پژوهش های روانشناسی و تربیتی نشان می دهد که آغاز رشد خلاقیت و آفرینندگی در کودکان سن آمادگی و پیش دبستان است. بازی یکی از اعمال روزمره کودک است و کوششی است که به تمام وجود او بستگی دارد. بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب می گردد و مناسب ترین راه برای بروز و رشد استعداد او به شمار می رود.
🔵 در جریان بازیهای ذهنی و جسمی کودک، یعنی دقت، تخیل، نظم و ترتیب، چالاکی در کودک رشد می یابند و علاوه بر این بازی راهی کسب تجارب اجتماعی کودک است.
🔵 کودک از راه بازی می تواند به استعدادها، توانایی ها، خواسته ها، ضعف ها و نکات مثبت و منفی خود پی ببرد و لذا با شناخت ویژگی های خود ساخت شخصیت خود را تحکیم بخشد.
6 نوع بازی مختلف برای کودکان
بازیهای مختلفی وجود دارد که کودک با درگیر شدن در همه این بازیها فرصتی را برای یادگیری در زندگی روزمره در آنان فراهم می کند.
💡 محققان حداقل شش نوع مختلف از بازی را شناسایی کرده اند که شامل:
1. بازیهای انفرادی یا مستقل
هنگامی است که کودک به تنهایی بازی می کند، او در بازیهای انفرادی تمرکز را یاد می گیرد، او با خودش فکر می کند و با ایده های خلاقانه آشنا شده و به تنظیم احساسات خود می پردازد که همه این موارد، اهمیت زیادی برای یادگیری کودک دارد. بازی مستقل و انفرادی برای کودک امری مهم و طبیعی است.
2. موازی بازی یا بازی موازی
شامل بازی در کنار یک کودک دیگر است - اما نه واقعاً با - بچه های دیگر. در این نوع بازی وقتی شما خوب نگاه کنید متوجه می شوید با آنکه کودکان در حال بازی با اسباب بازیهای خود هستند، هیچگونه تعامل رسمی بین کودکان وجود ندارد. این نوع بازی اغلب در کودکان 1-3 سال بسیار رایج است. بازی موازی به کودکان مقررات بازی با همسالان، مشاهده و مهارت اندوزی را می آموزد و راهی برای استقلال کودکان نیز هست.

3. بازی گروهی یا مشارکتی
یک نوع سازمان یافته تر از بازی است. در این بازی کودک به عنوان بخشی از یک گروه بزرگتر است و در یک بازی جمعی نقش ایفا می کند. هدف از این بازی انجام یک پروژه در طول یک بازی است. در این بازی، برخی از کودکان نقش رهبر و برخی در نقش پیرو هستند.
4. بازیهای مهارتی یا تسلطی
این بازی زمانی رخ می دهد که کودک شروع به یادگیری یک چیز جدید می کند. در این نوع بازی، کودک با استفاده از آزمون و خطا بارها و بارها به تکرار مهارت های مشابه اقدام می کند تا به تسلط در آن مهارت دست یابد. مانند پرتاب یک توپ، دوچرخه سواری، شنا
5. بازیهای حسی - حرکتی
بازیهای حسی - حرکتی زمانی رخ می دهد که کودکان از پنج حواس خود و مهارت های حرکتی خود استفاده می کنند. این بازیها مستلزم به کارگیری عضلات و هماهنگی حواس و عضلات با هم است. مانند: برای تلفن بازی، بازی با شن و ماسه، گل بازی، آب بازی یا بازی با خاک رس.
6. بازیهای پرانرژی و جست و خیز کردن
این نوع بازیها معمولاً همراه با فعالیت های شدید و پرانرژی است. این نوع بازی معمولاً قوانین خاصی ندارد و همراه با فعالیت جسمانی زیاد و سرعتی بالا می باشد. مانند کشتی گرفتن، دویدن، این بازیها اغلب با حضور یک همبازی انجام می شود مانند کشتی با پدر.
به چه نوع بازی، بازی آموزش می گویند؟
از میان بازیهای موجود، بازیهای آموزشی، نوعی از بازی است که برای تقویت و رشد قوای حسی و ذهنی کودک می باشد. آنچه در بازیهای آموزشی مهم است، رشد قوای حسی حرکتی و به فعالیت واداشتن کودک است. از جمله بازی های آموزشی میتوان به پازل ها و جورچین ها اشاره نمود. نظارت مربیان و والدین در بازیهای آموزشی بسیار بااهمیت و حساس است، اما میزان این نظارت باید تا حدی محدود باشد. با این که هدف از انجام بازیهای آموزشی، بیشتر آموزش است تا بازی، اما جنبه بازی گونه بودن آن باید حفظ شود. باید سعی شود کنترل اصلی در اختیار کودک بوده و جهت و مسیر آن را خود کودک تعیین کند، تنها هنر مربی یا والدین، هدایت جهت و مسیر بازی به صورت غیرمستقیم به سوی آموزش است.
میزان تأثیر مشارکت والدین در بازی کودکان
نگرش نسبت به بازی فرزند خود
دیدگاه والدین نسبت به بازی کودکان تأثیر زیادی در میزان مشارکت آنها دارد. برخی والدین ممکن است بازی را صرفاً سرگرمی ببینند، در حالی که برخی دیگر آن را فرصتی برای یادگیری و رشد فرزندشان میدانند. والدینی که ارزش آموزشی و رشدی بازی را درک میکنند، معمولاً تعامل بیشتری در بازیهای کودک دارند و نقش فعالتری در هدایت آن ایفا میکنند.
شناخت از مراحل رشد کودک
هر مرحله از رشد کودک ویژگیهای خاص خود را دارد و آگاهی والدین از این مراحل، مشارکت آنها را مؤثرتر میکند. بهعنوان مثال، یک کودک نوپا بیشتر به بازیهای حسی و حرکتی نیاز دارد، درحالیکه کودکان بزرگتر به بازیهای فکری و اجتماعی گرایش پیدا میکنند. والدینی که با نیازهای رشدی کودک خود آشنا هستند، میتوانند بازیهای مناسبی برای او انتخاب کرده و تجربه بازی را غنیتر کنند.
تجربه از بازیهای زمان کودکی خود
تجربه شخصی والدین از بازیهای دوران کودکیشان، بر نحوه برخورد آنها با بازی فرزندانشان تأثیر میگذارد. والدینی که خود در کودکی تجربه بازیهای خلاقانه و متنوعی داشتهاند، معمولاً تمایل بیشتری به مشارکت در بازیهای فرزندان خود دارند و ایدههای بیشتری برای سرگرمی و یادگیری ارائه میدهند. در مقابل، والدینی که در کودکی فرصت بازی نداشتهاند یا آن را کماهمیت تلقی کردهاند، ممکن است در مشارکت با کودک دچار چالش شوند.
آشنایی با انواع بازیها
والدینی که با انواع مختلف بازیها (بازیهای حسی، حرکتی، فکری، تخیلی، اجتماعی و غیره) آشنا باشند، میتوانند گزینههای متنوعی را برای کودک فراهم کنند. این آگاهی به آنها کمک میکند تا بازیهایی را انتخاب کنند که متناسب با سن، علایق و تواناییهای کودک باشد. همچنین، آشنایی با انواع بازیها باعث میشود والدین بتوانند بازی را بهگونهای هدایت کنند که هم سرگرمکننده باشد و هم اهداف رشدی کودک را تقویت کند.
باور نقش و اهمیت بازی در رشد کودک
برخی والدین بازی را فعالیتی کماهمیت و وقتگیر میدانند، درحالیکه برخی دیگر آن را ابزاری ضروری برای رشد شناختی، اجتماعی، عاطفی و جسمانی کودک تلقی میکنند. والدینی که به تأثیر بازی در رشد کودک باور دارند، زمان بیشتری برای بازی با فرزند خود اختصاص داده و سعی میکنند محیطی فراهم کنند که کودک آزادانه به بازی بپردازد. این باور، انگیزه آنها را برای مشارکت فعالتر در بازیها افزایش میدهد.
تأثیر کودکان از مشارکت والدین در بازیها
وقتی والدین در بازی کودک شرکت میکنند، کودک احساس امنیت، حمایت و ارتباط عاطفی بیشتری میکند. این مشارکت به افزایش اعتمادبهنفس کودک، تقویت مهارتهای اجتماعی، افزایش دایره واژگان و رشد خلاقیت او کمک میکند. همچنین، حضور والدین در بازی باعث میشود کودک ارزش تعاملات خانوادگی را بیشتر درک کند و ارتباط بهتری با والدین برقرار نماید. به همین دلیل، والدینی که مشارکت بیشتری در بازیهای کودک دارند، نهتنها به رشد مهارتهای مختلف او کمک میکنند، بلکه رابطهای قویتر و صمیمیتر با فرزند خود ایجاد مینمایند.
خرید اسباب بازی در کودکان
در مورد خرید اسباب بازی برای کودکان، متخصصان علوم رفتاری معتقدند اسباب بازی باید باعث تفکر و رشد تخیل کودک شود یا او را با مفاهیم مختلف (رنگ ها، شکل ها) آشنا سازد. از طرف دیگر اسباب بازی باید متناسب با سن کودک باشد. اگر اسباب بازی برای کودک ناشناخته و سخت باشد او را خسته و اعتماد به نفس او را کم می کند. از سوی دیگر اگر خیلی هم ساده باشد کودک را به تفکر وادار نمی کند. اسباب بازی مناسب، اسباب بازی است که کودک خود با آن بازی کند نه اینکه اسباب بازی، بازی کند و کودک تماشاگر باشد. به عنوان مثال اسباب بازی هایی که به تقویت عضلات کودک کمک می کند شامل سه چرخه، واگن، عروسک های بزرگ
اسباب بازیهای متناسب برای تقویت فکر و ذهن کودک
مکعب ها، پازل ها، جورچین ها، توپ در اندازه های مختلف، اسباب بازی هایی که قدرت تصور و تخیل کودک را رشد می دهد مانند کتاب های عکسدار، مدلهای نقاشی، لوازم خانه، مطعات مقوا، شن و ماسه، بازیهای نیمه تمام و تکمیل آنها، چوب، کاغذ و قیچی برای کاردستی

عوامل تضعیف انگیزه و خلاقیت کودک در محیط خانواده
محیط خانواده نقش مهمی در پرورش یا سرکوب خلاقیت و انگیزه کودک ایفا میکند. زمانی که والدین بدون آگاهی از نیازهای رشدی کودک، محدودیتهای نادرست یا انتظارات غیرمنطقی ایجاد کنند، ممکن است ناخواسته زمینه کاهش خلاقیت و انگیزه او را فراهم آورند. در ادامه برخی از عوامل تأثیرگذار در کاهش خلاقیت کودک را بررسی میکنیم:
تمرکز بیشازحد والدین بر هوش و حافظه کودک
تأکید مداوم بر تواناییهای شناختی و سنجش کودک از طریق آزمونها و مقایسههای مداوم، او را از تجربههای خلاقانه بازمیدارد و فشار روانی زیادی ایجاد میکند.
ایجاد فضای رقابتی ناسالم میان کودکان
رقابت افراطی بین کودکان، بهجای تشویق به یادگیری و کشف استعدادها، آنها را به مقایسه دائمی با دیگران سوق میدهد و مانع رشد خلاقیت فردی میشود.
تأکید بیشازحد بر تفاوتهای جنسیتی
محدود کردن کودک بر اساس کلیشههای جنسیتی، آزادی او را در انتخاب علاقهها و فعالیتهای خلاقانه کاهش میدهد و مانع شکوفایی استعدادهای واقعی او میشود.
ایجاد قوانین سختگیرانه و انعطافناپذیر در خانه
وجود چارچوبهای سخت و دستوپاگیر، فرصت کشف و آزمونوخطا را از کودک میگیرد و او را به اطاعت کورکورانه عادت میدهد، که در نهایت خلاقیت را سرکوب میکند.
بیاطلاعی والدین از مفهوم واقعی خلاقیت
بسیاری از والدین تصور میکنند خلاقیت تنها در هنر و اختراعات خلاصه میشود، درحالیکه خلاقیت در نحوه تفکر، حل مسئله و بیان احساسات نیز نمود دارد. نداشتن درک صحیح از این موضوع باعث میشود والدین نتوانند از خلاقیت طبیعی کودک حمایت کنند.
انتقاد مداوم از رفتارهای کودک
سرزنش و نقد دائمی، اعتمادبهنفس کودک را کاهش داده و او را به سمت انفعال و خودسانسوری سوق میدهد، بهطوریکه دیگر تمایلی به ارائه ایدههای جدید و خلاقانه نخواهد داشت.
نادیده گرفتن تخیلات کودک و بیارزش شمردن آنها
تخیل بخش مهمی از رشد ذهنی کودک است. بیتوجهی به دنیای خیالی او یا تمسخر ایدههای غیرواقعیاش، باعث سرکوب خلاقیت و کاهش انگیزه او در کشف دنیای اطراف میشود.
عدم توجه به علایق درونی کودک
نادیده گرفتن علاقههای شخصی کودک و تحمیل انتخابهای والدین، انگیزه او را برای پیگیری ایدههای جدید کاهش داده و باعث وابستگی بیشازحد او به نظرات دیگران میشود.
نبود فضای شاد و شوخطبعی در خانه
خانهای که در آن شادی، خنده و احساسات مثبت جایگاهی ندارد، محیطی خشک و خستهکننده برای کودک خواهد بود. شوخطبعی و فضای گرم خانوادگی، خلاقیت و اعتمادبهنفس کودک را تقویت میکند.
تحمیل نقشهای بزرگسالانه به کودک
انتظار از کودک برای رفتار کردن مانند یک بزرگسال، او را از تجربه دوران کودکی محروم میکند. زمانی که کودک فرصت بازی، خیالپردازی و تجربه آزادانه نداشته باشد، خلاقیت او بهتدریج کاهش مییابد.
والدین باید در نظر داشته باشند که
- کودک به چه بازیهای علاقمند است و چه بازیهایی او را به نشاط در می آورد.
- محیط بازی به گونه ای انتخاب شود که بتوانند دورادور مراقب کودکان باشند و همچنین محیط بازی کودک نیز باید امن و به دور از هر گونه خطر باشد.
- در روز ساعتی را به بازی و تعامل با کودک خود اختصاص دهید.
- لازم است تا کودکان پیش دبستانی در هنگام بازی، قوانین مختلف زندگی، نظم، احترام به قانون، همدلیرا بیاموزند.
- از انجام بازیهای خشن و بازیهایی که به کودک خشونت را می آموزد، پرهیز کنید.
- سنین پیش دبستانی سنین مناسبی برای بازیهای قانونمند است مانند ماروپله و بازیهای فکری و ذهنی، همچنین ورزشهایی مانند ژیمناستیک نیز برای کودکان مناسب است. چرا که به رشد و انعطاف عضلات کودک کمک می کند.