فرد کامل یا فرد خودشکوفا نتیجه رشد مطلوب روانشناختی و تکامل اجتماعی است. در واقع افراد کامل همان افراد پخته و خودشکوفا هستند که رشد شناختی بالایی دارند. همچنین در همه حال برای بهبود حال و رفتار خود تلاش می کنند. البته ویژگی این افراد در این بخش متفاوت از افراد پخته که در گذشته ذکر می شد، می باشد. معمولا افراد کاریزماتیک و خودشکوفا را می توان افراد کامل و جذابی برای دیگران دانست.
ویژگی هایی که از آن ها صحبت می کنیم به صورت مشابه در افراد پخته، کامل و خودشکوفا پخش است. با این تفاوت که افراد خودشکوفا تنها یک درصد کل جامعه را در برمیگیرند. رسیدن به این خودشکوفایی بسیار راه سخت و پر نشیبی است که پیش از آن نیازمند یادگیری یکسری از مهارت ها است. مثلا در جوامع انسانی بتهوون یکی از افراد خودشکوفا است که در واقع رسیدن به چنین جایگاهی در کلیت یک جامعه تنها یک درصد از آن جامعه را در برمیگیرد.
انسان پخته کیست؟
تعاریف زیادی برای انسان پخته و کامل وجود دارد و ممکن است هرکس تعریف خاص خودش را از انسان پخته داشته باشد. می توان گفت انسان پخته کسی است که می تواند احساسات و هیجانات خود را در شرایط مهم و بحرانی کنترل کند و به سرعت واکنش های نامناسب از خود نشان ندهد. انسان پخته دیگران را قضاوت نمی کند زیرا می داند هرکسی شرایط مخصوص به خودش را دارد. او سعی می کند به دیگران احساس آرامش و امنیت دهد. انسان پخته به رعایت حقوق دیگران توجه خاص و ویژه دارد و اجازه نمی دهد که حق کسی نادیده گرفته شود.
مقایسه افراد کامل با افراد معمولی
افراد پخته و کامل با افراد معمولی تفاوت های زیادی دارند. معمولا صفات و ویژگی های افراد پخته شامل مثبت اندیشی، آینده نگری و داشتن مهارت های زندگی است. اما افراد کامل یا خودشکوفا می توانند بنا به شرایط محیطی مناسب و موقعیت مکانی که در آن رشد می کنند، پرورش یابند. در واقع راه رسیدن به شخصیت کامل بر اساس محیط و عوامل محیطی بسیار مؤثرتر است.
به طور مثال افراد مستعدی را در نظر بگیرید که در خانواده های پر آسیب به دنیا می آیند و یا جامعه ای را در نظر بگیرید که امکانات رفاهی ابتدایی مثل خوراک، پوشاک و بهداشت در آن به سختی فراهم میشود. اکثریت جامعه برای به دست آوردن نیازهای اولیه شان، فرصتی برای رسیدن به ویژگی های رفتاری مثل عشق و احترام و امنیت را نمی یابند.
بنابراین پختگی و کامل شدن شخصیت در این افراد در قشر کمی که این مراحل را طی کرده باشند، به دست می آید. به همین دلیل محیط بستری بسیار مناسب برای رشد صفت ها و ویژگی های رفتاری است.
ویژگی های افراد کامل چیست؟
افراد کامل از تمام تجربیات آگاهند؛ در این افراد هیچ تجربه ایی انکار و یا تحریف نمی شود؛ همه تجربیات از صافی خود رد می شوند و حالت دفاعی وجود ندارد. زیرا چیزی که علیه آن دفاع شود چیزی که خود پنداره که در واقع شناخت و تعریف شخص از خود است، وجود ندارد.
افراد کامل پذیرای احساسات مثبت مانند جرأت، عطوفت و احساس های منفی نظیر ترس و رنج هستند. آن ها از این نظر که دامنه وسیع تری از هیجانات مثبت و منفی را می پذیرند و آن ها را عمیق تر احساس می کنند، عاطفی تر می باشند.
افراد کامل یا افراد خودشکوفا در هر لحظه به طور کامل و پرمایه زندگی می کنند. تمام تجربیات در این افراد به صورت بالقوه تازه و جدید هستند؛ تجربیات را نمی توان پیش بینی کرد ولی میتوان به جای مشاهده صرف به طور کامل در آن ها مشارکت کرد. این افراد از تجربیات جدید و اتفاقات جدید استقبال می کنند و در انجام امور جدید مشارکت می کنند.
افراد کامل یا افراد خودشکوفا به ارگانیزم خودشان اعتماد می کنند؛ منظور از این جمله این بود که افراد کامل به جای اینکه به وسیله عقاید دیگران مقررات اجتماعی یا قضاوت های عقلانی خودشان هدایت شوند به واکنش های خویش اعتماد می کنند.
رفتار کردن به صورتی که فرد احساس می کند درست است، راهنمای خوبی برای رفتار کردن به صورت خشنود کننده می باشد.
منظور این نیست که افراد کامل اطلاعات عقلانی خودشان یا دیگران را نادیده می گیرند بلکه منظور این است که تمام اطلاعات به صورت همخوان با خودپنداره فرد کامل پذیرفته می شوند. هیچ چیزی تهدید کننده نیست. همه اطلاعات را می توان درک، ارزیابی و به دقت سبک سنگین کرد. بنابراین تصمیم نهایی درباره اینکه فرد در یک موقعیت خاص چگونه رفتار کند، با در نظر گرفتن تمامی اطلاعات تجربی ناشی می شود.
با این حال افراد کامل یا افراد خودشکوفا از در نظر گرفتن این ملاحظات آگاه نیستند. زیرا خودپنداره آن ها با تجربه همخوان است و از این رو تصمیمات آن ها بیشتر شهودی و هیجانی به نظر می رسد تا عقلانی. افراد کامل بدون قید و بندها و بازداری ها همه چیز را احساس می کنند و در تصمیم گیری ها آزاد هستند. این موجب احساس قدرت و پیشرفت خود و سازمان می شود. زیرا آن ها می دانند که آینده شان به اعمال خودشان بستگی دارد و به وسیله شرایط فعلی، رویدادهای گذشته یا افراد دیگر تعیین نمی شود. معمولا آن ها احساس نمی کنند که مجبورند توسط خودشان یا دیگران فقط به یک صورت رفتار کنند.
افراد کامل خلاق هستند و هنگامی که شرایط محیطی تغییر می کند به صورت انعطاف پذیر و سازگارانه زندگی می کنند. خودانگیختگی به خلاقیت وابسته است. این افراد کاملا انعطاف پذیر هستند و جویای تجربیات و چالش های تازه می باشند. آن ها به پیش بینی پذیری، امنیت یا رهایی از تنش نیازی ندارند. افراد کامل احساس آزادی می کنند و می توانند در هر لحظه بصورت پرمایه و خلاق زندگی کنند. امکان دارد افراد کامل با مشکلاتی روبرو شوند. این وضعیت مستلزم آزمودن مستمر، رشد کردن، تلاش کردن و استفاده از تمام استعداد های فردی است.