در این مقاله 5 نکته مهم مؤثر بر آسیب روانی کودکی در بزرگسالی را بررسی خواهیم کرد. کودکانی که در شرایط مصاعدی بزرگ میشوند و از آسیب ها و مسائل مربوط به آنها دور هستند قطعاً بزرگسالی بهتری خواهند داشت. اما شاید این سوال در ذهن هر کسی به وجود بیاید، یک کودک ۲ ساله چگونه میتواند به قدری تأثیرپذیر باشد که در بزرگسالی بتوانیم برخی از اختلالات و آسیب های او را به ۲ سالگی او مربوط بدانیم. کودکان از سن صفر تا ۵ سالگی که مدام دچار تغییرات اخلاقی و رفتاری میشوند به واسطه همین تغییرات، تأثیراتی نیز از محیط و والدین خود میپذیرند که غیر قابل انکار است.
کودکی که مهر مادری اش را بدون قید و شرط دریافت نکرده باشد و برای دریافت محبت مادر خود مدام در تلاش بوده باشد و نتوانسته خود را به عنوان موجودی دوست داشتنی بشناسد در بزرگسالی قطعاً دچار اختلالاتی میشود. از جمله کمبود های روانی او داشتن عزت نفس کافی است.
تغییر خصلت های قابل انتقال توسط ژن ها
باید بدانیم که هر رفتار و واکنش جزیی والدین و نحوه تربیت آنها با کودک به قدری بر روی بزرگسالی تأثیرگذار است که خصلت های اخلاقی که میتوانسته به صورت ژن در کودک انتقال پیدا کند با نحوه رفتار والدین در برخی از موارد تغییر خواهد کرد.
مثلاً دوره خواب کودک در کنار والدین: اگر کودکی از زمان ۴ ماهگی به بعد عادت کند که در کنار والدین خود بخوابد و تخت خواب جداگانه خود را نداشته باشد قطعاً به مرور دچار وابستگی شدید خواهد شد. این دست از کودکان در برخی از موارد تا ۳ یا ۵ سالگی در کنار والد خود میخوابند، از این رو محتمل ترین اختلالی که دچارش میشوند اختلال وابستگی شدید است. والدینی که احساس میکنند در حال مراقبت و نگهداری از کودک خود هستند، با نا آگاهی خود کودکان را دچار بیماری های روانی میکنند که در بزرگسالی دامن آنها را خواهد گرفت.
افرادی با اختلال وابستگی شدید، نمیتوانند فردی مستقل باشند، در تمام لحظات خود نیازمند تأیید دیگران هستند و با از دست دادن هر فردی در روابط سطحی عاطفی خود دچار سطح بالایی از اضطراب میشوند و کنترل خودشان برای خودشان سخت است. در مواردی که مربوط به «از پوشک گرفتن» کودکان میشود. کودکانی که مادرانشان به خوبی نتوانسته اند آنها را از پوشک بگیرند و مدام دچار ترس از دستشویی رفتن دارند و دوره های یبوست طولانی دارند، قطعاً دچار خصلت های رفتاری مانند: خساست، حسادت، کینه ورزی و در برخی از موراد در بزرگسالی دچار اعتیادهای شدید نیز خواهند شد.
قطعاً برای والدینی که تمام تلاششان برطرف کردن نیازهای کودکشان است سخت است که بدانند رفتارهایی که به خوابیدن کودک و یا از پوشک گرفتن کودک مربوط است میتواند کودکشان را در بزرگسالی به احتمال اعتیاد و رفتارهایی از این دست بکشاند. اما نکته مهم در این است که واقعیت این امر غیر قابل انکار است.
بنابراین نحوه رفتار والد باید براساس آموزش هایی باشد که منابع مشخصی برای تربیت و آموزش کودکان ارائه داده شده است. به هیچ عنوان نمیشود کودکی را با بی ملاحظگی های سطحی بزرگ کرد و از آنها انتظار رفتاری متفاوت داشت و تفکر والدین این باشد که ما برای فرزندمان تمام امکانات رفاهی را فراهم کرده ایم و چرا اکنون نوجوان و یا جوانی پر از ایراد و اشکال داریم. تمام این آسیب ها ریشه در کودکی دارند که در بیشتر موارد از سر ندانستن و بی ملاحضگی والدین در کودک رشد پیدا کرده است.
5 نکته مهم مؤثر بر آسیب روانی کودکی در بزرگسالی
1. آسیبهای ترس های کودکی
مهم نیست کودکان در دوره کودکی خود از چه چیزی بترسند، زیرا ذهن کودک به قدرت تحلیل کافی دست پیدا نکرده است و صرفاً ترس هایی که از سر تنها ماندن، گم شدن و یا بحث های طولانی بین پدر و مادر است جزو دسته ترس هایی است که روان کودک را دچار اختلالاتی در بزرگسالی میکند. از این رو به عنوان والد مهم نیست منبع مالی که کودک از آن تأمین میشود به چه میزان زیاد و ارزشمند است، صرفاً مهم است کودکمان احساس ترس نکند و از لحاظ روانی، آسایش و آرامش داشته باشد.
2. خطرات تهدید کردن کودکان
تهدید کردن کودک به نوعی رفتاری است که فقط و فقط اضطراب را در کودک افزایش میدهد. کودکانی که نباید طبق تربیت والدینشان رفتاری را انجام بدهند فقط کافی است نحوه صحیح تربیت را از والدین خود بیاموزند، تهدید های مداوم و بی پایه و اساس فقط کودک را به لجبازی، پنهان کاری و ترس های اضطرابی نزدیک میکند. از این رو در بزرگسالی با فردی مواجه میشویم که هر چند میداند بسیاری از رفتارهایش غلط است اما با پنهان کاری مداوم به آنها ادامه میدهد.
3. عوارض توهین به کودکان
توهین کردن به کودک پایه و اساس سازمانی رفتاری و اخلاقی کودک را در هم میشکند. کودکی که به واسطه رفتار اشتباه خود، توهین هایی را از والدینش دریافت میکند، در بزرگسالی خود را سزاوار هر توهینی از اطرافیان خود میداند. آموزش رفتار صحیح و واکنش های صحیح در غالب توهین به کودکان انتقال پیدا نمیکند و کودکان صرفاً با توهین به عزت نفس کم و دوست نداشتنی بودن خود پی میبرند و در بزرگسالی در هر رابطه و رفتاری به دنبال تخریب خود میگردند.
4. عوارض تحقیر کردن کودکان
تحقیر کردن کودکان هر چند کم، از سر شوخی و ناچیز باشد اما تأثیری که بر کودک میگذارد غیر قابل انکار است. مهم نیست که والدین چه هدفی داشته باشند، مهم این است کودک چه واکنشی را دریافت میکند. اگر والدی به واسطه شوخی در جمعی کودک خود را تحقیر کلامی، رفتاری و یا عملی کند، پس از آنچه که در ذهن کودک ثبت خواهد شد، مملو از خجالت زدگی، بی ارزشی، کم بینی، ناخواستنی بودن و بی ملاحضگی است.
در نظر داشته باشید از دید رویکرد طرحواره، تمام موارد بالا می تواند تله ها و طرحواره های ذهنی افراد را تشکیل دهد. کودکان نیازمند حمایت، امنیت و دوست داشته شدن های بی قید و شرط هستند، اینگونه است که میتوانیم در بزرگسالی فرزندی با اعتماد به نفس و خود ارزشمند داشته باشیم که از اختلالات رفتاری و شخصیتی به دور باشد و در سلامت کامل روانی به سر ببرد.
5. آسیبهای تنبیه کردن کودکان
تنبیه کردن کودک، تنبیه جسمی و یا تنبیه های کلامی از مخرب ترین رفتارهای والدین بر روی فرزندان است. کودکی که با تنبیه و نه با تربیت صحیح آشنا باشد، میداند در آخر هر آنچه که انجام میدهد یک تنبیه است و تمام. بنابراین یا از تنبیه فرار میکند و یا تنبیه میشود و آن رفتاری را که مایل به انجامش بوده مجدد و با تشدید بیشتری انجام میدهد.
تنبیه هیچ جنبه ایی از تربیت را در کودک فعال نمیکند و صرفاً کودکان را گستاخ تر، لجباز تر و تلخ تر میکند.
بزرگسالان ضد اجتماعی و با رفتارهای تخریب گرانه و آشوب گرانه، جزو کودکانی بوده اند که تنبیه های بدنی بسیار زیادی را از والدین خود دریافت میکرده اند. از این رو از آزار رساندن به حیوانات، دیگر افراد اجتماع، تخریب اموال دولتی، پرخاشگری های مداوم، آزار مردم در خیابانها، دعواهای خیابانی هیچ اباعی ندارند و به راحتی به هر کدام از این رفتارها تن میدهند.
نکته پایانی
هر رفتاری از والدین چه به صورت خواسته و یا ناخواسته مستقیم ترین تأثیر را بر بزرگسالی کودک خواهد داشت. کودکان آنقدر که به محبت های بی چون و چرا و بی قید و شرط وابسته هستند، به دریافت غذا و تأمین نیازهای مادی از طرف والدین وابسته نیستند.
در واقع کودک میتواند در امنیت آغوش پدر و مادر و محبت واقعی آنها شرایط بسیار سخت را از سر بگذراند و هیچ کینه ای از پدر و مادر خود به دل نداشته باشد، تا کودکانی که هر آنچه و یا بیشتر آنچه که میخواهند را از لحاظ مادی دریافت میکنند اما با تحقیر، توهین، تنبیه و ترس آشنا هستند و فکر میکنند اصولی از رفتار پدر و مادر برای دریافت هر آنچه میخواهند رفتار هایی از این دست است و به خود تخریبی و دوست نداشتنی بودن خود پی میبرند. برای اطلاعات بیشتر می توانید نظریه های جفری یانگ را مطالعه بفرمایید.