مرکز مشاوره اینجامکث
تست آنلاین
آدرس
رزرو وقت
واتس اپ

سایکو نورو ایمونولوژی یا روان عصب ایمنی شناسی

بهزاد متین 1474 بازدید 4 فروردین 1403

با تقدیر و تشکر از استاد بزرگوار و گرامی جناب آقای دکتر احمد علی پور که در درس سایکونورو ایمونولوژی یاد ایشان همیشه برای من به یادگار خواهد ماند. سایکونورو ایمونولوژی یا روان اعصاب ایمنی شناسی، شاخه ای نسبتا جدید از علم پزشکی و روانشنی سلامت است که اعتقاداتی را که پزشکان برای قرنها، شاید خیلی قبل از دوران یونان باستان، داشته اند، به اجرا در می آورد. فرض این است که وضعیت روانی بیمار بر ابتلا به بیماریها و بهبودی در آنها بر اساس سیستم ایمنی بدن تاثیر میگذارد. بطور خاص، سایکونورو ایمونولوژی ارتباط بین مغز و سیستم ایمنی را مطالعه میکند. در این مقاله قصد داریم تا به مبانی سایکونورو ایمونولوژی بپردازیم.

سایکو نورو ایمونولوژی (PNI) چیست؟

سایکونورو ایمونولوژی (Psychoneuroimmunology) عمدتاً جزو علوم پایه محسوب میشود که به مطالعه تعاملات بین ذهن، سیستم عصبی و سیستم ایمنی می پردازد. ذهن یا روان شامل افکار، عواطف، تجربیات و ایده هاشود. سیستم عصبی مغز، نخاع و اعصاب را در سراسر بدن درگیر می کند و سیستم ایمنی بدن شامل اندام ها و سلول هایی است که از بدن در برابر مهاجمان دفاع می کنند. ذهن و سیستم ایمنی از طریق سیستم عصبی محیطی، هورمونها و سیتوکین ها (نوعی پروتئین که در پاسخ به عوامل تهدیدکننده ترشح می‎شوند) ارتباط برقرار میکنند. این ارتباط به سیستم ایمنی اجازه میدهد تا به عوامل روانی اجتماعی پاسخ و به مغز سیگنال دهد (به عنوان مثال در مورد عفونت).

رشته روان عصب ایمنی شناسی یک علم بین رشتهای است و دانش را از غدد درون ریز، ایمنی شناسی، روانشناسی، نورولوژی و سایر زمینه ها با هم ادغام میکند. امروزه علاقه فزاینده ای به کاربردهای سایکو نورو ایمونولوژی ایجاد شده است، بویژه اینکه آیا مداخلات روانی اجتماعی میتواند بر بیماریهایی مانند ویروس نقص ایمنی انسانی یا ایدز (HIV) و سرطان تاثیر بگذارد یا خیر.

روان عصب ایمنی شناسی چگونه ایجاد شد؟

اصطلاح روان عصبی توسط رابرت آدر، محققی در بخش روانپزشکی در مرکز پزشکی دانشگاه روچستر در روچسترِ نیویورک ابداع شد. در دهه 1970، مطالعات آدر و سایر محققان، بینش جدیدی از اینکه چگونه تجربیاتی مانند استرس و اضطراب می توانند بر سیستم ایمنی فرد تاثیر بگذارند، ایجاد کرد.

در دهه 1970، آدر آزمایشاتی را روی موش های آزمایشگاهی انجام داد که نشان داد عوامل محیطی می توانند بر سیستم ایمنی بدن تاثیر بگذارند. در حقیقت کار آدر اقدامی در جهت مخالف دانش پذیرفته شده و علمی بود که معتقد بود سیستم ایمنی به سایر سیستم های بدن مرتبط نیست و هیچ راهی برای تعامل فیزیکی بدن با سیستم اعصاب و روان وجود ندارد. با این حال، مطالعات دیگر یافته های آدر را تایید کردند. به این ترتیب زمینه ای برای سایکو نورو ایمونولوژی شکوفا شد و صدها مطالعه تعاملات مختلف بین سیستم ایمنی و سایر فرآیندهای ذهنی و فیزیکی را بررسی کردند.

بسیاری از مطالعات سایکونورو ایمونولوژی بر چگونگی تاثیر استرس، خشم و افسردگی بر سیستم ایمنی متمرکز شده اند. بسیاری از مشکلات سلامتی مانند بیماری قلبی، پوکی استخوان، تاخیر در بهبود زخم و پیری زودرس با استرس و احساسات و هیجانات منفی مرتبط هستند. البته مطالعات کمتری با هدف نشان دادن مزایای شادی یا احساسات و هیجانات مثبت بر سلامتی انجام شده است (شاید به این دلیل که آزمایش این موضوع دشوارتر است).

بسیاری از پزشکان روانشناسان اشاره کرده اند که تمایل بیمار برای بهبودی با نتیجه بهبودی بیماری مرتبط است. حکایات بالینی مواردی از شفای معجزه آسا را بدون هیچ دلیل قابل اثباتی بازگو می کنند، یا مواردی که در آن یک بیمار با وجود بیماری لاعلاج خود ماه ها یا حتی بیشتر از حد انتظار برای حضور در مراسم عروسی دختر یا مناسبت های مهم دیگر دوام آورده است. اعتقاد بر این است که ایمان به پزشک نیز مدت هاست که بر شفای بیمار تاثیر می گذارد. در حقیقت این اعتقاد از جالینوس پزشک یونان باستان ریشه می گیرد که گفته شده است: «او با موفقیت افرادی را معالجه می کند که مردم به آنها اعتماد بیشتری داشته باشند».

اثر دارونما یا پلاسیبو نیز یک جنبه دیگر از شفا است. دارونما یک قرص قند یا موارد مشابهی است که ممکن است به گونه ای تجویز شود که بیمار فکر کند تحت درمان پزشکی است. میزان بروز واقعی اثر دارونما به سختی قابل اندازه گیری است، اما برخی از محققان بر این باورند که تا یک سوم تمام بیماران با دارونما بهبود می یابند.

سیستم ایمنی بدن چیست؟

وظیفه اصلی سیستم ایمنی محافظت از بدن در برابر عفونت است. هنگامی که مواد خارجی (به عنوان مثال، باکتریها، ویروسها، انگلها، قارچها) به بدن حمله میکنند، سیستم ایمنی این مهاجمان را شناسایی و از بین میبرد. علاوه بر این، سیستم ایمنی می تواند آسیب بافتی ناشی از آسیب را ترمیم و التیام بخشد و همچنین سلول های طبیعی را که به دلیل عفونت ها یا در برخی موارد بدخیمی ها تغییر یافته اند، از بین می برد.

سیستم ایمنی متشکل از گلبول های سفید خون است که در مغز استخوان و غده تیموس (غدهای در قسمت فوقانی قفسه سینه) رشد کرده و در طحال، غدد لنفاوی، ریه ها، دستگاه گوارش و پوست تجمع میکنند و از طریق خون و لنف به گردش در می آید. یک عنصر حیاتی در پاسخ ایمنی، تولید مولکول هایی است که پاسخ ایمنی را تقویت و هدایت می کنند (یعنی سیتوکین ها). سیتوکینهای مختلف باعث التهاب، سمیت سلولی، تولید آنتی بادی یا ترکیبی از آنها میشوند.

مغز و سیستم ایمنی چه رابطه ای دارند؟

به لحاظ تاریخی، سیستم ایمنی به عنوان سیستمی مستقل در نظر گرفته می شد. با این حال، در طول دهه 1960 و 1970، شواهدی مبنی بر اینکه سیستم ایمنی می تواند تحت تاثیر پدیده های روانی قرار گیرد، ارائه شد. در سال 1964، برخی محققان پیشنهاد کردند که ایجاد آرتریت روماتوئید (نوعی بیماری خود ایمنی) با عوامل شخصیتی مرتبط است و احتمال پدیده های روان شناسی عصبی را افزایش می دهد. سیستم ایمنی و مغز از چند طریق با یکدیگر ارتبار دارند:

1) سیستم عصبی خودمختار

ارتباط عصبی دو طرفه بین سیستم عصبی مرکزی (CNS) و سیستم ایمنی وجود دارد و مستقیمترین مسیر از سیستم عصبی مرکزی به سیستم ایمنی از طریق سیستم عصبی خودمختار (ANS) است. زیرا رشته های عصبی سمپاتیک اندام های لنفاوی مانند مغز استخوان و طحال را عصب دهی می کنند. شواهد نشان می دهد که سیستم ایمنی می تواند از طریق سیستم عصبی خودمختار، به ویژه عصب واگ زیر دیافراگم، به مغز سیگنال بدهد.

2) سیستم غدد درون ریز

سیستم غدد درون ریز از غدد مختلفی تشکیل شده است که هورمون ها را ترشح می کنند. هورمون ها مواد شیمیایی هستند که در جریان خون آزاد می شوند، گیرنده های سلول ها را تحریک کرده و رفتار آن سلول های موردنظر را تغییر می دهند. شواهد زیادی وجود دارد که غدد درون ریز بر سلول های ایمنی تاثیر می گذارند. به عنوان مثال، سلول های ایمنی به بسیاری از هورمون ها از جمله کورتیزول، پرولاکتین و هورمون رشد واکنش نشان می دهند. بسیاری از سلول های درگیر در پاسخ ایمنی، گیرنده های سطحی تعدادی از هورمون ها را حمل می کنند و به آنها اجازه می دهند به سیگنال های مغز و همچنین سایر سیستم های اندام پاسخ دهند.

3) ارتباط ایمنی به مغز

سیتوکین ها می توانند بر عملکرد اعصاب و غدد و مغز به شکل غدد درون ریز تاثیر بگذارند. سیتوکین ها باعث افزایش دمای بدن (تب) شده و این رشد برخی از باکتری ها را به تاخیر می اندازد. اما این کار را با عواقبی انجام می دهد که درنتیجه آن رفتارهای بیمار ظاهر می شود که همراه با تب، احساس خستگی و ضعف، از دست دادن علاقه به اطراف، از دست دادن اشتها و از دست دادن تمرکز نیز ظاهر می شود.

هورمون ها، استرس و سیستم ایمنی!

این ایده که قرار گرفتن در معرض عوامل استرس زا ممکن است بر پاسخ ایمنی تأثیر بگذارد، موضوع اولیه مورد علاقه در سایکو ایمونولوژی (PNI) بود. همچنین شواهد به وضوح نشان می دهد که قرار گرفتن در معرض عوامل استرس زا روانی و فیزیکی می تواند بر سیستم ایمنی تاثیر بگذارد. البته تاثیر سیستم ایمنی هم بستگی به نوع استرس و هم شخص درگیر دارد.

استرس می تواند جسمی یا روانی، قابل کنترل یا غیرقابل کنترل و حاد یا مزمن باشد. علاوه بر این، افراد مختلف ممکن است به روش های مختلفی با قرار گرفتن در معرض عوامل استرس زا مقابله کنند. هنگامی که یک موقعیت به عنوان تهدید تلقی می شود، سیستم عصبی سمپاتیک با ترشح اپی نفرین و نوراپی نفرین پاسخ می دهد. پیامدهای این پاسخ شامل افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون و انقباض عروق محیطی است. قرار گرفتن در معرض عوامل استرس زا همچنین بر پاسخ غدد درون ریز تاثیر می گذارد و سطوح هورمون هایی مانند کورتیزول را تغییر می دهد. این پاسخ ها به نوبه خود می توانند بر سیستم ایمنی بدن تاثیر بگذارند.

بیش از 300 مطالعه وجود دارد که استرس و عوامل استرس زا را با سیستم ایمنی مرتبط کرده اند. در یک یکسری ازمطالعات، عوامل استرس زا به طور غیرقابل انکاری با تغییرات در سیستم ایمنی مرتبط بودند. اثرات عوامل استرس زا و هورمون های استرس به شدت به ویژگی های عامل استرس زا، به ویژه مدت زمان عامل استرس زا بستگی دارد. به عنوان مثال عوامل استرس زای مزمن که طولانی مدت بودند، مانند داشتن همسری مبتلا به زوال عقل، عملکرد سلول های ایمنی و تولید آنتی بادی را کاهش داد.

مداخلات روانشناختی و رفتاری

امروزه تعداد مطالعاتی در حوزه سایکوایمونولوژی تاثیر مداخلات روانی اجتماعی بر سیستم ایمنی را بررسی می کنند در حال افزایش است. به طور خاص، فرضیات مبنی بر اینکه استرس روانی و اجتماعی می تواند بر سیستم ایمنی تاثیر بگذارد، این فرضیه ثانویه را ایجاد کرده است که مداخلات روانی اجتماعی برای کاهش استرس می تواند تاثیر معکوس بر سیستم ایمنی داشته باشد. چنین مداخلاتی معمولا شامل مدیریت استرس، ریلکسیشن و هیپنوتیزم است. یک پژوهش نشان داد که اغلب مداخلات مدیریت استرس و ریلکسیشن در شرکت کنندگان موجب مشاهده تغییرات ایمنی که به موجب استرس به وجود آمده بودند را کاهش دهد:

مدیریت استرس

در مداخلات مدیریت استرس، به شرکت کنندگان آموزش داده می شود که موقعیت هایی را که برایشان استرس زا است را تشخیص دهند و واکنش هایی را که در این موقعیت ها دارند نیز شناسایی کنند. سپس به شرکت کنندگان آموزش داده می شود تا از قرار گرفتن در معرض عوامل استرس زا غیر ضروری اجتناب کنند و بهتر با عوامل استرس زا کنار بیایند. مداخلات مدیریت استرس بیشتر بیماران مبتلا به بیماری های مزمن پزشکی مانند سرطان و ایدز را هدف قرار داده است. چنین مداخلاتی معمولا شامل اطلاعات و آموزش در مورد بیماری، دسترسی به حمایت روانشناختی، کمک به تغییر شناخت در مورد بیماری و آموزش برای بهبود مهارت های مقابله ای است.

افشا و سلامت

برخی داده ها نشان می دهند که شناخت ها یا احساسات آسیب زای فاش نشده ممکن است به عاملی برای تهدید سلامت جسمانی شود. در مطالعات انجام شده در این زمینه، از شرکت کنندگان خواسته شد درباره موقعیت های استرس زا یا آسیب زا که تجربه کرده اند، صحبت کنند. تصور می شود که پردازش و بیان عاطفی در طول این فعالیت منجر به تنظیم بهتر سیستم های موجود در بدن می شود. تحقیقات در این زمینه ارتباط بین افشا و کاهش هیجان منفی، کاهش فعالیت در سیستم عصبی سمپاتیک و کاهش مراجعه به مراکز بهداشتی را پیدا کرده است. بنابراین میتوان گفت نتایج ایمونولوژیک شامل پاسخ بهتر به واکسیناسیون و ایمنی بهتر است.

حالت آرامش

حالت آرامش را می توان به روش های مختلفی از جمله بیوفیدبک، تصویرسازی، هیپنوتیزم و مدیتیشن القا کرد. به طور کلی، تمام این اشکال آرامش با کاهش خلق منفی، کاهش سطح هورمون ها و کاهش فعالیت در سیستم عصبی سمپاتیک مرتبط است.

هیپنوتیزم

هیپنوتیزم شامل القای حالت دستکاری شده هوشیاری است. در مطالعات پژوهشی، استفاده از هیپنوتیزم برای تاثیرگذاری بر سیستم ایمنی اغلب برای تاثیرگذاری بر پاسخ های آلرژیک بدن است. شرکت کننده ابتدا یک آلرژن زیر پوست تزریق می کند. سپس یک حالت هیپنوتیزمی القا می شود و به شرکت کننده هیپنوتیزم شده دستور داده می شود که پاسخ خود را نسبت به آلرژن تقویت یا سرکوب کند. به دنبال چنین مداخلاتی، هیپنوتیزم با موفقیت پاسخ ایمنی را سرکوب کرده، اما تقویت نمی کند. در زمینه های پزشکی، هیپنوتیزم برای مدیریت درد مزمن و افزایش سازگاری با شرایط و بیماری های فیزیکی استفاده شده است. تفاوت های زیادی در حساسیت افراد نسبت به هیپنوتیزم وجود دارد و افراد هیپنوتیزم پذیر قوی ترین تغییرات ایمنی را دارند.

سایکونورو ایمونولوژی چه فوایدی دارد؟

بیشتر از آنکه این دانش یک درمانی خاص باشد، یک زمینه پژوهشی ایجاد می کند. با این حال، سایکونورو ایمونولوژی مزایای بسیاری از رویکردهای غیر سنتی یا کل نگر برای درمان را بررسی کرده است. درنهایت این علم موجب ایجاد پروتکل هایی برای روان درمانی و مشاوره برای افراد مبتلا به سرطان، و بیوفیدبک و درمان های آرامش بخش برای کاهش استرس شده است. این امکان وجود دارد که مطالعات سایکو نورو ایمونولوژی منجر به کشف راه های جدیدی برای تقویت سیستم ایمنی شود. می توان گفت سایکو نورو ایمونولوژی به بسیاری از باورهای عامیانه قدیمی در مورد تاثیر ذهن بر بیماری و شفا اعتبار می بخشد.

به طور کلی میتوان نتیجه گرفت روان عصب ایمنی شناسی چارچوبی علمی برای محققان فراهم می کند تا جنبه های شفا را که فراتر از درمان بالینی استاندارد است بررسی کنند. محققان سایکو نورو ایمونولوژی به دنبال پیوندهای فیزیکی هستند که به سیستم ایمنی اجازه می دهد به عوامل روانشناختی مانند میل به زندگی تا یک تاریخ خاص پاسخ دهد. آنها به راه هایی نگاه می کنند که حالت های روانی، مانند ناامیدی، می توانند به سیستم ایمنی سیگنال دهند که دفاع بدن را کاهش دهد.

آیا سایکوایمونولوژی علمی است؟!

اگرچه بسیاری از دانشمندان در ابتدا نسبت به یافته های سایکو نورو ایمونولوژی تردید داشتند، اما در آغاز قرن بیست و یکم این رشته اعتبار بیشتری پیدا کرد، تا جایی که خدمات بهداشت عمومی ایالات متحده صدها کمک هزینه تحقیقاتی را در زمینه سایکو نورو ایمونولوژی تامین مالی کرد. تحقیقات جدید زیادی در حال انجام است و چندین مجله دانشگاهی به سایکو نورو ایمونولوژی اختصاص داده شده است. محققان تاکید می کنند که آنها صرفا برای این باورها که افراد شاد عمر طولانی تری دارند یا افرادی که خشم خود را حفظ می کنند به خود سرطان می دهند، پشتوانه علمی ارائه نمی دهند. در عوض، آنها در حال کشف نحوه ارتباط سیستم ایمنی با سیستم عصبی و غدد درون ریز هستند.

مطالعات نشان می دهد که عوامل روان شناختی مانند استرس، سیستم ایمنی را کاهش می دهند، اما مشکل و نابهنجاری در سیستم ایمنی می تواند باعث تغییرات روانی و رفتاری نیز شود. این بدان معناست که ارتباطی دو طرفه وجود دارد. فردی که در حال مبارزه با عفونت (شاید از سرماخوردگی) است، دچار تغییرات رفتاری مانند خستگی، تحریک پذیری و از دست دادن اشتها می شود. سایکو نورو ایمونولوژی تعاملات پیچیده بین سیستم های بدن را ترسیم می کند. عواملی که در این حوزه مورد مطالعه قرار میگیرند عبارتند از: خلق و خو، بیماری، پاسخ ایمنی، حساسیت به بیماری و حفظ سلامت. سایکونورو ایمونولوژی به ویژه برای محققان و مراقبانی که با افراد مبتلا به سرطان و افسردگی سروکار دارند، کمک کننده بوده است.

جمع بندی

ارتباط روشنی بین سیستم عصبی و عصبی غدد درون ریز و سیستم ایمنی وجود دارد، و شواهدی قانع کننده به تاثیر عوامل روانی- اجتماعی بر عملکرد ایمنی و همچنین بالعکس اشاره دارد. مداخلات برای کاهش اثرات بالقوه مضر استرس و افسردگی بر سیستم ایمنی در مراحل ابتدایی خود هستند، اما نمونه های دلگرم کننده ای وجود دارد که نشان می دهد چگونه استفاده از سایکو نورو ایمونولوژی ممکن است به عملکرد بهتر سیستم ایمنی و به طور بالقوه به سلامت بهتر کمک کند.

منابع:

مبانی سایکونورو ایمونولوژی دکتر احمد علی پور (استادیار روانشناسی سلامت دانشگاه پیام نور) انتشارات: تیمورزاده

لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید: