22006198 021

نقش ژن ها در تربیت فرزندان

خیلی بد بد متوسط خوب عالی
(27 رای)
نقش ژن ها در تربیت فرزندان

در این مقاله به بررسی نقش ژن ها در تربیت فرزندان می پردازیم. مرکز مشاوره شمال تهران و دکتر روانشناس ما معتقد است: والدین هر کودک از وقتی کوچک است با دقت بسیار از او مراقبت میکنند و چیزهای بسیاری را به او می آموزند و در تربیت فرزندان نقش اساسی دارند؛ آنها بازیگران اصلی خاطرات دوران کودکی فرزندان خود هستند.

همه اینها میتواند درست باشد؛ با این همه امکان دارد هیچگونه تأثیر بلند مدتی بر شخصیت، هوش یا شیوه رفتار فرزندان خود در شرایطی که کنار او نیستند، بر جا نگذاشته باشند؛ در هر صورت ژن پدر و مادر هم تأثیر گزار است.

برایتان دشوار است این حرف را باور کنید؟

اینکه لحظاتی بکوشید پیش فرض ها را کنار گذارید و به شواهد توجه کنید. بررسی هایی را در نظر بگیرید که نقش ژن ها را در خارج از محیط خانه بازی میکنند.

بر فرض مثال: شما فرزندتان را در دوران کودکی با قانون و قواعد خودتان با نظم و محبت و انسجام تربیت کرده اید؛ مسلماً انتظار میرود رفتار فرزند شما در هر شرایطی طبق قوانین و چهارچوب خانوادگی خودتان با همان نظم و انسجام خود را نشان دهد اما به یکباره میشنوید که نوجوان شما هر روز با همسالان خود کتک کاری میکند؛ شما حتماً تعجب میکنید، این در حالی است که فرزندتان در خانه خلقی آرام، مؤدب و با احترام دارد. این رفتار در سطحی ترین حالت خود نشان از نقش ژن در افراد دارد.

نقش ژن در تربیت فرزندان

مرکز مشاوره شمال تهران و دکتر روانشناس ما معتقد است صرف نظر از شباهت های مربوط به ژن ها، شباهت دو نفری که در خانواده واحدی رشد یافته اند از لحاظ شخصیت و هوش، بیش از شباهت دو آدم نیست که به طور تصادفی از همان جامعه انتخاب میشوند.

در واقع این گرفتاری فکری اکثر مواقع برای خانواده ها پیش می آید که چرا خلق و خوی فرزندان ما با این که یک تربیت مشترک داشته اند و در شرایط شبیه به هم بزرگ شده اند، از هم بسیار متفاوت است.

اینجا باید به این موضوع اشاره کرد که همان قدر که افراد یک جامعه از نظر خلق و خوی رفتاری با هم متفاوت هستند، دو برادر و یا برادر و خواهرها هم در یک خانه با هم تفاوت دارند.

قدرت ژن و نقش ژن در اخلاق و خلق و خوی انسان

روی هم رفته نمیتوان انتظار داشت خانواده هایی که اهل مطالعه هستند، حتماً فرزندانی اهل مطالعه و خانواده هایی که سریال های دم دستی نگاه میکنند حتماً فرزندانی سطحی بار می آورند؛ چون این نتایج ها با نظریه های شناخته شده رشد کودک تناسب ندارد.

بررسی ها نشان داده اند کودکانی که یک تا سه سالگی خود را در مهد کودک سپری کرده بودند با کودکانی که در خانه بودند از نظر رفتار یا سازگاری فرقی نداشتند.

مرکز مشاوره شمال تهران و دکتر روانشناس ما معتقدند کودکانی که باید با خواهران و برادران خود برای جلب توجه والدین رقابت کنند، در دوران کودکی از نظر شخصیتی با تک فرزندان فرق ندارند.

تفاوت رفتارهای دختران با پسران نسل حاضر به اندازه تفاوت های نسل قبل است؛ هر چند که والدین امروزی به شدت سعی میکنند با دختران و پسران خود رفتار مشابهی داشته باشند. در اصل تمام این مثال ها قدرت ژن و نقش ژن را در اخلاق و خلق و خوی انسان بازگو میکند.

ولی در مورد شواهد حاکی از اینکه والدین گرفتار اختلال، فرزندانی گرفتار اختلال پیدا میکنند و کودکانی که با مهر و محبت بزرگ میشوند، بهتر از کودکانی هستند که با والدین خشن بزرگ میشوند؟

البته که باید تمایز بین تأثیرات ارثی از محیط را بدانیم؛ این که آیا اگر کودک دچار اختلال رفتاری و شخصیتی شده، آیا ناشی از محیط نامناسبی است که والدین تدارک دیده اند و یا خصوصیات ارثی آنهاست.

محبت کردن از تأثیرات ارثی اخلاقی کودک است یا خیر!

آیا محبت کردن و در آغوش کشیدن کودک باعث رفتار خوشایند اوست و یا همه از تأثیرات ارثی اخلاقی او میباشد؟

مرکز مشاوره شمال تهران و دکتر روانشناس ما معتقدند: تردیدی نیست که والدین بر شیوه های رفتاری کودکانشان در خانه اثر میگذارند ولی کودکان نحوه رفتار در خانه و خارج از خانه را جداگانه می آموزند که از تأثیرات تربیت در خانه شان است.

کودکی که دوره دلبستگی را پشت سر گذاشته و در خانه با او رفتار محبت آمیز و همدلانه ایی دارند، وقتی در زمین بازی زمین میخورد گریه نمیکند و به دنبال همدلی نمیگردد. یا کودکی که در خانه تحت سلطه خواهران و برادران خود است، در بیرون از خانه رفتار سلطه جویانه تری دارد.

این که کودکان، دنیای خود را تقلیدی کمرنگ از دنیای بزرگسالان میدانند، عقیده ایی بزرگسالانه است اما هدف کودک این نیست که شبیه پدر یا مادرش باشد.

کودکان باید نحوه سازگاری با جامعه را از خانه بی آموزند و این که کودکان در دستان والدینشان خمیر نیستند و خودشان نسبت به ژن و شیوه تربیتشان، رفتارشان را بروز میدهند. پس در کنار نقش ژن، تربیت به همان میزان سازگاری و هماهنگی را در رفتار کودکان ایجاد میکند.

محرومیت زمانمند چیست؟

محرومیت زمانمند به عنوان یک روش تربیتی عبارت است از: یک وقفه مختصر در فعالیت های کودک شما.

محرومیت زمانمند، یعنی گذاشتن کودک در یک مکان کسل کننده و ملال آور بلافاصله پس از اینکه رفتار بدی را از خود نشان میدهد. کودک تا زمانی که زنگ ساعت یا زمان سنج پایان زمان محرومیت او را نشان میدهد.

کودک تا زمانی که زنگ اتمام محرومیت او به صدا در نیامده است باید در آنجا بماند.

محرومیت زمانمند

محرومیت زمانمند به معنای حروم کردن کودک از پاداش ها، تقویت ها، توجه و فعالیت های جالب برای او است. شما سریعاً کودکتان را از تقویت یا موقعیت لذت بخشی که سوء رفتار در آن موقعیت بروز کرده است دور می کنید و به آن تقویت منفی میدهید.

مزایای استفاده از روش محرومیت زمانمند

  1. محرومیت زمانمند، بسیاری از انواع رفتارهای بد را سریعاً تضعیف میکند.
  2. محرومیت زمانمند، به متوقف شدن دائمی برخی از سوء رفتارهای کودک کمک میکند.
  3. والدین گزارش میکنند که آنها احساس خشم و ناراحتی کمتری را تجربه میکنند.
  4. والدین یک الگوی منطقی و غیر پرخاشگری برای کودکشان هستند.
  5. رابطه والد و فرزند به دنبال استفاده از روش محرومیت هدف مند با سرعت به حالت اول بر میگردد.
افزودن نظر:
captcha