خجالتی بودن و یا درمان کم رویی و خجالتی فردی، مسئله ای است که اگر شدت دارد در مرحله اول باید ریشه یابی شود. باید مشخص شود به چه دلیل فردی خجالت میکشد و در چه شرایطی شرم و خجالت او چندین برابر می شود. خجالت به نوعی شرم از زیر نظر قرار گرفتن توسط اطرافیان است. افراد خجالتی مدام در این تنش هستند که چگونه به نظر می آیند و دیگران چگونه آنها را قضاوت میکنند. در ادامه توضیحاتی برای درمان کم رویی و خجالتی بودن ارائه می گردد.
ارتباط خجالتی بودن با تله های زندگی
خجالت میتواند ریشه ای و با تله نقص و شرم یا طرحواره های دیگر در ارتباط باشد. ترس از طرد شدن، خودکمبینی، عزت نفس کم، شروع شدن بلوغ زود رس در دختران و بسیار موارد دیگر اشاره کرد. بنابراین افراد خجالتی از ترس اینکه در چنین شرایطی قرار نگیرند، از میزان معاشرتشان با دیگران کم میکنند و در محیط ها و شرایطی که شناخت کاملی به افراد آن محیط نداشته باشند، حضور پیدا نمیکنند.
ارتباط شرم و خجالت با کبود اعتماد به نفس
شرم و خجالت، دستاورد بی اعتماد به نفس بودن است. وقتی فردی نسبت به توانایی های خود اعتماد کامل یا عزت نفس داشته باشد، می تواند در شرایطی که نیاز به ابراز خود دارد، بدون هیچ شرم و خجالتی ظاهر شود. مثلا فردی که آشپزی بسیار خوبی دارد، اگر در تمام شرایط زندگی خود از همه اطرافیان خود مدام در حال خجالت کشیدن باشد. اما زمانی که حرف از آشپزی و یا لحظه پخت و پز و نشان دادن استعداد او می شود، بدون هیچ شرمی می تواند خود را ابراز کند و در کار خود غرق شود.
از انجا که اعتماد به نفس کلی نیست و بستگی به موقعیت هر فرد در مهارت های مختلف دارد. به همین منظور امکان این موضوع که فرد در مهارت ها و جاهایی که تخصص دارد خجالتی نباشد. در واقع فرد خجالتی به دلیل توانایی کاملی که در آن مورد دارد، میتواند خود را بدون شرم، بدون ترس از قضاوت، بدون نادیده گرفته شدن و بدون دوست نداشته شدن به اطرافیان خود ابراز کند. بنابراین، این ابراز ریشه در مهارت فرد و اعتمادی که به خود دارد به وجود می آید.
روانشناسی افراد خجالتی
شخصیت هر فردی می تواند به دو گونه متفاوت برونگرا و درونگرا باشد. روانشناسی افراد خجالتی نشان میدهد افراد درونگرا در بیشتر موارد افرادی آرام تر و خجالتی تر به نظر می آیند. اما دقیقا نشان از خجالتی بودنشان نیست و به دلیل آنکه دیرتر از افراد برونگرا میل به ایجاد و برقراری ارتباط با دیگران دارند و کمتر از افراد برونگرا، خود نشان میدهند. احتمال دارد که با خچالتی بودن اشتباه گرفته شود که این دو موضوع ارتباطی با هم ندارند.
این موضوع را باید بدانیم که یک جامعه هم به افراد درونگرا و هم برونگرا نیاز دارد.
البته این نکته را نباید فراموش کنیم که هر فردی استعداد و توانایی خود را دارد و نیاز یک جامعه صرفا به افراد برونگرا و یا نمایشی نیست. افراد درونگرا از استعداد و توانایی بی نظیر خود بهره برده اند و تنها کافی است در هدف و راهی که در آن احساس بهتری دارند قرار گیرند. هیچ لزومی در تغییر رفتارها و نمایش افراد برونگرا را ندارند.
درمان خجالتی بودن نوجوانان؟
غلبه بر کم رویی ممکن است اما شاید آسان نباشد. ممکن است تلاش زیادی برای خجالتی نبودن کرده باشید و هنوز این مشکل را داشته باشید. میتوانید مشکل خود را با فردی که به او اعتماد دارید، مانند یکی از اعضای خانواده، معلم یا مشاور خود در میان بگذارید. اگر واقعا با مشکل خجالتی بودن دست و پنجه نرم میکنید، بهتر است با یک متخصص سلامت روان مشورت کنید. یک روانشناس خوب به شما کمک می کند تا مشکل خجالتی بودن را حل کنید.
5 مورد ساده برای درمان افراد خجاتی + فیلم آموزشی
1. به ترسها و نگرانیها به صورت پله ای و تدریجی نگاه کنیم.
افراد خجالتی بهتر است در ابتدا با ترسهای کوچک خود شروع به مبارزه کنند و سپس به سراغ موضوعات سخت تر بروند. این تکنیک باعث میشود کم کم با محیط پیرامون آشنا شوید. لازم نیست برای ورود به فضاهای جدید، با همه ارتباط برقرار کنید و با همه آشنا باشید. فقط کافی است این تکنیک را در فضاهای مختب و امن امتحان کنید.
2. خود را بپذیرید
پذیرش به کلام نیست، در واقع پذیرش در معنا و مفهوم پذیرش باشد. آنچه را که هستید را بشناسید و آنچه را که اکنون هستید را نیز قبول کنید. برای تلاشهای خود چخ موفق چه غیر موفق جایزه مشخص کنید. از پیش فرض و سوگیری فاصله بگیرید و سعی کنید به موضوع بع شکلی منطقی نگاه کنید.
3. پذیرش اطرافیان
گاها شرم ما از تصوراتی است که از دیگران داریم. اینکه آن ها به چه میزان جالب، توانمند، باهوش و یا قدرتمند هستند، تصورات ما از آن ها و یا نمایش اطرافیان برای ما است. اما از آنجایی که هر کسی در خلوت خود احساسات ناخوشایندی را تجربه می کند و می تواند درد ها و رنج هایی نیز داشته باشد، شکی در آن نیست. بنابراین باید تصوراتی از این دست که دیگران کامل هستند و من نقص دارم و مدام در حال سنجش خود و دیگران باشیم را کنار گذاریم و به این واقعیت فکر کنیم که تمام اطرافیان ما رنج هایی نگفته دارند. یا شرم هایی دارند که از ما پنهان است و ما در داشتن رنج هایمان شاید با تمام مردم جهان همسو هستیم و فقط از آن خبر نداریم.
4. بازبینی عزت نفس و تلاش برای رشد آن
عزت نفس احساسی است که از کودکی از والدین به کودکان منتقل میشود و رشد پیدا میکند. بنابراین اگر احساس می کنیم بهره ای از آن نبرده ایم، میتوانیم با احساس خوشایند به خود، قبول خود و شناخت بهترین خودمان و اینکه هر موجود انسانی در ابتدا به دلیل انسان بودن و وجود داشتن قابل احترام است. میتوانیم عزت نفس خودمان را رشد دهیم و بدانیم گاها نیازی به هر دست و پا زدنی برای خواستنی بودن نیست. همانقدر که فردی آسیب رسان نباشیم، خود و اطرافیانمان را تحت شرایط بد و غلط قرار ندهیم و بتوانیم حتی لحظه ایی احساس آرامش را به دیگران انتقال دهیم. بدان معنی است که دوست داشتنی هستیم و قابلیت و رشد و بهتر شدن را داریم.
5. عادی بودن دوست داشتنی نبودن و رد بعضی خواسته های ما
چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم همه ما را دوست داشته باشند و یا اگر اینگونه نبود، چرا باید دلخور شویم. تنها نیاز یک فرد خجالتی و یا کم رو این است که بداند هر فردی ممکن است خواسته رد و یا منقضی شود. بنابراین از ابراز خواسته هراس نداشته باشیم و احتمال رشد کردن، جالب نبودن و خواستنی نبودن آنچه را که میخواهیم را در نظر داشته باشیم. افراد خجالتی به نوعی کمالگرایی را در خود تجربه میکنند که هیچ گاه به آن دسترسی نخواهند داشت. پس بهتر است شرم از آنچه را که احتمالا مورد قبول نیست را کنار گذاریم و تمرین ببان کردن را آغاز کنیم. اینکار باعث می شود پله به پله و بدون اضطراب به رفتارهایی بدون شرم و خجالت و بیان خواسته هایمان نزدیک شویم.