اختلال وابستگی در حدی که افراد نتوانند برای خود مستقیماً تصمیمی بگیرند و یا در همه رفتار و اعمالشان حضور فرد دیگری باید وجود داشته باشد که از لحاظ روانی و یا نیز با حضور فیزیکی او دچار آرامش شوند و سطحی از اضطرابشان پایین بیاید اختلال وابستگی نام می گیرد. وابستگی با همبستگی بسیار متفاوت است. مثلاً افرادی را می توانیم در خانواده ای ببینیم که در روز بارها در هر موردی با یکدیگر صحبت می کنند. هر آنچه در روز برایشان اتفاق افتاده برای یکدیگر تعریف می کنند و از هر اتفاقی در مورد هم با خبرند. هیچ تصمیمی را بدون حضور و یا اطلاع یکدیگر نمی گیرند و با خوشحالی بیان میکنند که ما خانواده وابسته ای هستیم.
در صورتی که این نحو و شکل از اختلال وابستگی بیمارگون است و به نوعی اختلال تبدیل شده است. هر انسانی بعد از ۱۸ سالگی می تواند در برخی از موارد مهم زندگی خود مستقلاً تصمیم بگیرد و در مورد تصمیم خود و عواقب آن قبول مسئولیت کند. این نحوه رفتار نیاز به پشتوانه تربیتی محکمی درباره تصمیم گیری، قبول مسئولیت و اعتماد به نفس دارد.
خانواده وابسته
افرادی که در خانواده های وابسته زندگی می کنند، هیچگاه بصورت انفرادی نم یتوانند مسائلشان را از یکدیگر تشخیص و تمیز دهند. نمی توانند بر اساس خواسته قلبیشان عمل کنند و در آخر نیز مسئولیت رفتار و اعمالشان به عهده افرادی که به آن ها وابسته هستند می افتد. پسرانی که با سنین بالا هنوز به مادرانشان و عاطفه مادریشان وابسته هستند، حتی پس از ازدواج، قبل از رفتن به خانه خودشان حتماً باید با مادرشان گپ بزنند و یا یک وعده غذایی را در کنار مادرشان باشند.
دخترانی که پس از ازدواج به پدر و یا مادر خود وابسته هستند و تمام مسائل زندگیشان را با خانواده خود مطرح می کنند و وقت کافی برای بودن و رسیدگی به زندگی خودشان را پیدا نمی کنند. اینگونه رفتارها گویای اختلال وابستگی و یا باز نشدن گره عاطفی بین والدین و کودکان است. در بزرگسالی آسیب های شدیدی به فرزندان در پیدا کردن شغل مناسب، همسر و همسر داری و یا جدا شدن از والدین می گذارد.
علائم اختلال شخصیت وابسته چیست؟
- ناتوانی در تصمیم گیری به صورت مستقل حتی برای تصمیم های کوچک
- ناتوانی در ابراز مخالفت به دلیل ترس از دست دادن افراد
- ناتوانی در قبول مسئولیت
- نداشتن قدرت مراقبت از خود
- نداشتن اعتماد به نفس و عزت نفس
- فرار و ترس از تنها ماندن
جلوگیری از اختلال وابستگی
در واقع خانواده های ایرانی اصولشان همیشه بر پایه معاشرت های خانوادگی و به مناسبت همین رفت و آمدها همیشه در مسائل خصوصی یکدیگر جا می گیرند. خود را به عنوان پدر و مادر محق میدانند که در هر مسئله ای نظر کارشناسانه اعلام کنند. کودکان، وابستگی را ابتدا در دوران ۶ ماهگی می آموزند. کودکانی که پس از ۶ ماهگی هنوز از شیر مادر تغذیه می کنند و یا پس از ۶ ماهگی در کنار والدینشان می خوابند و محل خواب جدای خود را ندارند، به مرور به والد خود وابسته می شوند و لحظه ای از نبود والد خود دچار سطح عمیقی از اضطراب می شوند.
برای جبران این اضطراب بیشتر به والد می چسبند. به همین منوال وابستگی و اختلال وابستگی در کودکان شکل می گیرد. پس از آن کودک در دوره بزرگسالی توان جدایی از والد را ندارد. یا به شرط دیدارها و مکالمه های طولانی از والد خود به صورت فیزیکی جدا می شود. اما اثرات روانی این وابستگی همیشه در رفتار فرد باقی خواهد ماند. به همین سادگی افراد وابسته به اختلال وابستگی شدید به وجود می آوریم که نمی توانند در هیچ موردی مسئولیت رفتار خود را بپذیرند و همیشه به والدین خود وابسته باقی می مانند.
درمان اختلال وابستگی
اختلال وابستگی با روانکاوی قابل درمان است. در مواردی هم از طریق شناخت درمانی افراد می توانند رفتارهای وابسته گونه خود را با شناخت از حالات و روحیات خود و شناخت از دلایل رفتارشان کمی تلطیف کنند و به خودشان در حل این مشکل کمک کنند.