هر کسی که بیش از یک فرزند داشته باشد با رقابت خواهر و برادر و تاثیر آن بر محیط آرام خانواده آشنا است. جامعه پذیر شدن توانایی فهم و بیان احساسات و رفتارهایی است که روابط مثبت را برای فرد امکان پذیر می سازد. کودکان هر زمانی که مشغول پیدا کردن کلمه ای برای احساسات خود هستند، جامعه پذیری را می آموزند. آنها می دانند که کلماتشان بر افراد دیگر تاثیر می گذارد. خواهر و برادرها معمولاً این جامعه پذیری را از میان رقابت خواهر برادری خود و از راهی دشوار یاد می گیرند. والدین نیز معمولاً در این رقابت نمی دانند که چطور باید مداخله کنند. بهترین راه برای کمک به بچه ها برای کنار گذاشتن این رقابت چیست؟
تحقیقات در زمینه رقابت خواهر و برادر
تئودور دریکوس یکی از بزرگان تربیت مثبت پنجاه سال پیش مطرح کرد که رقابت خواهر و برادر تلاشی از جانب کودک برای جلب توجه والدین است. بدترین کاری که والدین هنگامی که کودک جار و جنجال راه می اندازد این است که درگیر این جار و جنجال بشوند. تحقیقات بسیاری نشان داده اگر والدین خود را درگیر دعواهای کودکان نکنند، آنها کمتر با هم دعوا می کنند.

اما پس از سال ها، مطالعات اخیر در این زمینه، پیچیدگی های به این تصویر ساده دریکوس اضافه می کند. بله! دعوای بین خواهر و برادرها بدون دخالت والدین کم می شود. اما امروز دیگر روشن است که کودک ضعیف تر که توان این را ندارد تا دیگران را برای به حساب آوردن نیازهایش قانع کند، احتمالاً بعداً هم به سختی بتواند روی پای خودش بایستد. بدون دخالت والدین، بیشتر دعواها بدون تاثیر چندانی بر روابط خواهر و برادر به پایان می رسد. در حقیقت حضور بزرگسالانی که به این دعواها گوش نمی دهند. حتی زمانی که آنها کاملاً به این دعواها بی توجهند با افزایش میزان پرخاشگری و مقدار رقابت آنها مرتبط است.
بررسی دخالت والدین در روابط خواهر و برادری
بر اساس پژوهشی، کودکان این بی توجهی را به معنی تایید رفتارشان می پندارند. این موضوع کودک را به تکرار این رفتارها و پرخاشگری بیشتر راهنمایی می کند. دخالت والدین زمانی که تصمیم می گیرند که حق با چه کسی است و به کودکان می گویند چطور این موضوع را حل کنند به افزایش این رقابت می انجامد. واقعا فرقی ندارد که حق با کدامشان است. حتی اگر عقل سلیمان نبی را داشته باشند و درست قضاوت کنند. وقتی یکی از بچه ها در مشاجره با خواهر یا برادرش بواسطه دخالت والدین پیروز می شود، هر دو کودک والدین را در کنار همتای پیروزشان می بینند. کودک بازنده، نسبت به راه انداختن دعوایی دیگر بی میل می شود , انتقام گرفتن یا میل به اندوختن امتیازات دیگر را فراموش می کند.
اما این بدین معنا نیست که والدین به هیچ عنوان نباید در این دعواها مداخله کنند. خصوصاً در زمانی که عدم مداخله به آنها چیزی در مورد حل این مسائل نمی آموزد و شاید رقابت آنها را افزایش دهد. تحقیقات به ما می گوید از چه راه هایی میتوان آنها را برای بهتر فکر کردن به این موضوع و یادگیری ساز و کارهای آن حمایت کرد. این راه ها عبارتست از:
- نقش های افراد را در خانه دوباره مشخص کنید. به هر دو طرف دعوا گوش کنید. این کار باعث می شود کودک باور کند که حرف هایش شنیده می شود.
- کمک کنید تا کودکان خواسته هایشان را برای همتایشان بیان کنند.
- به آنها این اعتماد به نفس را بدهید که با یادگیری توجه به نیاز همتایشان، این مشکل را می توانند حل کنند.
زمانی که والدین همین راه های ساده را به کار ببندند، مهارتهای حل مسئله را در کودکان پرورش می دهند. رقابت ضعیفتر اراده ای برای رفع نیاز در کودک ایجاد می کند. کودکان به راه حلی منصفانه علاقه دارند، در حالی که رقابت خواهر و برادر این میل را از بین می برد. زمانی بچه ها با هم دعوا می کنند، دخالت پدر و مادر می تواند فرق هایی در این دعوا ایجاد کند. پرخاشگری فیزیکی کمتر مساوی است با احساسی بهتر نسبت به مفهوم عدالت و انصاف. این مطالعات روشن می سازد که احساس هر کودک در مورد رفتار با بی انصافی چیست و چطور می شود این رقابت را کم کم از بین برد.

از رقابت بین خواهر و برادر به صلح بین خواهر و برادرها
کودکان یاد می گیرند چطور آرامش ایجاد کنند وقتی که با تعارضی در کشمکش هستند. آنها تمرین می کنند که چطور با استفاده از مهارت هایی که صلح به بار می آورد. با شناختن و بیان نیازهایشان، شنیدن حرف دیگران، دیدن از منظر دیگران به شرایطی برد - برد در مقابل هر کسی برسند. کودکان در دعواهایشان به دخالت و موضع گیری ما نیاز ندارند. آنها به یاد گرفتن راه های حل مسئله نیازمندند. بگذارید صدای بچه ها وقتی با هم دعوا می کنند از اتاقشان به گوش برسد. روزی هم خواهد رسید که صدای آنها در حالی که دارند مشکلاتشان را با صحبت حل می کنند به گوشتان می رسد.