بسیاری از افراد دغدغه مهاجرت و زندگی در کشورهای دیگر را دارند. مهاجرت به معنای دل کندن از داشته های خود در وطن است. این داشته ها شامل خانواده و عزیزان نیز می شود از این رو احساس گناه در افرادی که قصد مهاجرت دارند بسیار شایع است. احساس گناه هنگام مهاجرت اگرچه احساسی طبیعی و متداول است اما در برخی از اوقات ممکن است موجب بحران هایی شود که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
وطن انسان همواره مامن امنی به حساب می آید که دل کندن از آن مشکل است. انسان ها با رشته های مختلفی به وطن خود وصل هستند اما مهمترین آنها خانواده است. وقتی فردی اقدام به مهاجرت می کند یک فقدان بزرگی را برای خود و اطرافیان خود ایجاد می کند. از این رو آنها اقدام خود را ظلمی دو جانبه می پندارند و دچار احساس گناه می شوند. در واقع شاید احساس گناه هنگام مهاجرت ناشی از حذف نقش حمایتگری آن فرد برای خانواده و اطرافیان باشد. حذف نقش حمایتگری در کنار افکار دردناکی مانند مرگ عزیزانعامل اصلی خطا دانستن مهاجرت و در نتیجه احساس گناه هنگام مهاجرت است. در برخی از موارد نیز اطرافیان به علت وابستگی های فردی احساس گناه را تلقین می کنند.
بسیاری از افراد به دلیل شرایط نامساعد حاکم بر جامعه تن به مهاجرت می دهند. احساس گناه هنگام مهاجرت در آنها ممکن است به دریغ کردن دانش و توانمندی های خود از هموطنان برگردد. در واقع این دسته از افراد در خود استعدادهای مفیدی می بینند و ازاینکه نمی توانند این استعدادها را در کشور خود و برای مردم خود خرج کنند احساس گناه می کنند.
مهاجرت به خودی خود عاملی پر استرس و نگران کننده است و احساس گناه هنگام مهاجرت می تواند تنش های آن را چندین برابر کند. احساس گناه می تواند مقدمه ای برای نشخوار فکری باشد. در نشخوارهای فکری انسان ها اتفاقاتی را پیش بینی می کنند که ممکن است هرگز رخ ندهد. در واقع آنها با مرور مشکلات و اتفاقات احتمالی احساس گناه هنگام مهاجرت خود را شدت می بخشند. شاید یکی از مهمترین دلایل افسردگی بعد از مهاجرت همین افکار نگران کننده و تکرار آنها باشد. در بسیاری از افراد این احساس گناه می تواند مانع از مهاجرت شود. بنابراین اهمیت دادن به این احساس و مرتفع کردن آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
خروج از نقطه امن زندگی و وارد شدن به مرحله ای مبهم و پر چالش ترس هایی را به همراه دارد که خود را با شکل های گوناگونی مانند احساس گناه هنگام مهاجرت نشان می دهد.
همانطور که گفته شد یکی از دلایل احساس گناه به وابستگی های عاطفی و تعهدات خانوادگی برمی گردد. حتی در برخی از مواقع اطرافیان این حس گناه را منتقل می کنند. لازم به ذکر است همه انسان ها به صورت مستقل می توانند زندگی خوب و شیرینی داشته باشند و تصور اینکه مهاجرت یک نفر موجب بر هم ریختگی نظم زندگی دیگری می شود کاملاً اشتباه است.
وقتی مهاجرت بهترین انتخاب است باید آن را پذیرفت. راه های زیادی برای حفظ رشته های عاطفی و روابط خانوادگی وجود دارد. در واقع احساس گناه هنگام مهاجرت حاصل نگرانی های ذهنی در خصوص خانواده و اطرافیان است. کافیست انسان به خود یادآوری کند که ذهن ما قادر به پیش بینی آینده نیست و بهتر است انتخاب های ما متناسب با بهترین های زمان حال باشد. در نهایت باید گفت شروع هر مسیری تبعاتی دارد که باید مسئولیت آن را پذیرفت بنابراین نباید اجازه داد عوامل گوناگون منجر به احساس گناه هنگام مهاجرت شود.
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.