میدونی چرا حسودی؟ یا میدونی اطرافیانت چرا حسودن؟ احتمالا وجود مواردی مثل (خشم، خود کم بینی، کینه و احساسات منفی) در شما یا دیگران وجود دارد. در واقع حسادت نوعی احساس است که بر اساس آن فردی به طور آگاهانه و یا ناخودآگاه به فردی دیگر و یا به موقعیتی دیگر حسادت می کند. حسادت یک احساس منفی است، بنابراین نباید نادیده، سرکوب یا فرافکنی شود.
از این رو هر فردی باید برای شناخت بیشتر خود، احساساتش و واکنش خود به موقعیتش باید بداند در چه شرایطی درگیر این دست از احساسات می شود. فردی که احساسات خود و فرد مقابل را درک می کند، دارای هوش هیجانی بسیار بالای است.
مثلاً ممکن است فردی خود را به هیچ عنوان حسود نداند، اما مدام از شرایط فردی دیگر و موفقیت او با احساسی از خشم صحبت می کند. با نگاه کردن این فرد به خود، احساساتش و جستجو در اینکه چرا مدام آن فرد و موقعیتش موضوع بحث اوست و این احساس چگونه در او شکل می گیرد و یا این میزان از خشم چگونه تولید می شود بسیار مهم است.
واکنش های ما به موقعیت های اطرافمان در شناخت ما از خودمان بسیار مهم است. هر آن چیزی که در دیگران باعث خشم و یا شادی ما می شود و احساسی در ما برانگیخته می کند نشان دهنده واکنش روانی ما به آن موضوع است.
اگر شخصی حسود باشد ممکن است آن را به طرق مختلف نشان دهد. در حالی که برخی رفتارهای حسادت آمیز، نامحسوس، غیرقابل تشخیص یا خفیف هستند، احساسات شدید حسادت می تواند باعث شود افراد با دیگران بد رفتار کنند یا به آن ها آسیب بزنند. علائم زیر ممکن است نشان دهنده حسادت باشند:
از نگاه یونگ ما هر آنچه که در درون خودمان به صورت آگاهانه و یا ناآگاهانه داشته باشیم در دیگران خواهیم دید و در بیشتر مواقع صفاتی را که در حال سرکوب آن ها هستیم و یا ترس از نشان دادن آن احساس ها را داشته باشیم سرکوب می کنیم و از دیدنشان وحشت داریم.
حسادت از آن دست احساساتی است که باید واضحاً در خود ببینیم و دلایل آن را جستجو کنیم، می توانیم با کمک یک روانشناس پس از شناخت دلایل این احساس ریشه آن را بشناسیم و به دنبال درمان آن بگردیم.
خشم، حسادت، کینه و احساسات منفی از این دست، باعث سرکوب و دور ماندن از احساسات سالم و وجود رخوت و احساسات ناملایم در زندگی هر فرد می شود.
اگر مایل باشیم این احساسات را در خودمان از بین ببریم، باید ابتدا آن ها را در خود کشف کنیم و بشناسیم و پس از آن بدانیم در چه شرایطی این احساسات بیشتر می شوند، بعد از آنکه این احساس را در خود دیدیم و از شناخت آن در خودمان وحشت نکردیم، بنابراین می توان احساس را تجربه کنیم و به طرز سالم و بدون سرکوب آن، از کنار احساس بدون بازتابی منفی گذر کنیم و دیگر در وجودمان رشد ندهیم.
نکته مهمی که در احساسات و بروز آن وجود دارد، پیدا کردن و کشف این احساسات و بروز آن ها در بدن است.
به طور مثال باید متوجه باشیم که وقتی به فردی احساسی از حسادت پیدا کردیم، در بدنمان چه اتفاقی میافتد. تپش قلب می گیریم، تند نفس می کشیم و یا دستانمان عرق می کند و یا در گلویمان احساس خفگی می کنیم.
بازخورد احساسات در بدن، نگاه کردن به خودمان و کشف آن ها بسیار مهم است. وقتی بتوانیم ارتباط احساساتمان را با بدنمان پیدا کنیم، در مرحله ایی از شناخت در کنار یک روانشناس با مهارت می توانیم قدم های بهتر و مهمتری در برطرف کردن احساسات منفیمان و رشد آن ها در وجودمان برداریم. زیرا هر آنچه که ما در تفکرمان و ناخودآگاهمان نادیده می گیریم، بازتابی در بدنمان دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت و دستوری از ناخودآگاه است که در وجود ما اتفاقاتی در حال رخ دادن است که پیش از آن نادیده گرفته شده است.
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.