آموزش مدیریت و کنترل خشم به صورت کاربردی را در این مقاله یاد بگیرید. پیش از آن، خشم اصلا چست؟ خشم در واقع یک احساس است مانند همه احساس های دیگر انسان مثل شادی، تنفر، غم، انزجار و غیره. تفاوت موجود انسانی با دیگر موجودات در داشتن عقل و استفاده از آن است؛ انسان در واقع به غیر از موجودیت فیزیولوژیک خود که همان بدن است، از احساس نیز سرشار است. احساسات انسان در عواطف، رشد، انتخاب و هدف گذاری نقش دارد؛ در واقع اگر احساسی وجود نداشت، انسان فقط با یک موجودیت فیزیولوژیک زندگی می کرد و تفاوتی با یک دستگاه ماشین نداشت؛ اما احساسات در رشد، لذت، انگیزه و انتخاب خواسته هایمان کمک می کنند.
خشم پاسخ طبیعی و عمدتا خودکار به درد به هر شکلی (فیزیکی یا عاطفی) است. خشم زمانی رخ می دهد که افراد احساس خوبی نداشته باشند، احساس طرد شدن یا خطر کنند یا چیزی را از دست بدهند. نوع درد مهم نیست، نکته مهم این است که درد تجربه ناخوشایند است. خشم هرگز تنهایی رخ نمی دهد، بلکه لزوما با احساس در پیش می آید و اغلب به عنوان یک احساس ثانویه شناخته می شود.
مرکز مشاوره اینجا مکث و روانشناس ما معتقد است در میان احساسات انسانی یکی از احساساتی که انسان را دچار وحشت می کند شاید خشم باشد اما لازم است بدانیم خشم هم مانند شادی، غم، ترس، غرور، شرمندگی، خجالت رضایت و یا آسودگی عمل می کند.
خشم یک احساس است که باید از بروز و ظهور آن مطلع شویم و بدانیم چرا و در چه مواقعی بیشتر دچار این احساس (خشم) می شویم. در واقع بررسی دیگر احساس ها شاید برایمان آنقدر سخت نباشد و بتوانیم بدانیم در چه شرایطی بروز می کنند و راه شناختشان آسان باشد اما در مورد خشم شاید بارها و بارها از اطرافیان و یا خودمان شنیده باشیم که نمی دانم چرا عصبانی شدم و یا نمی دانم چرا وقتی عصبانی شدم، این رفتار را از خودم نشان دادم. نکته مهم این است که ما باید به احساساتمان مشرف باشیم؛ در واقع باید بدانیم چه زمانی و در چه شرایطی با چه حرفی و با معاشرت با چه کسی این احساس (خشم) در ما بروز می کند.
اغلب افراد خشمگین همیشه احساس می کنند که خشم آن ها موجه است. با این حال، بقیه افراد با آن ها موافق نیستند. قضاوت اجتماعی خشم عواقب واقعی را برای فرد خشمگین ایجاد می کند. یک فرد خشمگین ممکن است در ارتکاب یک اقدام خشمگینانه و پرخاشگرانه احساس توجیه کند، اما اگر قاضی این مورد را اینطور نبیند ممکن است فرد خشمگین حتی به زندان برود. اگر مدیری موافق نباشد که عصبانیت ابراز شده نسبت به مشتری موجه است ممکن است شغل از دست برود یا اگر همسری خشم را موجه نداند ازدواج با مشکلات زیادی روبرو می شود.
در درجه اول دانستن این که چه زمانی و در کجا و در چه شرایطی خشمگین می شویم مهم تر از این است که چرا خشمگین می شویم؛ زیرا اگر مکان و زمان و افرادی را که باعث بروز خشم ما می شوند، برای خودمان شناسایی کنیم و خودمان را با هر وسیله ای از آن شرایط و یا افراد دور نگه داریم، امکان بروز احساس خشم به صورت متناوب در ما کمتر می شود. زیرا خشم و عصبانیت مانند یک زنجیر پیوسته است که اگر آن را کنترل نکنیم، می توانیم این احساس را به دیگران منتقل کنیم و یا در جایی که اصلا خشمگین نمی شویم، به دلیل خشممان در شرایط قبل از آن، رفتار اشتباهی را مرتکب شویم.
در مرحله بعد باید بدانیم خشم یک احساس است و از آنجایی که نباید احساساتمان را سرکوب کنیم، زیرا سرکوب احساسات باعث بیماری های روانی و حتی جسمی می شوند، خشم را هم نباید سرکوب کرد. یک روش سرکوب خشم سکوت کردن است که با سکوت و ابراز نکردن آن به ندرت باعث سردرد، کمر درد و دردهایی از این قبیل می شویم. بنابراین از نظر روانشناسان، می بایست احساسمان را بروز دهیم اما چگونگی بروز احساس خشم مهم است؛ داد زدن، پرت کردن، کتک زدن، فحش دادن و رفتارهایی از این قبیل نه تنها بروز احساس خشم نیست، بلکه فقط رفتار پرخاشگرانه است.
ما باید در کنترل این رفتارها کوشا باشیم که در یک مثال به وجود آمدن خشم، ابراز آن و کنترل آن برایتان توضیح داده می شود.
مثال: مردی در محل کار عصبانی است و حقوق ماهیانه اش را نریخته اند؛ وارد خانه می شود؛ همسر او هم در خانه کلافه و پر از مشغله است؛ غذا دیر حاضر می شود و بحثی ایجاد می شود؛ خشم مرد از قبل از ورود به خانه به وجود آمده است؛ در خانه و در آن شرایط دلیلی برای پرخاشگری و تخلیه عصبانیت پیدا میک ند اما در این مرحله تنها و اولین کار ادامه این احساس خشم و کنترل آن، خارج شدن از آن شرایط بحث و آن محل است.
زیرا در هنگام عصبانیت هر کدام میخواهند محق بودن خود را ثابت کنند، بنابراین با بیرون رفتن و یا دقایقی قدم زدن در پارک و عوض کردن فضای متشنج، به اولین راهکار کنترل خشم دست پیدا کرده اند. پس از آن، در شرایط نرمال تر و شاید روزی دیگر اگر احساسی از خشم هنوز درونمان بود، باید راجع به احساسمان حرف بزنیم.
حرف زدن از احساس خشم و نه داد زدن و کتک کاری و فحش و ناسزا بلکه تنها حرف زدن، بیان احساس خشم است.
بطور مثال من از رفتار شما عصبانی ام؛ لطفا بگویید چه چیزی باعث شد این حرف را به من بگویید و نه این که سکوت کنیم تا در جایی دیگر ضربه ای بزنیم و یا قهر کنیم که بدترین نوع وسیله دفاعی است. بنابراین دیدن احساس، شناخت فضایی که ما را به این احساس نزدیک می کند و دور شدن از آن فضا و پس از آرام شدن حرف زدن راجع به احساسمان، قدم هایی برای شناخت احساس خشم و کنترل دقیق این احساس می باشند. در صورت ناتوانی در کنترل خشم خود که می تواند گاهی باعث از بین رفتن کل زمان زندگی شود، می توانید با مرکز مشاوره شریعتی (مکث) ارتباط برقرار کرده و از روانشناسان متخصص در حوزه مشاوره بهره گیرید.
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.