اختلال آزارخواهی جنسی یا مازوخیسم جنسی، یکی از فانتزی های جنسی و در DSM-4TR یک ناهنجاری جنسی و در DSM-5(انجمن روانپزشکی آمریکا ویراست پنجم) اگر همراه با آسیب باشید اختلال محسوب می شود. معمولا آزارخواهی جنسی همراه با سادیسم یا دیگر آزاری همراه است در این نوع اختلال فرد از عذاب یا شکنجه که روی دیگران انجام می گیرد لذت می برد. اما در مازوخیسم جنسی کاملا بر عکس است هر چند در نظر داشته باشید که معمولا افراد به شکلی به هر دو اختلال شیفت یت سویچ می کنند.
اختلال آزار خواهی جنسی شامل مواردی چون؛ تحقیر شدن کلامی یا رفتاری، کتک خوردن، بسته شدن پاها، استفاده از وسایل دردناک در ارتباط، شلاق، دست بند، که معمولا در این افراد فوت فتیش هم زیاد دیده میشود. در وجه مقابل مازوخیسم اختلال سادیسم است که فرد تمایل به آزار فرد مقابل دارد. طبیعتا کسانی که مبتلا به اختلال آزارخواهی جنسی هستند به دنبال افراد سادیسمی می باشند تا بتوانند آنچه مورد نیازشان است را از فرد «دیگر آزار» دریافت کنند. مازوخیسم یکی از گروه اختلالات BDSM می باشد.
پیشنهاد می کنیم انجام دهید: تست آنلاین شخصیت جنسی
از جمله حالت هایی که فرد مبتلا به مازوخیسم تجربه خواهد کرد عبارتند از: وسواس فکری، ایجاد حس گناه یا پشیمانی، عشق و تفرت همراه با عزت نفس کم، استرس و اضطراب شدید. در واقع آزارگری جنسی (سادیسم جنسی) و آزارطلبی جنسی (مازوخیسم جنسی) هر دو ریشه مزمن داشته و در حالت های شدید و افراطی، فرد آزارطلب ممکن است دچار آسیب های شدید بدنی شود. یا حتی این احتمال وجود دارد که جان خود را از دست بدهد.
نشانه های اختلال آزارخواهی جنسی
- علاقه به فعالیت های چون کتک خوردن، ضرب و شتم، شکنجه، بسته شدن دست و پا
- داشتن انواع یادگارخواهی
- تمایل به شنیدن کلمات رکیک و فحاشی در حین رابطه جنسی
- علاقه به هر نوع آزار جسمی و فیزیکی
- لذت از برقراری رابطه خشن و بدون ملایمت
- فرد تمایلی به معاشقه پیش از رابطه جنسی و روابط احساسی نداشته و انجام چنین روابطی برای او لذت بخش نیست.
- فوت فتیش در بیشتر موارد
دلایل ابتلا به اختلال آزارخواهی جنسی
البته که هیچ دلیل قطعی برای این ناهنجاری وجود ندارد تا ریشه این اختلال را برای تمام افراد درگیر توجیه کند. اما روانشناسان و متخصصین بر این باورند که هرچه تخیل و تفکرات جنسی فرد سرکوب شود، احتمال بروز آن در مسائل دیگر به صورت شدید و افراطی وجود دارد. در خصوص اختلال آزارخواهی جنسی، رفتار آزار طلبی با فعالیت جنسی فرد همراه است. یعنی فرد در حین برقراری فعالیت جنسی، طالب آزار و آسیب دیدن است و در غیر اینصورت از رابطه جنسی لذت نخواهد برد.
- نداشتن دلبستگی ایمن
- سرپرت بی ثبات
- فریاد توجه طلبی منفعلانه و درونی فرد
- تجاوز در دوران کودکی
- تحقیر شدن مستمر
- دیدن سحنه های تجوز
- داشتن مادر یا پدر الکلی
- ارتباط داشتن پدر با زنان روسپی
- روسپی بودن مادر
- PTSD دوران کودکی
یکی از فرضیه ها درنظریه های روانکاوها در این حوزه به این موضوع اشاره دارد که احتمالا تجربه یک ضربه روحی که در گذشته صورت گرفته در آینده سبب ایجاد چنین اختلالاتی در بیمار شده است. افراد مبتلا به این اختلال گاهی بر اثر یک اتفاق یا تجربه در کودکی به این نتیجه رسیده اند که درد کشیدن یا تحقیر شدن یکی از ملزومات رابطه جنسی است. اغلب روانشناسان بر این اعتقاد هستند که ریشه یابی اختلالاتی چون مازوخیسم جنسی را باید بیشتر در دوران کودکی فرد دنبال کرد.
دلیل فیزیولوژیکی اختلال آزارخواهی جنسی
احتمالا این سوال برای بعضی افراد پیش آید که چگونه یک فرد ممکن است از درد کشیدن لذت ببرد؟
هنگامیکه روانپزشکان این مورد را از لحاظ فیزیولوژیکی بررسی نمودند، به این نتیجه دریافتند که بدن انسان در هنگام قرارگیری در یک موقعیت سخت و دردآور به منظور محافظت، هورمون اندروفین ترشح می کند که سبب ایجاد حس لذت می شود. این مکانیسم عملی است که فرد در هنگام برقراری رابطه جنسی همراه با درد به آن دست پیدا می کند.
درمان اختلال آزارخواهی جنسی
روان درمانگر اغلب برای درمان اختلال آزارخواهی جنسی و موارد مشابه از جلسات روان درمانی به همراه مصرف دارو استفاده می کند. در جلسات مشاوره ای فرد روانکاوی می شد تا علت و منبع اصلی کشف شود تا بهتر بتواند روی آن تمرکز کرده و مشکل را حل کند. چرا که تنها با مصرف دارو شاید بطور موقت رو به بهبودی برود. اما تا زمانی که ریشه اصلی این اختلال پیدا و درمان نشود پابرجا خواهد بود.
- رفتاردرمانی: شامل تصحیح هر نوع باور یا الگوی ذهنی اشتباه و ثبت شده در ذهن بیمار است. همچنین در این شیوه درمانی به فرد یاد داده می شود تا مهارت لازم را برای کنترل انگیزه های جنسی خود بیاموزد.
- روش درمانی دیگر: که بیشتر رایج است، بیزار درمانی یا همان کاهش حساسیت فرد است. در این روش بیمار خود را در شرایطی تصور می کند که مورد آزار جنسی واقع شده و سپس یک حادثه بد پیش می آید. حال ضمیر ناخودآگاه فرد هر زمان که به آزار خواهی فکر کند به یاد آن اتفاق منفی افتاده و تمایل وی به انجامش آن امر کاهش خواهد یافت.
- دارو درمانی: از قبیل داروهایی استفاده می شود که میزان تستوسترون بدن فرد کاهش یابد. یا گاهی از سری داروهای ضد افسردگی استفاده می شود. البته این بستگی به شدت اختلال و شرایط فرد دارد که در صورت صلاح دید فرد متخصص انجام می گیرد.