مرکز مشاوره اینجامکث
تست آنلاین
آدرس
رزرو وقت
واتس اپ

هوش هیجانی و آموزش مهارت های زندگی

اینجا مکث 4358 بازدید 16 آذر 1400

اصول و یادگیری مهارت های زندگی و ارتقا هوش هیجانی برای هر فردی چه در زندگی و چه در کار بسیار مهم است. امروزه با ظهور فناوری های جدید و صنعتی شدن جامعه، زندگی انسان ها دستخوش تغییر و تحول زیادی شده است و با انبوهی از مسائل و مشکلات رو به رو شده اند. حل کردن این مشکلات مستلزم کسب مهارت های فردی و اجتماعی است. در این میان نقش مهارت های زندگی به عنوان یک روش پیشگیری از آسیب های فردی و کاری اهمیت زیادی دارد.

مهارت های زندگی از منظر بهداشت جهانی

توانایی انجام رفتارهای سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید، تعریف مهارت های زندگی است. آموزش مهارت های زندگی برای دانش آموزان اهمیت زیادی دارد، چرا که به آنان روش دوست یابی، مهارت «نه گفتن» به دعوت های غیر منطقی و روش های همسریابی را می آموزد. همین مسئله باعث می شود نه تنها دانش آموزان از مسیر درست و منطقی خارج نشوند، بلکه از آسیب های اجتماعی هم دور بمانند.

طبق جدیدترین پژوهش ها، 20 تا 30 درصد کودکان و نوجوانان بدون توجه به این که کجا و چگونه زندگی می کنند، در دوران کودکی و نوجوانی دچار مشکلات رفتاری متعددی می شوند.

با این حال نحوه بروز آن در کودکان و نوجوانان متفاوت است. برخی ممکن است دچار افت تحصیلی، گوشه گیری و انزوا، ضعف در اعتماد به نفس و یا مشکل در ایجاد دوستی با همسالان و حفظ روابط شوند. سال های سال دانشمندان تصور می کردند IQ(بهره هوشی) تنها عاملی است که می تواند موفقیت افراد را تعیین و آن را تضمین کند. در حالی که امروزه نظر آنها تغییر کرده و می گویند EQ(هوش هیجانی) عاملی بسیار مهم برای موفق بودن یا نبودن افراد مختلف است. حال اگر بخواهیم تعریفی مختصر از هوش هیجانی ارایه دهیم باید اینطور بگوییم که هوش هیجانی(EQ) توانایی تشخیص احساسات و عواطف خود و دیگران است.

هدف هوش هیجانی

البته بر اساس نظریاتی که امروزه مطرح می شود، EQ حتی مهم تر از IQ نیز به حساب می آید. به این معنا که EQ تعریف گسترده تری دارد و IQ تنها بخش کوچکی از آن است. خلاقیت، ارتباط مناسب با دیگران، شناخت و فهم احساسات دیگران، ارتباط موثر و استفاده از حواس پنجگانه و تجربیات مناسب از حواس همگی در محدوده هوش هیجانی، هوش عاطفی یا همان هوش احساسی جای می گیرد.

البته باید بدانید هوش هیجانی قابلیت رشد و پرورش هم دارد و هرچه بهتر و موفق تر بتوانیم آن را مدیریت کنیم و هوش هیجانی را در خودمان و فرزندانمان بیشتر پرورش دهیم، تاثیرات مثبتی هم از آن در زندگیمان مشاهده خواهیم کرد. یافته های علمی حاکی از آن است که خانواده هایی که به دنبال پرورش هوش هیجانی کودکان خود هستند و برای آن از کودکی تلاش می کنند، فرزندانی با موفقیت بیشتر در تحصیل و زندگی تربیت خواهند کرد.

طبق یک تحقیق میدانی فرزندان این خانواده ها نسبت به گروه همسالان خود تمرکز بیشتری دارند، نمرات بهتری دریافت می کنند، مشکلات رفتاری کمتری دارند و با همتایان خود بهتر کنار می آیند. همچنین نتایج آزمایشگاهی نشان می دهد که هورمون مربوط به تنش در خون این کودکان کمتر است و در طول زندگی کمتر دچار بیماری های حاد می شوند.

مؤلفه ها و عناصر هوش هیجانی

به گفته دانیل گلمن، هوش هیجانی پنج مؤلفه یا عنصر دارد:

  1. خودآگاهی
  2. خودتنظیمی
  3. انگیزه
  4. همدلی
  5. مهارت های اجتماعی

خودآگاهی را میتوان به عنوان «توانایی شناخت و درک احساسات خود» تعریف کرد. خودآگاهی ساخت اساسی و بنیادین هوش هیجانی است. چون به وسیله آن خودمان را تنظیم می کنیم و با دیگران همدلی می کنیم که همه به شناسایی و درک احساسات در خودمان منجر می شود. خودتنظیمی یک قدم فراتر است. برای داشتن ضریب هوشی بالا، ما نه تنها باید بتوانیم احساسات خود را بشناسیم بلکه باید بتوانیم به درستی آن را بیان کنیم، تنظیم کنیم و آنها را مدیریت کنیم.

افرادی که دارای EQ بالا هستند معمولاً انگیزه ذاتی بیشتری دارند. به عبارت دیگر افراد با EQ بالا به جای پاداش های خارجی مانند کسب ثروت، احترام و شهرت به دلایل داخلی انگیزه می گیرند. کسانی که دارای EQ های بالا هستند به دلایل شخصی خود انگیزه می گیرند و در جهت اهداف خود تلاش می کنند.

همدلی را می توان به عنوان توانایی درک چگونگی احساس و شناخت سایر افراد تعریف کرد که اگر در جایگاه آن ها باشید، چه احساسی خواهید داشت. این بدان معنا نیست که شما با رفتار آن ها همدردی می کنید، به آن اعتبار می دهید یا آن را می پذیرید، فقط اینکه می توانید چیزهایی را از دیدگاه آن ها ببینید و آنچه را که احساس می کنند احساس کنید.

سرانجام، مهارت های اجتماعی آخرین قطعه از معمای EQ است. این مهارت ها همان چیزی است که به افراد امکان می دهد تا از نظر اجتماعی با یکدیگر تعامل داشته و در موقعیت های اجتماعی با موفقیت حرکت کنند. افرادی که دارای EQ های بالا هستند، به طور متوسط از مهارت های اجتماعی متوسط بالاتری برخوردار هستند و قادرند هنگام تعامل با دیگران، اهداف خود را به طور مؤثر دنبال کنند و نتایج مورد نظر خود را به دست آورند.

هوش هیجانی چگونه بر تصمیم گیری ما تأثیر می گذارد؟

ما روزانه 35000 تصمیم می گیریم و به گفته محققان در کرنل، 226 مورد از آنها فقط در مورد غذا است. برخی از تصمیمات تأثیرات بیشتری نسبت به دیگران دارند و تصمیم گیری آنها همیشه آسان نیست. تصمیم گیری مجموعه ای از مهارت ها است که باید مانند سایر موارد توسعه یابد. با این حال، برای تصمیم گیری بهتر، ابتدا باید بفهمیم چه چیزی بر تصمیمات فعلی ما تأثیر می گذارد.

احساسات مثبت و منفی هر دو می توانند منجر به تصمیم گیری بد شوند، اما به نظر میرسد که وقتی صحبت از احساسات منفی می شود، ما کمتر آنها را می پذیریم. رویکرد بدون سر و صدا توسط دیگران ترجیح داده می شود و ما به خاطر اینکه خود را جمع بندی کرده و در شرایط منفی آرامش خود را حفظ کرده ایم مورد ستایش قرار می گیریم. با این حال، احساسات ما علائم هشداردهنده طبیعی بدن ما هستند و در برخی شرایط احساسات موجه هستند و واکنش های ما در تناسب کامل است. بنابراین، چرا ما به خود و دیگران اجازه می دهیم آنها را تحقیر کنیم؟

در دهه گذشته مطالعات بیشماری توسط دانشمندان رفتارشناسی نشان داده است که احساسات به عنوان موجودات قدرتمندی هستند که هم می توانند به تصمیمات ما آسیب برساند و هم به نفع آنها باشد. با این وجود، اعتقاد عمومی این است که احساسات قضاوت را تیره می کند و به طور کلی باید از آن اجتناب کرد، به ویژه در شرایط حرفه ای.

چرا احساسات ما مهم هستند؟

احساسات به ما ابزار لازم برای تعامل و ایجاد روابط معنی دار با دیگران را می دهند. توانایی ما در درک و مدیریت آنها یعنی هوش هیجانی (EQ) نقش مهمی در تصمیم گیری دارد.

متفکران تحلیلی سعی دارند مزایا و معایب یک تصمیم را بسنجند و از اجزای احساسی فاصله بگیرند. با این حال، عوامل موثر بر تصمیم گیری فراتر از یک لیست ساده است. تجربیات گذشته احساساتی را در آن زمان ایجاد می کند بنابراین بر تصمیم گیری ما تأثیر غیرمستقیم دارد. بنابراین، چه بخواهیم و چه نخواهیم، احساسات ما بر تصمیمات ما تأثیر می گذارد.

افرادی که از نظر احساسی باهوش هستند، تمام احساسات را از تصمیم گیری خود حذف نمی کنند؛ آنها احساساتی را که هیچ ربطی به تصمیم گیری ندارند حذف می کنند. (پروفسور کوته، دانشگاه تورنتو)

مهارت های زندگی شامل چه مواردی است؟

  1. خودآگاهی
  2. همدلی
  3. ارتباط موثر
  4. روابط بین فردی موثر
  5. کنترل خشم
  6. مقابله با هیجان های منفی
  7. آموزش حل مساله
  8. تصمیم گیری
  9. تفکر خلاق
  10. تفکر نقاد

لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:

مهارت های زندگی در زندگی ما چقدر مهم هستند؟

در زندگی روزمره، پیشرفت مهارت های زندگی به دانش آموزان کمک می کند تا روش های جدید تفکر و حل مسئله را پیدا کنند، تأثیر اقدامات خود را بفهمند و همچنین باید بیاموزند که مسئولیت کارهایی را که انجام می دهند بپذیرند و فرافکنی نکنند. همچنین اعتماد به نفس صحبت کردن در جمع، که می توان از کودکی آموزش داد باعث پیشرفت کلی هوش هیجانی می شود.

منظور از مهارت چیست؟

مهارت ها، توانایی لازم برای انجام کار یا فعالیت های مختلف هستند. مهارت های شغلی به شما امکان می دهد یک کار خاص را انجام دهید و مهارت های زندگی در انجام کارهای روزمره به شما کمک می کند. مهارت همان چیزی است که شما را در زندگی مطمئن و مستقل می کند و برای موفقیت ضروری است.

5 مهارت مهم رهبری در مدیران

  1. ارتباطات: یکی از مهمترین مهارت های یک رهبر، توانایی برقراری ارتباط موثر است.
  2. داشتن اطلاعات لازم در مورد تخصص
  3. صداقت داشتن در کار
  4. نو آوری و یادگیری فضای کوچینگ و منتورینگ
  5. توسعه مهارت های مناسب با فعالیت کاری

یادگیری هر کدام از این آیتم ها به صورت کارگاهی یا مشاوره فردی میتواند نقش بسیار مهمی در ارتقا شخص داشته باشد.

هوش عاطفی (هیجانی)

خودآگاهی خود را افزایش دهید

خودآگاهی عبارتی است ساده، برای مجموعه پیچیده ای از اطلاعات که مربوط به آگاهی نسبت به خویشتن در سطوحی مختلف است. هرچه خودآگاهی ما بیشتر باشد آسان تر می توانیم رفتار خود را با دیگران تطبیق دهیم و روابط و داد و ستدهای ما برای هر دو طرف رضایت بخش تر خواهد بود.

اعتماد به نفس خود را تقویت کنید

اعتماد به نفس یکی از خصلت های مهم در هوش هیجانی است. اعتماد به نفس شامل این باور اساسی است که ما میتوانیم هر کاری که نیاز باشد برای بدست آوردن نتیجه دلخواه خود انجام دهیم.

همدلی کنید

همدلی یعنی توانایی درک احساسات دیگران با یادآوری تجربیات مشابه از زندگی خود. ما سعی می کنیم درک کنیم چگونه و چرا افراد چنین احساسی دارند و مسائل را از دیدگاه آنها ببینیم.

تعادل احساسی داشته باشید

خودکنترلی یا تعادل احساسی بر پایه رفتار مثبت ما با خودمان و اطلاعات کافی از خود برای اتخاذ تصمیمات درست در مورد اینکه چطور با احساسات کنار بیاییم بنا شده است.

برای ارتقای شایستگی های اجتماعی خود تلاش کنید

رفتار مناسب در ابعاد اجتماعی منجر به شایستگی اجتماعی می شود. برای بهبود چنین مهارت هایی، باید به جای تمرکز بر آن چیزی که احساس می کنیم یا می خواهیم بگوییم، بر دیگران متمرکز شویم.

استرس خود را مدیریت کنید

ممکن است موقعیت هایی را تجربه کنید که استرس زا هستند، مثل سخنرانی کردن در جمع یا رفتن به محیط کاری جدید؛ اما باید بتوانید استرس خود را مدیرت کنید.

مرکز مشاوره اینجا مکث همواره آمادگی لازم را برای آموزش این مهارت ها داشته است.

منبع: positivepsychology.com، medium.com

لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:

افزودن نظر

نظرات کاربران

گل ارا
12:49 - 13 اسفند 02
من 34 ساله هستم و هنوز صحبت کردن در جمع های عمومی مشکل هست و اعتماد بنفس کافی و ندارم راهکاری برای حل این مشکل هست؟
دانیا
17:53 - 15 بهمن 02
پسر15 ساله من از هوش هیجانی بالای برخورداره و بسیار باهوشه درهرجمعی هم به عنوان رهبر و ارشد انتخابش میکنن دوستاش من دوست دارم این مهارت رو درونش رشد بدم که وقتی سنش رفت بالاتر بتونه در تمام مراحل کار و تحصیلش موفق باشه میشه در کلینیک شما براش تایمی رزرو کنم؟
مهدیه
12:18 - 15 بهمن 02
سلام.من هم همین مشکل رو داشتم و به کلینیک اینجا مکث مراجعه کردم و الان اعتماد به نفسم نسبت به قبل خیلی بهترشده.
ویدا
12:17 - 15 بهمن 02
هوش هیجانی شامل شناخت و کنترل نسبت به هیجان های خود و اطرافیان است و نوعی مهارت به حساب می اید. برای شناخت هوش هیجانی ابتدا نیاز داریم که احساسات خود را بشناسیم. هوش هیجانی برتصمیم گیری های ماهم موثر است و تست های فراوانی برای شناخت هوش هیجانی موجود است که توسط درمانگران و با تشخیص مورد استفاده قرار می گیرد.
ونوس
12:30 - 11 بهمن 02
من 30 ساله هستم تحصیلکرده هستم و از خانواده خوبی هستم اما واقعا اعتماد به نفس پایینی دارم و اصلا در جمع راحت نیستم برای صحبت کردن و معاشرت دلم میخواد مشاوره انجام بدم که کمی از این حال خارج بشم میشه لطفا راهنمایی کنید بنده رو
میترا
17:50 - 27 دی 02
من خیلی سعی میکنم در زمینه خودشناسی فعالیت کنم اما گاهی با پیگیری بعضی موضوعات کمی گیج میشم و درهمون مرحله متوقف میشه روانشناس دراین زمینه چقدر میتونه بهم کمک کنه به نظرتون؟