22006198 021

مهارت گفتگو بین زوجین (اهمیت مهارت های کلامی)

خیلی بد بد متوسط خوب عالی
(35 رای)
مهارت گفتگو بین زوجین (اهمیت مهارت های کلامی)

میتوان با قدرت گفت که مهارت گفتگو بین زوجین و ارتباط موثر زوجین توانمندی حل مشکلات آنها را دارد. از آنجایی که رساندن پیغام اصلی و احساسی ما در گفتگوها کار دشواری است و گاها هر فردی که با او در تعامل هستیم امکان دارد به دلیل کلمات کاربردی و غیر کاربردی، نوع احساسات و بیان آنها، دچار سوء تفاهماتی شود. بنابراین گفتگو بین زوجین و ارتباط موثر از اساس اصول اولیه مهارت های گفت و گو صحیح و سازنده است. گفت و گو موثر با همسر می تواند مشکلات را تا 40% کاهش دهد.

اگر بخواهیم گفتگو کردن را به عنوان ساده ترین اصل برقراری ارتباط در نظر بگیریم، پس از آن، ایجاد رابطه عاطفی، جنسی، خانوادگی و کاری زیرشاخه گفتگو و مهارت گفتگو بین زوجین قرار می گیرند. پس هر فردی به عنوان موجودی اجتماعی باید بتواند مهم ترین پیغام حرفهای خود را به دیگران برساند.

مهارت گفتگو بین زوجین

مهارت گفتگو بین زوجین (پیغام های اصلی)

زمانی که با افرادی در پیرامون خود به گفتگو می پردازیم، درباره شغل، هوا، آب، اقتصاد و هر آنچه که روزمره ما محسوب می شود، پیغام اصلی را در یک بیان ساده می توانیم به مخاطبمان برسانیم. اما پیغام هایی که در روابط عاطفی و معاشرت های صمیمانه اتفاق می افتد کمی غیر واضح تر از پیغام های معمولی هستند. زیرا هر فردی که در یک رابطه صمیمی و یا یک رابطه عاطفی قرار می گیرد، ناچار به حفظ رابطه، بهتر کردن رابطه و یا رفع سوء تفاهم و ایجاد نشدن ایرادات است.این سعنی صحبت ها می تواند بار منفی زیادی ایجاد کند، در نظر داشته باشید که گفتن 1 کلمه منفی با 10 جمله مثبت وزنی برابر دارد.

مضرات بکار نبردن پیغام های اصلی

شناخت از خود به عنوان اینکه چه کسی هستیم و چه علایقی داریم باعث می شود بدانیم در چه فضایی و با چه کسی به گفتگو نشسته ایم و چگونه میتوانیم احساساتمان را بیان کنیم. به هر میزان که ما نسبت به شناخت از خود واضحتر عمل کنیم، می توانیم مخاطب خود را در وضوح بیشتری از احساسات خود نیز قرار دهیم.

بنابراین بیان هر لحظه از احساسات ما مانند خشم، عصبانیت، شادی، دوست داشتن، حسادت، نفرت و یا هر احساس دیگری که در ما بوجود می آید، باعث می شود مخاطب ما در یک رابطه صمیمی و عاطفی بداند در مقابل ما چه دستاوردی دارد و یا چگونه می تواند بهتر و یا کامل تر نسبت به ما و رابطه خود عمل کند.

پیشنهاد می کنیم که این مقاله را بخوانید؛ عشق دختر و پسر در یک نگاه

صداقت در بیان احساسات

زمانی که ما به عنوان فردی در یک رابطه صمیمی قرار داریم، واجب است بر اساس اصل صداقت، هر آنچه را که ممکن است اثر واقعی بر رابطه مان بگذارد، به صورت شفاف بیان کنیم. همچنین در موارد محدودتر نیز مانند سوء تفاهم های جزیی، برداشت های کلامی، نگاه های معنی دار به یکدیگر و نسبت به یکدیگر واضح عمل کنیم و صادقانه هر آنچه که احساس قلبی ما است را بیان کنیم.

البته شاید این سوء تعبیر در بیان احساسات کامل بوجود آید که بیان کامل احساس می تواند مخاطره انگیز باشد و دست ما را نسبت به طرف مقابل در رابطه باز گذارد و در مواردی دچار ضربه روحی و عاطفی شویم. اما نکته مهم دقیقا در اینجاست که هیچ فردی از بیان صادقانه خود ضربه نمیخورد؛ در واقع ما ضربه های روحی و عاطفی را از انتخاب های اشتباه، سوء تعبیرها و برداشت های غلط می خوریم. به همین دلیل است که شناخت از خود و احساسات و خواسته های خود را مهم ترین قدم برای از بین بردن اشتباهات و سوء تعبیرها میدانیم.

مهارت گفتگوی زوجین

مهارت گفتگو در بین زوج ها

بنا به توضیحات اولیه باید بدانیم یکی از علل جدایی زوج ها، نرساندن پیغام و مفهوم اولیه در برقراری ارتباط است که همان مهارت گفتگو نام می گیرد. برای بدست آوردن مهارت گفتگو باید به تفاوت شخصیتی نیز مشرف باشیم.

تفاوت های شخصیتی در بین زوج ها

انسان ها از تفاوت های فاحشی در شخصیت با یکدیگر برخوردار هستند. افراد برونگرا با افراد درونگرا در مسائل پایه ای تفاوت دارند و همچنین افراد هیجانی با افراد احساسی و یا عملگرا نیز به همان میزان تمایز دارند.

در تست های پیش از ازدواج، میزان تفاوت زوج ها واضح می شود و تصمیم قطعی به زوجین سپرده میشود که با این میزان از تفاوت و یا مشابهت، مایل به ازدواج با یکدیگر هستند یا خیر؛ زیرا واضح است تفاوت ها تا زمانیکه رابطه به اولین درگیری و اختلاف نظر نرسیده باشد، جذاب است اما از جایی به بعد، قطعا عاملی برای سوء تفاهم و دلخوری و از بین رفتن رابطه می باشد.

بدست آوردن مهارت گفتگو با وجود تفاوت های شخصیتی

از روزی که تفاوت های شخصیتی برای ما مشهود شد، بهتر است به دنبال راهکارهایی برای ایجاد ارتباط مؤثر با تمام تفاوت ها باشیم. انسان ها در کل به سه تیپ:

  • شنیداری
  • دیداری
  • لمسی

تقسیم می شوند.

افراد شنیداری

از گفتن، شنیدن، حرف زدن و مکالمه های طولانی و پیام های عاطفی بیانی لذت می برند.

افراد دیداری

از دیدن، دریافت هدیه و اتفاقاتی که در عمل نتیجه خود را نشان می دهند، راضی و خشنود می شوند.

افراد لمسی

از احساساتی که در قالب روابط جسمی مثل گرفتن دست، زدن روی شانه، بوسیدن و بغل کردن است، خشنود می شوند.

بنابراین این تفاوت ها باعث می شود بدانیم با چه فردی مواجه هستیم و آنچه را که میخواهیم بیان کنیم، از چه قالب و فیلتری بگذرانیم. اینگونه است که بین زوج ها سوء تفاهمات جزیی که از سر تفاوت در تیپ های شخصیتی به وجود می آید، برطرف می شود.

به طور مثال در بسیاری از موارد، خانم هایی که از همسران خود گلایه می کنند که در بیان کلامات احساسی و محبت آمیز بد عمل میکنند، اگر بدانند همسرشان از چه تیپ شخصیتی هست، می توانند بفهمند که وی ممکن است در خرید هدیه های کوچک و یا رفتارهایی که در عمل نشان از محبت دارد و یا گرفتن یک لحظه دست همسر خود، احساس می کند تمام احساساتش را بیان کرده است؛ از این رو بسیاری از سوء تفاهمات در روابط از بین می رود.

مهارت گفتگوی موثر زوجین

نکاتی که در گفتگو بین زوج ها اثرگذار است

مرز بین گفتن و شنیدن را بدانیم

آنجه که مهم است، دانستن مرز بین حرف زدن و شنیدن است. وقتی که بتوانیم فرصت حرف زدن و شنیدن را تشخیص دهیم، قطعا در مورد آنچه که بیان می کنیم نیز در حال اندیشیدن هستیم. از این رو به خود نیز فرصت فکر کردن می دهیم و نادانسته حرفی نمی زنیم که صرفا از روی هیجان و تخیل باشد.

دیدگاه همسر خود را درک کرده و با آن ارتباط برقرار کنید

گوش دادن می تواند سخت باشد، به خصوص زمانی که طرف مقابل چیزی می گوید که باعث واکنش تدافعی در شما می شود. به خود یادآوری کنید که شما نیز نوبتی برای حرف زدن خواهید داشت. در حال حاضر مهم است که گوش دهید و صحبت او را قطع نکنید. ارتباط چشمی برقرار کنید و به طور کامل کنار همسرتان حضور داشته باشید. شما می توانید حضور خود را با تمرکز انحصاری بر مکالمه و آنچه گفته می شود نشان دهید. مهم است بدانید که بحث شامل دو دیدگاه ذهنی است نه اینکه صرفا یک فرد درست یا نادرست باشد.

فرصت حرف زدن بدهیم

باید به طرف مقابل زمانی اختصاص دهیم که او نیز حرف بزند. اگر فقط بخواهیم بگوییم، قطعا پس از آن شنیده نمی شویم و حوصله سربر و غر غرو به نظر می آییم. زمانی به طرف مقابل دهیم که به همان میزان که ما مایل به حرف زدن و ابراز کردن خود هستیم، او نیز فرصت ابراز خود را پیدا کند.

هر آنچه ما می اندیشیم و یا می شنویم واقعیت ماجرا نیست

در هر حرف زدن و بحث و یا گفتگویی باید این اطمینان را داشته باشیم که مغلوب کلمات نشویم و بدانیم حرف ها همیشه واقعیت ما و طرف مقابلمان را نشان نمیدهند. شاید در پس هر حرفی که زده میشود باری از احساس وجود داشته باشد که هنوز فرصت انتقال را پیدا نکرده است. از این رو هیچگاه یکدیگر را متهم به گفته ها و نگفته ها نکنیم و گاها از کنارشان بگذریم.

به دنبال برد در حرف ها نباشیم

اگر در هر بحث و گفتگویی به دنبال برد باشیم، قطعا به دستاوردی احساسی در گفتگو نمی رسیم و گفتگو شبیه یک رینگ مبارزه می شود. از ای نرو مهم است مهربان تر، بزرگوارانه تر و با لطف بیشتری به گفتگو با یکدیگر بنشینیم.

به هر حال گفتگو کردن در هر رمانی از تاریخ بشریت که وسیله انتقال احساسات انسانی شده است، ابزار مهمی در ایجاد روابط مؤثر است. بنابراین می توانیم با آموزش مهارت گفتگو کردن، روابطی را که رو به پایان است را نیز سر و شکل و پایداری مستحکمی بدهیم.

چگونه اضطراب بر عشق تأثیر می گذارد

اضطراب یکی از شایع ترین مشکل سلامت روان در ابتدای ارتباط زوجین است. با این حال، همه زوج ها به دنبال کمک حرفه ای از متخصص زوج درمانی و روانشناس نیستند یا از استراتژی های کافی برای مدیریت افکار بیش از حد و ذهن مضطرب خود که در حالت هوشیاری زندگی مییکنند، استفاده نمی کنند. این وضعیت نه تنها پتانسیل و رفاه آنها را محدود می کند، بلکه می تواند توانایی آنها را برای دوست داشتن به روشی سالم نیز تغییر دهد.

اگر از اضطراب رنج می برید یا با همسر خود با این مشکل زندگی می کنید، بدون شک فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته اید و شاهد آن بوده اید. اغلب کسانی که از اضطراب اجتماعی رنج می برند در حفظ روابط عاطفی معنادار با مشکلات جدی روبرو هستند.

افرادی که به اصطلاح زندانیان ذهن ناامن خود هستند احساس اعتماد به نفس و رضایت در زندگی زناشویی برای خود دشوار می کنند. به همین ترتیب، ایجاد و حفظ یک تعهد مستحکم و شاد با کسی که از یک مشکل سلامت روان رنج می برد، دشوار است. اضطراب شایع ترین این موارد است. فوبیا، اضطراب فراگیر، و اختلال وسواس فکری اجباری رنجی را نشان می دهند که اغلب از ایجاد پیوند عشقی زوجین جلوگیری می کند.

ارتباط بین گفتگو زوجین و عشق و اضطراب

علم سال ها به این سؤال پرداخته است که چگونه اضطراب بر عشق و گفت و گو زوجین تأثیر می گذارد. تحقیقات انجام شده توسط دانشگاه تمپل، (ایالات متحده)، نشان می دهد که این وضعیت روانی با یک رابطه تداخل می کند و باعث ایجاد ناراحتی می شود.

علاوه بر این، اضطراب نه تنها کیفیت یک رابطه را مختل می کند، بلکه می تواند بر شانس حفظ آن نیز تأثیر منفی بگذارد. تحقیقات منتشر شده در مجله روانشناسی اجتماعی و بالینی، هشدار می دهد که اضطراب معمولا به تنهایی رخ نمی دهد. در واقع، در بسیاری از موارد، معمولاً مشکلات زمینه ای دیگری مانند افسردگی شدید نیز وجود دارد.

برای افرادی که در این سیاهچاله های خاموش سفر می کنند، همه بخش های اساسی زندگی شان از کار، امور مالی، معاشرت، اوقات فراغت، روابط خانوادگی و البته عشق تحت تأثیر قرار می گیرد.

در ادامه به آسیب های اضطراب در زندگی و عشق می پردازیم

1. نگرانی بیش از حد

ذهن اضطراب محور در حالت هوشیاری دائمی زندگی می کند. هر مشکلی هر چقدر هم که کوچک باشد تبدیل به یک تهدید غیرقابل حل می شود. علاوه بر این، زندگی با ترس دائمی از "اتفاقی" به این معنی است که ما شاهد فاجعه هایی هستیم که وجود ندارند و تهدیدهایی که وجود ندارند. این امر هر رابطه ای را با بی اعتمادی و حساسیت به آن به خطر می اندازد.

به همین ترتیب، افراد مضطرب هر کلمه، ژست یا رفتار عزیزان خود را بیش از حد تجزیه و تحلیل می کنند. آنها در مورد گفتگوها، در مورد آنچه گفته شده و آنچه که نشده است، نشخوار می کنند. این فرسودگی بزرگی را در رابطه ای زوج ها و گقت و گو های آنها ایجاد می کند.

2. احساس گناه

احساس گناه مانند میخچه ای در پا عذاب آور است. در پویایی افکار بیش از حد، فرد معمولاً به این نتیجه می رسد که هر اتفاقی که می افتد تقصیر خود اوست. تصور منفی آنها از خود به گفتگوی مضری دامن می زند که در آن ایده هایی مانند موارد زیر ظاهر می شود:

من برای شریک زندگیم خوب نیستم. آنها من را ترک خواهند کرد زیرا من بیش از حد رو اعصاب هستم. همه مشکلات تقصیر من است.

این دید طاقت فرسا و خطرناک، فرد را بیش از پیش به مرز افسردگی نزدیک می کند.

3. دلبستگی مضطرب یا اجتنابی

روشی که اضطراب بر عشق تأثیر می گذارد نیز در نحوه پیوند ما با همسرمان نمایان می شود. برخی از ما این کار را از طریق دلبستگی مضطربانه انجام می دهیم. اضطرابی که با ترس از رها شدن و نیاز به نمایش مداوم محبت مشخص می شود. در این مورد، پیوندها بر اساس وابستگی و وسواس با اعتبار ثابت برای پرورش عزت نفس ما ایجاد می شوند.

از سوی دیگر، اضطراب می تواند از طریق دلبستگی اجتنابی نیز خود را نشان دهد. با این سبک، ایجاد صمیمیت پایدار دشوار است زیرا بی اعتمادی بیش از حد و همچنین میل به استقلال وجود دارد. در این حالت، فرد نمی خواهد آسیب پذیری خود را بپذیرد و برای محافظت از خود دیوارهای بلندی می سازد.

4. اضطراب ما را از دیدن آنچه مهم است باز می دارد

اضطراب یک شیطان ذهنی است که فضای زیادی در مغز اشغال می کند. ذهن افراد مضطرب مملو از ترس، وسواس، عدم اطمینان و تهدیدهای نادرست است. این وضعیتی است که همه چیز را جذب و تخلیه می کند و مانع از آن می شود که کسانی که از آن رنج می برند نتوانند توجه خود را بر آنچه مهم است متمرکز کنند.

افراد مبتلا به اختلال اضطراب معمولاً در روابط عاطفی خود از شکست های بیشتری رنج می برند. آنها همچنین برای یافتن شریک زندگی مشکل زیادی دارند.

اگر از اضطراب رنج می برید چگونه روابط خود را بهبود بخشید

روشی که اضطراب بر عشق و مهارت گفتگو بین زوجین تأثیر می گذارد، پیچیده و عمیق است. با این حال، اختلالات اضطرابی نه تنها بر کیفیت روابط شما تأثیر می گذارد، بلکه بر کل زندگی شما نیز اثر می گذارد. در این موارد، درخواست کمک تخصصی برای به دست آوردن یک تشخیص مناسب و یک رویکرد درمانی متناسب بسته به نیازهای خود بسیار مهم است.

اضطراب به طرق مختلف خود را نشان می دهد و منشأ متفاوتی دارد. فوبیای اجتماعی با اختلال وسواس فکری اجباری یکسان نیست. گاهی اوقات، اضطراب محصول تروما یا ناامنی های دوران کودکی است که باید برطرف شود. در اینجا چند استراتژی وجود دارد که می تواند مفید باشد:

درمان روانشناختی و دارویی

  • رویکردهای مختلفی برای درمان اضطراب مفید است. به عنوان مثال، رویکرد شناختی و رفتاریCBT یا مواجهه درمانی می تواند کمک بزرگی در مورد فوبیا باشد. یادگیری تکنیک های حل مسئله، تنظیم هیجانی و آرام سازی نیز می تواند مفید باشد.
  • بازسازی شناختی، شامل حذف یا غیرفعال کردن الگوهای فکری منفی برای جایگزینی آنها با الگوهای سالم تر، گامی ضروری در هر فرآیند درمانی است. از سوی دیگر، در برخی موارد، روانپزشک (متخصص اعصاب و روان) می توانند یک درمان دارویی مانند داروهای ضد اضطراب را تجویز کنند.

روی الگوی سبک دلبستگی خود کار کنید

  • اضطراب می تواند باعث ایجاد یک سبک دلبستگی وابسته یا اجتنابی شود. کار بر روی این سبک ها به بهبود روابط شما کمک می کند. مهمتر از همه، شما باید با کسانی که دوستشان دارید به شیوه ای امن تر و بالغ تر، بدون ترس و کمبود، و با تنظیم عاطفی خوب ارتبط برقرار کنید.

در نهایت، کیفیت همه روابط را می توان بهبود بخشید. بنابراین، شما باید از این که اضطراب به عنوان شخص سوم در رابطه شما باشد جلوگیری میکنید و اجازه میدهید عشق به شکلی سالم و غنی شکوفا شود.

افزودن نظر:
captcha


تست های آنلاینتست آنلاین
آدرس مکثآدرس
تلفن مکث
رزرو آنلاین وقترزرو وقت
تماس با واتس اپواتس اپ