بی حالی از نظر دکتر روانشناس و عوامل آن

بی حالی از نظر دکتر روانشناس یک حالت روحی و جسمی است که معمولا از ناتوانی بدنی و ضعف ذهنی سرچشمه میگیرد. اگر سوال این باشد که دلایل بی حالی و خستگی روزانه چیست؟ ما در ادامه به آن پرداخته ایم.

کم خونی یک علت بی حالی

کم خونی با کمبود تحرک یکی از موارد خستگی روزانه و بی حالی است. البته که هر دو بر هم اثر گذارند اما وقتی دلیل اصلی پیدا شود، میتواند اثرگذاری را بر بقیه موارد کم کند؛ کم خونی از دلایل مهم بی حالی، کم حوصلگی و پرخاشگری است که به صورت واضحی بر اخلاقیات اثرگذار است.

افراد کم خون مدام حالت سردی، کم حالی، پرخوابی و لختی دارند، زود عصبانی میشوند و هیجان کمی را دنبال میکنند. بنابراین اگر کسی احساس کند که حالتی از بی حالی و اثراتی اینچنینی در خود میبیند، بهتر است آزمایشی برای کم خونی خود انجام دهد و روش هایی که برای بهتر شدن کم خونی مؤثر است را دنبال کند.

بی حالی، بدن درد و خستگی روزانه در برخی از افراد دلیل واضحی همچون تنبلی و کم کاری دارد. افراد تنبل به دلیل تنبلی، کم کاری و همیشه یکجا بودن و دنبال نکردن هیجانات، احساسات و علایقشان در یکجا ثابت میمانند و کم حالی و کرختی مدامی را در خود میبینند.

این کرختی مدام میتواند با شروع یک فعالیت ورزشی و یا هنری و دنبال کردن یک استعداد که به فرد نوعی از خلاقیت و خودشکوفایی و کشف احساسات و علایق را بدهد، از بین میرود.

اهمیت خودباوری در غلبه بر بی حالی

در واقع وقتی هر فردی بتواند این احساس را به خود منتقل کند که انسانی باارزش است یا برای خود و محیط اطرافش کاربرد دارد. میتواند مفید واقع شود، حجمی از کرختی و بیحالی خود را از دست میدهد و به خلاقیت و رشد خود میپردازد.

شکوفایی و خلاقیت، احساس انگیزه و تلاش همه با هم میتوانند انسان را به رشد برسانند و رشد دلیلی برای زنده ماندن و هدف داشتن در زندگی است.

در واقع از هر زاویه ایی که به مسائل زندگیمان بنگریم، همه چیز به صورت واضح به یکدیگر مربوط و متصل است و هر کدام باعث رشد دیگری و یا کم کاری دیگری میشوند؛ مهم است بدانیم خلاقیت و شکوفایی، رشد و بهبود را به همراه دارد و تنبلی و کرختی، بی حالی را به دنبال می آورد.

هر چقدر هر انسانی برای رشد خود تلاش کند، دستاورد خواهد داشت و هر چقدر بی حال و بی انگیزه باقی بماند، بدون دستاورد و رشد باقی خواهد ماند.

دلیل اینکه مدام از رشد انسانی حرف میزنیم این است که بدانیم هدف انسان در دنیا چیزی جز رشد کردن و پیدا کردن غایت نهایی خود و رشد استعداد و توانمندیش است.

هدفمند بودن باعث غلبه بر بی حالی می شود

هر چقدر بتوانیم خودمان را بیشتر، چه از لحاظ روحی و روانی و چه از لحاظ جسمی و استعدادی رشد دهیم، هدف وجودی خودمان را زودتر پیدا میکنیم و انسان کاملتری خواهیم بود.

بنابراین وجود هیچ انسانی بی دلیل و بی هدف نیست و بی حالی و بی هدفی اگر دلیل واضح جسمانی غیر قابل درمانی نداشته باشد، میتواند ما را به تنبلی و بدبختی بکشاند.

نحوه زندگی اشتباه

یکی از عوامل مؤثر در بی حالی و خستگی روزانه نحوه زندگی غیر صحیح و روش نا مناسب در زندگی شخصی افراد است. به طور مثال اگر هر فردی بتواند در روزمره زندگی خود روشی مناسب از تغذیه و یا ورزش کردن را انتخاب کند میتواند به میزان قابل توجهی از کرختی، بی حالی و خستگی را در جسم خود از بین ببرد.

ورزش کردن و نقش آن در از بین بردن بی حالی

همانطور که همه میدانیم ورزش کردن و فعالیت فیزیکی باعث میشود به میزان قابل توجهی هورمن آدرنالین در بدن ترشح کند، این هورمن باعث هیجان و شادابی میشود این میزان از هیجان و شادابی در روان فرد اثر میگذارد و به صورت ناخودآگاه باعث انجام فعالیت بیشتر و احساس خوشایند تر نیز خواهد شد.

هر فردی میتواند روزانه ساعتی را به ورزش در خانه و یا در ورزشگاه بگذراند و بازتاب فعالیت خود را در جسم و روان خود ببیند. لازم است بدانیم ورزش کردن و فعالیت فیزیکی همانند ریاضی در مغز عمل میکند، ریاضیات و ورزش کردن دو عاملی هستند که میتوانند باعث پرورش و تحکیم سلول های خاکستری در مغز شوند و تضمین کننده رشد ذهنی باشند.

سیگار کشیدن و نقش آن در بی حالی

واضح است سیگار یک عادت است که باعث از بین بردن و ضعیف شدن چهارچوب دفاعی و مقاومت بدن میشود.

تأثیر این عادت بر ذهن و همچنین بر جسم بسیار مشهود است. کرختی، بی حالی، غلیظ شدن خون، بالا و پایین آمدن فشار خون، بالا رفتن سطح اضطراب از جمله تأثیرات منفی سیگار کشیدن است.

زمانی که مقاومت بدن رو به کاهش میگذارد رفته رفته احساس کرختی بیشتر میشود و فرد دچار عصبانیت بیشتر و احساس اضطراب و ناکارآمدی بیشتری میکند که در واقع در یک زنجیره اشتباه قرار گرفته است. سلامت جسم یکی از تأثیرگذار ترین عوامل بر سلامت روح و روان است و همینطور بالعکس بنابراین سیگار یکی از عوامل بی حالی است که میتوانیم به آن بپردازیم.

تفکرات ذائد و تأثیر آن بر بی حالی

شاید برایتان عجیب به نظر بیاید اما واضح است که تفکرات زائد و یا در واقع تفکرات مسموم و غیر کارآمد که فرد را در یک لوپ ناکارآمد می اندازد و باعث میشود فرد مدام به آنچه که گذشته و یا آنچه که هنوز اتفاق نیافتاده است فکر کند و بپردازد باعث میشود حجم بالایی از انرژی جسم گرفته شود و پس از آن چه در طول روز و یا چه در هنگام خواب فرد دچار احساس رخوت و بی حالی میشود زیرا ذهن به صورت خودکار درگیر تفکراتی است که راه به جایی ندارند و قطعاً تأثیری در گذشته و آینده نخواهند داشت.

وسواس فکری نام دیگر تفکرات زائدی هستند که فرد را دچار اضطراب و غیر کنترلی بودن افکار میکند و تأثیرات واضح آن بی حالی، پرخاشگری، عصبانیت و احساس نا امنی است که تمام زندگی را در بر میگیرد.

تغذیه، تأثیر و نقش آن در بی حالی

تغذیه یکی از کلیدی ترین عواملی است که در احساس بی حالی و خستگی روزانه اثر گذار است. زمانی که پرخوری میکنیم و یا مدام به دنبال مواد غذای چرب هستیم که دارای قند های صنعتی و غیر طبیعی هستند قطعاً بدن به این خوراکی ها عادت میکند بنابراین با اینکه هضم این مواد خوراکی بسیار سخت است بدن به صورت خودکار احساس نیاز مبرم به قند های غیرطبیعی و خوراک بیشتر میکند از این رو تمام فعالیت بدن معطوف به دستگاه گوارش شده و پس از هر وعده مصرف غذای سنگین، چرب و شیرین احساس خستگی و بی حالی مبرم بدن را در بر میگیرد، به دنبال این احساس خواب آلودگی و ضعف بیشتر به وجود میاید که خود باعث میشود مجدداً پرخوری اتفاق بیافتد.

بنابراین ورزش کردن و رژیم غذایی سالم و همچنین سیگار نکشیدن از جمله عواملی هستند که میتواند هر فردی را از بی حالی، کرختی و خستگی نجات دهد.

بهتر است بدانیم هر انسانی قابلیت وجودی خاص خود را دارد و بهتر است خود را با هیچ کسی مقایسه نکند و به دنبال دستآورد ها، توانایی ها و نیرو هایی که میتواند او را به رشد و شکوفایی رساند، برود و از ماهیت وجودی خود بهترین استفاده را ببرد که در این راه می توانیم از یک دکتر روانشناس مجرب کمک بگیریم.

به بی حالی بها ندهیم

در تفسیر جمله «به بی حالی بها ندهیم»، باید این نکته را در نظر گیریم که بی حالی هایی که نشان از ضعف جسمی نیز دارند و صرفا ریشه روحی و افسردگی ندارند، نیز دلیل واضحی در روان انسان دارند. بدان معنی که بروز مشکلات جسمی، هر کدام و به هر شکل از بیماری های خاص و یا یک سرماخوردگی معمولی میتواند نشان از سرکوب احساسی عمیق در روان انسان داشته باشند.

بی حالی یکی از مهم ترین نشانه ها در سرکوب احساسات است.

زمانی که فردی مدام دچار بی حالی، کرختی و بی حوصلگی است، باید به دنبال نشانه های روانی آن بگردد. خوابیدن های طولانی بطور واضح، یک فرار قوی ذهنی در مورد مسائلی هستند که فرد نمیخواهد با آنها مواجه شود. پر خوابی، کرختی به همراه می آورد و کرختینیز بی حالی را به وجود می آورد.

بها ندادن به بی حالی به این معنی است که اگر به تنهایی قادر به کشف و مشاهده دلایل روانی مسئله بی حالی نیستیم، باید به تنهایی بتوانیم از پرخوابی دست بکشیم و ساعاتی در روز را به پیاده روی، ورزش سبک و یا حتی خرید بپردازیم. در واقع به نحوی ابتدا از بی حالی کم کنیم و پس از آن به دلایل ذهنی و روانی آن بپردازیم.

تغییر در سبک زندگی

ایجاد تغییر در سبک زندگی یکدست که در آن بی حالی را تجربه میکنیم باعث میشود تفاوت محسوسی را مشاهده کنیم. ممکن است افرادی در روز ساعت ها ورزش کنند اما احساس بی حالی را نیز مدام تجربه کنند. بنابراین ممکن است دلیل بی حالی خود را نتوانند به راحتی تشخیص دهند. تغییر در سبک زندگی به معنای تغییر در روند زندگی است. گاهی با ایجاد تنوع و جابجایی در روش روتین زندگی میتوانیم خود را از بی حالی و رخوت رها کنیم.