چرا ذهن در برابر غذا شکست میخورد؟ تصور کنید که غذا، به جای یک منبع تغذیه، به یک میدان جنگ تبدیل میشود. در دنیای پیچیده ما، ذهن انسان با چالشهایی مواجه است که فراتر از نیازهای فیزیولوژیکیاش میباشد. وقتی که به غذا فکر میکنیم، تنها طعم یا احساس سیری را تجربه نمیکنیم، بلکه یک سری احساسات، خاطرات و فشارهای اجتماعی را نیز به دوش میکشیم. تحقیقات جدید نشان میدهند که ارتباط میان ذهن و غذا آنقدر عمیق است که گاهی اوقات میتواند به اختلالاتی منجر شود که ما هرگز تصور نمیکردیم. آیا میدانستید که تنشهای احساسی و استرسهای روزمره میتوانند به تغییر رفتارهای غذایی ما منجر شوند و در نهایت ذهن ما را به تسلیم در برابر غذا وادار کنند؟
اما راز این شکست در برابر غذا کجا پنهان شده است؟ پژوهشها نشان میدهند که مغز ما بهطور ناخودآگاه غذاها را با احساسات و تجربیات گذشته مرتبط میکند. برای مثال، ممکن است بوی یک کیک یادآور لحظات خوش گذشته باشد و این ارتباط، مغز را به سمت آن کشاند. این پدیده به نام (خاطرات حسی) شناخته میشود و میتواند منجر به ولع برای غذاهایی شود که حتی نیازی به آنها نداریم. علاوه بر این، گاهی اوقات، احساس گناه یا اضطراب ناشی از غذا خوردن میتواند به یک چرخه معیوب منجر شود که فرد را به سمت خوردن بیشتر سوق میدهد. آیا ممکن است که مغز ما بیشتر از آنچه که میدانیم، تحت تأثیر غذا قرار بگیرد؟ این سؤالات نه تنها ذهن شما را به چالش میکشند، بلکه شما را به عمق پیچیدگیهای ارتباط میان ذهن و غذا میبرند.
رازهای ترسناک اختلالات خوردن
آیا تا به حال فکر کردهاید که پشت لبخندهای شاد و ظاهر آرام یک فرد، ممکن است دنیایی از ترس و اختلال نهفته باشد؟ اختلالات خوردن، این دشمنان پنهان، میتوانند زندگی انسانها را به طور ناخودآگاه ویران کنند. از آنجا که این اختلالات اغلب با احساسات و تجربیات عمیق احساسی در هم تنیدهاند، آنها قادرند تا به آرامی درون ذهن نفوذ کرده و افراد را به سمت رفتارهایی سوق دهند که از درونشان را تهدید میکند. این رازهای تاریک، از ایدهآلهای غیرواقعی زیبایی گرفته تا فشارهای اجتماعی، همگی میتوانند به شکلگیری یک دنیای توهمی منجر شوند که در آن، تنها غذا، بلکه زندگی و هویت فرد نیز تحت تأثیر قرار میگیرد.
شاید شما هم به این فکر کردهاید که چگونه فردی که به نظر میرسد کنترل بر زندگیاش را دارد، میتواند در چنگال یک اختلال خوردن گرفتار شود. در واقع، بسیاری از افراد برای فرار از دردهای احساسی یا فشارهای اجتماعی به این اختلالات روی میآورند. برای مثال، برخی ممکن است با خوردن بیش از حد یا عدم مصرف غذا، به دنبال کاهش استرس و اضطراب باشند. این چرخه معیوب نه تنها سلامت جسمی، بلکه سلامت روانی آنها را به خطر میاندازد. آیا شما هم به دنبال کشف این رازهای ترسناک هستید که در پس اختلالات خوردن نهفتهاند و میتوانند زندگی فردی را دگرگون کنند؟
تعریف علمی اختلالات تغذیه ای یا اختلالات خوردن
اختلالات تغذیه ای یا اختلالات خوردن شاید در ظاهر مربوط به یک غذا خوردن ساده باشد اما در واقعیت چیزی بیش از خوردن و آشامیدن است و به دلیل شرایط پیچیده سلامت روانی ایجاد میشود. بسیار مهم است بدانید اختلالات خوردن در بین 10 نوع از اختلالات خطرناک روانی رتبه اول را دارد. هرچند هر فردی ممکن است در مقطعی از زندگی خود به این اختلال دچار شود.
اختلالات خوردن جز اختلالات رفتاری است که با اختلال شدید و مداوم در الگوهای تغذیه، افکار و احساسات ناراحت کننده مرتبط با آن مشخص میشود. اختلال تغذیه میتواند به قدری جدی باشد که بر عملکرد فیزیکی، روانی و اجتماعی تأثیر بگذارد. این اختلال اغلب با سایر اختلالات روانپزشکی از جمله اختلالات خلقی و اضطرابی، اختلال وسواس فکری و مشکلات سوء مصرف الکل و مواد مخدر همراه است. از نگاه روانشناسان شواهد نشان دهنده دخالت ژن ها و وراثت پذیری در این اختلال است، اما این اختلال میتواند افرادی که فاقد سابقه خانوادگی هستند را نیز درگیر کند.
انواع اختلالات تغذیه ای
1. اختلال بی اشتهایی عصبی Anorexia
بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا رایج ترین بیماری در اختلالات تغذیه ای است. این بیماری بیشتر در زنان دیده میشود. شخص مبتلا به بی اشتهایی عصبی معمولاً خود را دارای اضافه وزن میداند. حتی اگر وزن شخص به شدت پایین باشد، با روش های مختلف میخواهد خود را لاغر کند. این افراد از خوردن غذا امتناع کرده و کالری دریافتی را تا جای ممکن محدود میکنند. بیماری بی اشتهایی عصبی میتواند تهدیدکننده زندگی باشد. این بیماران معمولاً با ورزش زیاد، استفراغ بعد از غذا یا محصولات رژیمی وزن خود را کاهش می دهند.
علائم بی اشتهایی عصبی
- در مقایسه با افراد هم سن خود وزن بسیار پایینی دارند.
- الگوهای غذایی این بیماران بسیار محدود است.
- با وجود کمبود وزن از افزایش وزن ترس شدید دارند.
- برای لاغری به طور مداوم تلاش میکنند.
- وزن و فرم بدن در عزت نفس این افراد بسیار تاثیر دارد.
- آنها به شدت کمبود وزن خود را انکار میکنند.
2. اختلال پرخوری عصبی (بولیمیا) bulimia
پرخوری عصبی هم جز بیماری های رایجی است که بیشتر در نوجوانان دیده میشود و در میان زنان شایع تر است. این افراد در یک دوره زمانی خاص مقدار زیادی غذا میخورند. این بیماران تا جایی پرخوری میکنند که به طرز دردناکی سیر شوند. این بیماران هنگام خوردن غذا احساس میکنند، نمیتوانند خوردن را متوقف کنند و در کنترل کالری دریافتی هیچ توانایی ندارند. بیماران مبتلا به بولیمیا میتوانند در خوردن هر نوع ماده غذایی زیاده روی کنند اما معمولاً شخص در خوردن ماده غذایی زیاده روی میکند که همیشه از آن اجتناب میکرد.
از نگاه روانشناس متخصص اختلال خوردن این بیماران پس از خوردن مقدار زیادی غذا برای جبران کالری دریافت شده و تسکین معده و روده با رفتارهایی مانند (استفراغ اجباری، روزه داری، ملین ها، دیورتیک ها، تنقیه و ورزش زیاد) بدن خود را پاک سازی میکنند.
علائم پرخوری عصبی
علائم پرخوری عصبی بسیار شبیه به پرخوری BN بوده و روش های پاک سازی آن شبیه بیماری بی اشتهایی عصبی است. اما معمولاً این بیماران وزن طبیعی خود را حفظ میکنند و دچار کاهش وزن شدید نمیشوند. برخی از علائم پرخوری عصبی عبارت اند از:
- دوره های مکرر پرخوری بدون هیچ کنترلی
- تکرار رفتارهای پاکسازی برای جلوگیری از افزایش وزن
- وابسته بودن عزت نفس به شکل بدن و وزن
- ترس از افزایش وزن با وجود وزن طبیعی
- پرخوری عصبی و بی اشتهایی عصبی در حقیقت ریشه روانی دارند.
3. اختلال پرخوری BN
پرخوری BN نوعی اختلال تغذیه ای است که بیشتر در نوجوانان و جوانان دیده میشود. اما ممکن است هر شخص با هر سنی را درگیر کند. این بیماران به طور منظم غذا میخورند و برای متوقف کردن آن هیچ کنترلی ندارند. در اختلال پرخوری شخص سریع یا بسیار زیاد غذا میخورد. زمانی که شخص گرسنه نیست، بازهم به خوردن ادامه میدهد.
افراد مبتلا به پرخوری کالری مصرفی خود را محدود نمیکنند و برای جبران غذای مصرف شده از هیچ روش پاکسازی مانند استفراغ یا ورزش بیش از حد استفاده نمیکنند. دوره های پرخوری در این بیماران معمولاً هفته ای یک بار است. این افراد ممکن است دچار اضافه وزن باشند یا حتی وزن آنها طبیعی باشد.
علائم شایع پرخوری BN
- خوردن غذا با سرعت زیاد و گاهی مخفیانه، این افراد با وجود گرسنه نبودن تا حد سیری ناراحت کننده به خوردن ادامه میدهند.
- احساس عدم کنترل غذا خوردن در دوره های پرخوری
- این مراجعین هنگام فکرکردن به دوره های پرخوری احساس خجالت، انزجار یا گناه دارند.
- عدم استفاده از روش های پاک سازی برای کنترل کاری مانند ورزش بیش از حد یا استفراغ
۴. بی اشتهایی AN
افراد مبتلا به بی اشتهایی حداقل نیازهای غذایی روزانه خود را تامین نمیکنند. این افراد هیچ علاقه ای به خوردن ندارند و از خوردن غذاهایی که رنگ، بو، بافت یا طعم خاصی دارند، دوری میکنند. این افراد نگران عواقب خوردن غذا مانند ترس از خفگی هستند. در این افراد علت بی اشتهایی ترس از افزایش وزن نیست. در بیشتر مواقع این اختلال در کودکان دیده میشود. اما میتواند تا بزرگسالی ادامه داشته باشد. بی اشتهایی در میان مردان و زنان به یک اندازه شایع است. این افراد معمولاً دچار کاهش وزن شده و به دلیل کمبودهای تغذیه ای در سلامتی آنها مشکلاتی ایجاد میشود.
پیشنهاد میکنیم بخوانید: اهمیت خوردن صبحانه برای کودکان دبستانی
رایج ترین علائم و نشانه های بی اشتهایی عبارت اند از:
- پرهیز از خوردن غذا یا محدودکردن آن که باعث کاهش کالری دریافتی میشود.
- عادات غذایی که با عملکردهای معمول تداخل دارند. مانند عدم تمایل به خوردن غذا کنار دیگران
- کاهش وزن یا رشد بسیار کم نسبت به قد و سن
- کمبود مواد مغذی که باعث استفاده از مکمل ها با تغذیه لوله ای میشود.
۵. پیکا یا هرزخواری pica
در این اختلال شخص تمایل به خوردن چیزهایی دارد که غذا محسوب نمیشوند. افراد مبتلا به اختلال پیکا هوس مواد غیر غذایی مانند؛
- یخ
- خاک
- گچ
- صابون
- کاغذ
- مو
- پارچه
- پشم
- مواد شوینده لباسشویی
را دارند. این اختلال میتواند تمامی افراد در هر گروه سنی را درگیر کند. اما بیشتر در کودکان، زنان باردار یا افراد دارای ناتوانی ذهنی ایجاد میشود. این بیماران در معرض مسمومیت، عفونت، صدمه به روده و کمبودهای تغذیه ای قرار دارند.
۶. اختلال نشخوار
این مراجعین غذا را پس خوردن به طور مکرر و مداوم بازمیگردانند. این رفتار به دلیل بیماری پزشکی یا اختلالات دیگری مانند پرخوری عصبی یا بی اشتهایی ایجاد نمیشود. این بیماران غذا را بدون حالت تهوع یا استفراغ به دهان بازمیگردانند و گاهی این حالت عمدی نیست. اما در بیشتر مواقع ارادی است. ممکن است بیمار غذای برگشت خورده را دوباره بجود و ببلعد یا آن را تف کند.
نشخوار غدا چه زمانی اتفاق می افتد؟
نشخوار معمولاً در ۳۰ دقیقه اول بعد از خوردن غذا اتفاق می افتد. اگر فرد مدام غذا را تف کند تا برای جلوگیری از این اختلال غذای کمتری بخورد، ممکن است دچار سوءتغذیه شود. این اختلال بیشتر در دوران نوزادی یا افراد دارای ناتوانی ذهنی ایجاد میشود. در نوزادان بین ۳ تا ۱۲ ماه اختلال نشخوار بیشتر دیده شده و معمولاً پس از مدتی ناپدید میشود. اما در کودکان و بزرگسالان معمولاً برای رفع آن نیاز به درمان توسط روانشناس یا روانپزشک در مرکز مشاوره اختلالات خوردن،به صورت تخصصی است.
۷. سندروم خوردن شبانه
این افراد معمولاً شبانه از خواب بیدار شده و در این زمان از شبانهروز بیش از حد غذا میخورند. مقدار مصرف غذا در این زمان حدود یک چهارم کالری مصرفی روزانه است. این بیماران معمولاً دو بار در هفته برای غذا خوردن از خواب بیدار میشوند. سندروم خوردن شبانه اختلالی است که فرد هنگام شب از خواب بیدار میشود و شروع به خوردن میکند.
علائم سندروم خوردن شبانه
- بی اشتهایی در صبح
- میل شدید به خوردن غذا بین شام و خواب
- بی خوابی چهار یا پنج شب در هفته
- این افراد برای خوابیدن یا دوباره به خواب رفتن نیاز به خوردن دارند.
- حالات افسردگی که در عصر بدتر میشود.
علائم اختلالات خوردن
علائم اختلالات تغذیه ای با توجهبه نوع بیماری متفاوت است و هرکدام از آنها نشانه های خاصی دارند. البته تشابهاتی میان علائم اختلالات تغذیه ای وجود دارد که باید برای تشخیص دقیق آنها را شناسایی کرد.
برخی از ویژگی های شخصیتی هم باعث اختلال تغذیه ای می شوند. به عنوانمثال افرادی که دچار اختلالات روانتنی، کمالگرایی یا تکانشگری هستند، بیشتر احتمال دارد به اختلالات خوردن دچار شوند.
به طورکلی علل اصلی اختلالات تغذیه ای را میتوان موارد زیر دانست:
- ژنتیک
- ویژگی های شخصیتی
- فشارهایی برای لاغری
- ترجیحات فرهنگی برای لاغری
- قرارگرفتن در معرض رسانه هایی که چنین ایده آل هایی را رواج میدهند.
عوارض اختلالات خوردن
اختلالات تغذیه ای باعث بروز برخی عوارض میشوند. گاهی عوارض به قدری میتواند شدید باشد که زندگی شخص را تهدید کنند. هرچه اختلال شدیدتر و طولانی تر باشد، احتمال بروز عوارض جدی بیشتر است.
از جمله:
- مشکلات جدی در سلامتی
- افسردگی و اضطراب
- افکار یا رفتارهای مربوط به خودکشی
- مشکلات در رشد
- مشکلات اجتماعی
- ایجاد مسائلی در محل کار و مدرسه
- مرگ
تشخیص اختلالات خوردن
برای تشخیص اختلالات تغذیه ای روانشناس به علائم بیماری و عادات غذایی بیمار توجه میکند. اگر شخص مشکوک به اختلال خوردن باشد، ممکن است آزمایش های بیشتری برای تشخیص دقیق انجام شود. این ارزیابی ها میتواند توسط متخصص تغذیه یا روانپزشک نیز انجام گردد.
- معاینه بدنی: پزشک یک معاینه بدنی انجام میدهد تا مطمئن شود، مشکل خوردن مربوط به سایر علل پزشکی نیست.
- ارزیابی روانشناختی: روانشناس یا روانپزشک در مورد عادات غذایی، احساسات و افکار بیمار سوالاتی پرسیده و ممکن است برای ارزیابی دقیق بخواهد تا شخص یک پرسشنامه را تکمیل کند.
- سایر روش ها: اگر پزشک با این روش ها به نتیجه ای نرسد، آزمایش های اضافی برای بررسی عارضه مرتبط با خوردن تجویز میکند.
درمان اختلالات تغذیه ای
درمان اختلالات تغذیه ای باید به صورت گروهی یا در شرایط دیگر انفرادی انجام شود. شخص باید هر هفته زیر نظر متخصص تغذیه باشد و هم از روانشناس مشاوره تخصصی دریافت کند. روش های درمانی شامل آموزش تغذیه، روان درمانی و دارو می باشد.
۱. تغذیه سالم
متخصص تغذیه با توجهبه قد و سن بیمار برای رسیدن به وزن متناسب برنامه غذایی ارائه میدهد و سعی میکند با روش هایی عادات غذایی بیمار را تغییر دهد. متخصص تغذیه باید در درمان اختلالات تغذیه ای تجربه کافی داشته باشد.
۲. روان درمانی
در روان درمانی روانشناس به بیمار کمک میکند تا عادات غذایی سالم را جایگزین عادات غذای ناسالم کند. اگر درمان مربوط به کودک یا نوجوان باشد، روانشناس درمان خانوادگی را انتخاب میکند و از سایر اعضای خانواده میخواهد، الگوی تغذیه سالم را یاد گرفته و از آن پیروی کنند.
۳. دارودرمانی
داروها نمیتوانند اختلالات خوردن را درمان کنند. اما میتوان با برخی از داروها میل به غذا و پرخوری را کاهش داد. اگر اختلال تغذیه ای همراه با اختلالات دیگر مانند اضطراب و افسردگی باشد، داروهای ضداضطراب یا ضدافسردگی میتوانند تا حدی چاره ساز باشند. برای تشخیص و درمان اختلالات تغذیه ای نیاز به روانشناس و متخصص تغذیه در کنار هم دارید تا با تغذیه سالم، روان درمانی و دارودرمانی به درمان این اختلال بپردازند.
منبع: hopkinsmedicine.org