این، ایک مورد «کسالت» نیست، بلکه یک بی علاقگی کامل است. وقتی کارها را به این دلیل انجام میدهیم که احساس میکنیم مجبوریم، نه به این دلیل که میخواهیم، قلب و روح ما واقعاً درگیر نیست. علاوه بر این، ذهن ما ممکن است در جهات کاملاً متفاوتی با آنچه که(از صمیم قلب می خواهیم انجام دهیم، متصل شود.
منبع بی حوصلگی
هنوز مطمئن نیستید که منبع بی حوصلگی شما چیست یا چگونه از چیزهای مختلف به این راحتی احساس خستگی نکنید؟
صحبت کردن با یک نفر واقعاً می تواند به شما کمک کند تا از پس هر چیزی که زندگی شما را به آن وادار می کند، بپردازید. این یک راه عالی برای بیرون کردن افکار و نگرانی هایتان از سرتان است تا بتوانید با آنها کار کنید. با یک درمانگر یا روانشناس در مورد آن صحبت کنید. زیرا آنها برای کمک به افراد در موقعیت هایی مانند شما آموزش دیدهاند. آنها می توانند به شما کمک کنند تا کسالت خود و ریشه های آن را پیدا کنید و سپس توصیه ها و تمرین هایی را برای تغییر ذهنیت و انگیزه های خود ارائه دهید.
در حالی که ممکن است خودتان سعی کنید این مشکل را حل کنید، ممکن است مشکلی بزرگتر از آن باشد که خودیاری بتواند به آن رسیدگی کند. و اگر روی رفاه روانی، روابط یا زندگی شما به طور کلی تأثیر می گذارد، موضوع مهمی است که باید حل شود. شما قبلاً با جستجو و خواندن این مقاله اولین قدم را برداشته اید. بدترین کاری که در حال حاضر می توانید انجام دهید، هیچ کاری نکردن است. بهترین کار این است که با یک روانشناس صحبت کنید. بهترین کار بعدی این است که همه چیزهایی را که در این مقاله آموخته اید توسط خودتان پیاده سازی کنید. انتخاب باشماست.
منبع: hackspirit.com
