22006198 021

تنوع طلبی در زنان و مردان متاهل

خیلی بد بد متوسط خوب عالی
(5 رای)
تنوع طلبی در زنان و مردان متاهل

هیچ‌کس نفهمید چرا «سارا» با وجود داشتن شوهری مهربان، شبی عاشق مردی شد که فقط یک‌بار در کافی‌شاپ دیده بود. یا چرا «کامران» با وجود رابطه‌ای پایدار، هنوز نیمه‌شب‌ها در اپلیکیشن‌های دوستیابی سرک می‌کشید. روانشناسان می‌گویند شاید ریشه در عطش تنوع‌طلبی باشد، اما روان‌پزشکان پا را فراتر گذاشته‌اند: آیا این میلِ تمام‌نشدنی می‌تواند نشانه‌ای از اختلالات خلقی، کمبود دوپامین یا حتی زخم‌های درمان‌نشده دوران کودکی باشد؟ وقتی ذهن، میان غریزه و تجربه‌ی عاطفی سرگردان می‌شود، دیگر نمی‌توان به‌راحتی گفت: او فقط حوصله‌اش سر رفته بود.

ارتباط تنواع طلبی با (دوپامین و مغز)

مطالعات نوروساینس نشان داده‌اند که مغز انسان به‌گونه‌ای طراحی شده که به تازگی‌ها واکنش نشان می‌دهد؛ به‌خصوص اگر با پاداش همراه باشد. هر بار که فردی جدید را ملاقات می‌کنیم یا وارد یک رابطه‌ی تازه می‌شویم، مغز ما دوپامین ترشح می‌کند.

همان ماده‌ی شیمیایی‌ای که در اعتیاد نیز نقش اصلی را دارد. این چرخه‌ پاداش می‌تواند افراد را در دام تنوع‌طلبی نگه دارد، به‌خصوص اگر بخش‌های کنترلی مغز (مثل قشر پیش‌پیشانی) نتوانند میل به تحریک را مهار کنند. نتیجه؟ ذهن، درگیر هیجانِ کشف است، نه تعهدِ پایدار.

آیا تنوع‌طلبی غریزه است یا زخم؟

در بررسی این موضوع که آیا تنوع‌طلبی غریزه‌ای طبیعی است یا زخم‌های ناشی از تجربه‌های گذشته، باید به پیچیدگی‌های روانی و نوروسایکولوژیکی این رفتار توجه کرد. از منظر روانشناسی تکاملی، برخی ویژگی‌های انسانی از جمله میل به جلب توجه و تنوع‌طلبی جنسی می‌تواند به‌طور طبیعی در برخی افراد به‌ویژه در مردان متأهل و مجرد وجود داشته باشد. این میل ممکن است ریشه در نیاز به انتخاب طبیعی و تولیدمثل داشته باشد. به عبارتی، تمایل به تنوع می‌تواند ناشی از غریزه‌ای برای گسترش ژن‌ها و بقای نسل باشد.

تنوع طلبی در زنان و مردان متاهل

تحلیل سایکونوروایمونولوژی تنوع‌طلبی: غریزه یا آسیب؟

از دیدگاه سایکونوروایمونولوژی، تمایل به تنوع‌طلبی می‌تواند تحت تأثیر پیچیدگی‌های سیستم عصبی و واکنش‌های هورمونی بدن قرار گیرد. سیستم پاداش مغز، به‌ویژه مناطق VTA (منطقه‌ای از مغز که در پردازش پاداش‌ها و انگیزه‌ها نقش دارد) و کورتکس پیش‌فرونتال (که در تصمیم‌گیری و کنترل امیال نقش دارد)، ممکن است در افراد با دلبستگی ناامن یا تجربه‌های عاطفی شکست‌خورده به‌طور متفاوتی عمل کند. این مناطق می‌توانند باعث شوند که فرد به دنبال تحریکات بیشتری برای تجربه احساسات لذت‌ بخش باشد و تنوع‌طلبی را به‌عنوان ابزاری برای جبران احساسات کمبود یا نقص عاطفی جستجو کند.

در حالی که از دیدگاه روان‌شناسی، آسیب‌های گذشته و اختلالات دلبستگی می‌توانند باعث به‌وجود آمدن رفتارهای جبرانی مانند تنوع‌طلبی شوند، از جنبه نوروسایکولوژیکی نیز می‌توان گفت که افراد با تنش‌های عصبی بالا یا سیستم عصبی بیش‌ فعال ADHD ممکناست بیشتر به دنبال تجربه‌های هیجانی و تحریکات جدید باشند. به عبارت دیگر، این رفتار می‌تواند در نتیجه اختلال در تنظیم عصبی و نیاز به تجربه بیشتر پاداش‌های شیمیایی مغز (مثل دوپامین) باشد.

چگونه می‌توان تعادل را پیدا کرد؟

مردان و زنان متأهل و مجرد ممکن است با چالش‌های مختلفی در ارتباطات خود رو به‌ رو شوند. برای رسیدن به تعادل، مهم است که هر فرد بتواند تفاوت بین تمایلات غریزی و پاسخ‌های ناشی از آسیب‌های گذشته را شناسایی کند و به‌طور آگاهانه در مسیر بهبود روابط خود گام بردارد. درمان‌های روانشناختی و آگاهی از سبک‌های دلبستگی می‌تواند به افراد کمک کند تا به‌طور مؤثرتر با احساسات و رفتارهای خود مقابله کنند.

چرا نمی توانم فراموشش کنم؟

وابستگی هیجانی و چرخه‌ی بسته ذهنی

در روانشناسی بالینی، فراموش نکردن یک فرد اغلب ناشی از دلبستگی ناایمن یا وابستگی هیجانی حل‌نشده است. ذهن انسان تمایل دارد خاطراتی را که با هیجان بالا (چه مثبت، چه منفی) همراه‌اند، در لایه‌های عمیق‌تری از حافظه ذخیره کند. به همین دلیل، اگر رابطه‌ای همراه با شور زیاد، کشمکش یا وابستگی شدید بوده باشد، مغز به شکل وسواسی آن را بازخوانی می‌کند—مانند حلقه‌ای بسته که خروج از آن نیاز به مداخله حرفه‌ای دارد.

نقش طرحواره‌های ذهنی در تکرار ذهنی

از دیدگاه درمانگران شناختی، بسیاری از ما دارای طرحواره‌هایی هستیم که در دوران کودکی شکل گرفته‌اند مثل احساس طردشدگی، بی‌ارزشی یا تنهایی. اگر شخصی در بزرگسالی به این طرحواره‌ها معنا یا پُرشدگی موقت داده باشد، ذهن ما او را به‌عنوان نقطه‌ی اتصال با زخم‌های قدیمی تشخیص می‌دهد و رها کردنش به معنای بازگشت به خلأهای درمان‌نشده‌ی درون ما خواهد بود.

آیا تنوع‌طلبی غریزه است یا زخم؟

حافظه‌های هیجانی، نه منطقی

در این شرایط، حافظه نه بر پایه منطق بلکه بر اساس هیجان‌های ثبت‌شده در لحظه عمل می‌کند. حتی اگر می‌دانیم فراموش کردن به نفع ماست، اما چون مغز با احساس فقدان، درد و امید به بازگشت شرطی شده، این افکار و تصاویر به شکل ناخودآگاه بازمی‌گردند—گاهی در رویا، گاهی هنگام بیکاری، و اغلب در لحظه‌هایی که احساس تنهایی می‌کنیم.

تجربه‌های عاطفی و ترومای پنهان

روان‌شناسان بر این باورند که اولین تجربه‌های عاطفی انسان با والدین یا مراقبین، تأثیر عمیقی بر روابط آینده‌شان می‌گذارد. افرادی که در دوران کودکی دلبستگی ناامن یا طرد شده‌ای تجربه کرده‌اند، ممکن است در بزرگسالی به دنبال (تجدید تجربه) کنند؛ یعنی به دنبال روابط متعدد که به آن‌ها احساس تایید و عشق موقت بدهد.

این میل به تنوع‌طلبی می‌تواند به‌عنوان یک واکنش به ترومای پنهان یا زخمی درونی باشد که در دل، برای جبران احساسات ناتمام و ترس از ترک‌شدن تلاش می‌کند. اما آیا این رفتارها به خودی خود مشکلی دارند؟ یا آن‌ها فقط یک علامت از نیاز به ترمیم روابط عاطفی گذشته هستند؟ مشخص است که در این زمینه موضوع حتما توسط یک روانشناس باید مورد ارزیابی دقیق قرار بگیرد.

تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر تنوع طلبی زنان و مردان

در دنیای امروز، رسانه‌ها و فضای مجازی به یکی از اصلی‌ترین منابع شکل‌دهنده رفتارهای عاطفی و جنسی تبدیل شده‌اند. فرهنگ (تنوع‌طلبی) که از طریق فیلم‌ها، سریال‌ها و شبکه‌های اجتماعی تبلیغ می‌شود، باعث می‌شود که بسیاری از افراد تصور کنند نیاز به تجربه‌های متعدد عاطفی و جنسی، امری طبیعی و حتی ضروری است.

این انتظارات اجتماعی نه تنها ذهنیت فردی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه ممکن است باعث ایجاد احساسات گناه یا اضطراب در کسانی شود که به دنبال روابط پایدارتر و عمیق‌تری هستند. در حالی که فرهنگ اجتماعی، فرد را به سوی تجربه‌های جدید سوق می‌دهد، اما آیا این امر می‌تواند ریشه‌های روانی پنهانی را فعال کند که پیش‌تر نادیده گرفته شده بودند؟ یا حتی خاطره ها می تواند با دیدن یک فیلم آن را بازآفرینی کند.

متاهلم ولی نمی توانم فراموشش کنم

متاهلم ولی نمی‌توانم فراموشش کنم، جمله‌ای است که بسیاری از افراد با آن مواجه می‌شوند، حتی زمانی که در یک رابطه متعهد هستند. از منظر روانشناسی، این وضعیت معمولاً به دلیل وابستگی عاطفی و خاطرات ناتمام گذشته ایجاد می‌شود. بر اساس نظریه‌های دلبستگی، هنگامی که فرد به کسی عاطفه شدید داشته باشد، ذهن او به‌طور ناخودآگاه پیوسته به آن رابطه رجوع می‌کند و فراموشی آن به‌ویژه زمانی که احساسات عمیق درگیر هستند، بسیار دشوار می‌شود.

در سطح نوروسایکولوژیکی، این امر به سیستم پاداش مغز و ترشح دوپامین مربوط است؛ ماده‌ای که به ما احساس لذت و رضایت می‌دهد و زمانی که در یک رابطه عاطفی شاد قرار داریم، سیستم پاداش مغز فعال می‌شود.

هنگامی که این رابطه قطع می‌شود یا تغییر می‌کند، مغز به دنبال همان پاداش‌ها و احساسات خوشایند است و این می‌تواند باعث شود که ذهن همچنان درگیر افکار و احساسات گذشته باشد. این چرخه‌های فکری می‌تواند به‌طور غیر ارادی، باعث تداوم یادآوری‌های عاطفی و روانی شود، حتی زمانی که فرد در یک رابطه جدید قرار دارد.

به عبارت دیگر، فراموشی این احساسات نیاز به فرآیند عمیق روان‌شناختی و نوروسایکولوژیکال دارد که شامل پردازش احساسات، یادآوری آگاهانه و در نهایت ایجاد تغییرات در شبکه‌های عصبی مرتبط با عواطف و خاطرات است.

متاهلم ولی نمی توانم فراموشش کنم

سوالات متداول

۱. چرا با وجود گذشت زمان، هنوز به او فکر می‌کنم؟

زیرا ذهن انسان خاطرات هیجانی را عمیق‌تر ثبت می‌کند. اگر رابطه‌ای با احساسات شدید همراه بوده، مغز بارها آن را مرور می‌کند تا معنا یا پایانی برای آن پیدا کند.

۲. آیا این فکر کردن وسواسی طبیعی است یا نیاز به درمان دارد؟

اگر این افکار باعث اختلال در عملکرد روزمره، خواب یا روابط فعلی شما شده‌اند، بهتر است با روان‌درمانگر یا مشاور بالینی صحبت کنید. این افکار می‌توانند بخشی از یک چرخه وسواسی یا دلبستگی ناایمن باشند.

۳. آیا قطع ارتباط کامل کمکی به فراموش کردن می‌کند؟

در بسیاری موارد، قطع ارتباط (حتی مجازی) به مغز فرصت بازسازی و بازیابی خود را می‌دهد. هر گونه تماس یا رصد کردن شبکه‌های اجتماعی، می‌تواند بازگشت به چرخه‌ی فکر کردن را تشدید کند.

۴. چطور نمی‌توانم خودم را از خاطرات آزاد کنم؟

فراموشی به معنای سرکوب خاطره نیست، بلکه پذیرش، پردازش و معنا دادن به آن است. روش‌هایی مانند ذهن‌آگاهی، نوشتن احساسات، درمان شناختی‌ و رفتاری (CBT) و گفت‌وگو با روان‌درمانگر می‌تواند به روند بهبود کمک کند.

افزودن نظر:
captcha


تست های آنلاینتست آنلاین
آدرس مکثآدرس
تلفن مکث
رزرو آنلاین وقترزرو وقت
تماس با واتس اپواتس اپ