مرکز مشاوره اینجامکث
تست آنلاین
آدرس
رزرو وقت
واتس اپ

آنفولانزای یاپی ها یا آنفولانزای جوانان پردرآمد

مژگان رضائیان 2235 بازدید 5 اسفند 1400

افزایش سطح رفاه اجتماعی نمی تواند همیشه با آرامش روحی همراه باشد. افزایش ساعات کاری و تنش های عصبی حاصل از آن منجر به مشکلات روحی مختلفی میشود که یکی از آنها اختلال سندرم خستگی مزمن است. این اختلال که با نام آنفولانزای یاپی ها یا آنفولانزای جوانان پردرآمد نیز شناخته می شود گریبان بسیاری از ثروتمندان را گرفته و منجر به مختل شدن زندگی آنها شده است. با توجه به اینکه اطلاعات محدودی در خصوص این اختلال وجود دارد این مقاله به بررسی آن پرداخته است.

آنفولانزای یاپی ها یا آنفولانزای جوانان پردرآمد

آنفولانزای یاپی ها یا آنفولانزای جوانان پردرآمد نوعی اختلال است که خود را با خستگی بسیار زیاد نشان میدهد. این خستگی بر خلاف خستگی های متداول با استراحت کردن برطرف نمیشود. برای این اختلال هنوز توجیه علمی یافت نشده است اما به طور کلی یکی از موارد زیر می تواند علت رخ دادن آن باشد:

  1. اگرچه هنوز از نظر علمی به اثبات نرسیده است اما برخی از محققان مدعی هستند که آنفولانزای یاپی ها یا آنفولانزای جوانان پردرآمد می تواند ریشه ویروسی داشته باشد. در واقع آنها وجود دو ویروس اپشتین بار و ویروس تبخال را دلیل بروز این بیماری میدانند.
  2. برخی از محققان ضعف در سیستم ایمنی بدن را علت این اختلال میدانند.
  3. مشکلات هورمونی همانگونه که در وقوع افسردگی دخیل هستند میتوانند منجر به بروز این سندرم شوند.
  4. فشار کار و تنش های حاصل از آن از اصلی ترین دلایل رخ دادن آنفولانزای یاپی ها یا آنفولانزای جوانان پردرآمد است. لازم به ذکر است این اختلال در بانوان شیوع بیشتری دارد.

علائم آنفولانزای یاپی

تشخیص این بیماری از طریق آزمایش امکان پذیر نیست بنابراین پزشک معالج با بررسی نشانه های بیماری اقدام به تشخیص و درمان آن میکند. این اختلال خود را با علائمی به شرح زیر نشان می دهد:

سندرم خستگی مزمن CFS

سندرم خستگی مزمن (آنفولانزای یاپی ها یا آنفولانزای جوانان پردرآمد) حاصل تنش های روحی و استرس های طولانی مدت است. در واقع نمود علائم ذکر شده در بالا به صورت دائمی و مستمر (به مدت حداقل شش ماه) می تواند نشانه رخ دادن این سندرم باشد. سندرم خستگی مزمن به علت فرسودگی شغلی رخ می دهد یعنی زمانی که فشار و حجم کاری بیشتر از ظرفیت مغز و بدن باشد.مراحل نمود این سندرم به شرح زیر است:

  1. در مرحله اول فشار و بار روانی کار وجود دارد اما این فشار هنوز جسم را زمین گیر نکرده است. این بدان معنا است که فرد از نظر جسمی و روحی احساس خستگی میکند اما میتواند از پس کارهای خود برآید.
  2. اگر علائم این بیماری در مراحل اولیه جدی گرفته نشود بدن فرد وارد مرحله اضطراری میشود. در این مرحله بیمار توان برخاستن از بستر را ندارد. همچنین او نمی تواند بر روی کارهای روزانه خود متمرکز شود و قدرت تفکر خود را از دست میدهد. این علائم با حملات پانیک و احساس افسردگی شدت می یابد.
  3. مرحله دوم بدون شک بیمار را وادار به استراحت اجباری می کند از این رو در مرحله سوم بهبودی نسبی حاصل میشود. در این مرحله که به عنوان مرحله بهبود نیز شناخته میشود فرد میتواند از پس کارهای روزانه خود برآید. اما کسب این توانایی به معنای از بین رفتن فشار عصبی و احساس خستگی نیست زیرا حساسیت بالا در برابر تنش های روحی با بیمار باقی خواهد ماند.

ارتباط اعتیاد به کار و سندرم خستگی مزمن

تفاوت در شرایط زندگی انسان ها موجب تفاوت اولویت های آنها در زندگی شده است. برخی از افراد وابستگی بسیار زیادی به کار خود دارند. در واقع آنها خلاهای روحی خود را با کار کردن جبران می کنند. برای آنها موفقیت کاری همه چیز است به همین دلیل تمام ساعات عمر خود را به کار کردن اختصاص میدهند. این دسته از افراد هویت مستقلی ندارند و کار آنها شخصیت واقعی آنها است. علت تن سپردن آنها به کار زیاد می تواند فرار از واقعیت های زندگی باشد. در واقع آنها با کار کردن به زندگی بی هدف خود مفهوم و اعتبار می بخشند. این حجم از وابستگی کاری را اعتیاد به کار می نامند.

وقتی فردی تمام فکر و ذهنش موفقیت کاری و کار کردن باشد در معرض تنش های روحی بسیاری قرار میگیرد. از طرفی چنین افرادی وقت پرداختن به نیازهای جسمی و روحی خود ندارند. به همین دلیل بسیاری از محققان معتقدند بین اعتیاد به کار و سندرم خستگی مزمن ارتباط مستقیمی وجود دارد یعنی هرچه فرد وابستگی بیشتری به کار کردن داشته باشد شانس ابتلایش به این اختلال بیشتر خواهد بود.

چرا هیج چیز مرا خوشحال نمیکند؟

آنفولانزای یاپی ها یا آنفولانزای جوانان پردرآمد خود را با خستگی دائمی جسمی و روحی نشان می دهد. خستگی روح مانع از تجربه احساس خوشبختی و شادی میشود. در واقع افراد مبتلا به اختلال خستگی مزمن، علیرغم دسترسی داشتن به تمامی امکانات رفاهی و مالی، احساس خوشبختی و شادی نمیکنند زیرا روح آنها قادر به پذیرش احساسات خوشایند نیست. متاسفانه به دلیل دانش کمی که در خصوص این اختلال وجود دارد آنها ریشه مشکلات خود را نمیدانند و در یک سرگردانی دائمی به سر می برند. در نتیجه عدم وجود احساس شادی منجر به غرق شدن بیش از پیش آنها در کار میشود زیرا کار کردن شانس تفکر و پرداختن به مشکلات را از آنها میگیرد. این در حالی است که تنش های کاری مانع جدی تری در برابر خوشبختی این افراد ایجاد میکند.

ارتباط ثروت و پوچی و کمال گرایی

همیشه ثروتمند بودن به معنای خوشبخت بودن نیست گاهی انسانها برای ادامه زندگی خود به دنبال بهانه و دلیل هستند. اگر فردی به تمامی امکانات دسترسی داشته باشد دیگر بهانه ای برای ادامه زندگی نمی یابد. این احساس پوچی با طمع ثروت اندوزی شدت می یابد. پس افراد ثروتمند به منظور کسب ثروت، بیشتر وقت خود را به کار کردن اختصاص میدهند این در حالی است که آنها هیچ انگیزه ای برای کسب درآمد ندارند.

از طرف دیگر افراد ثروتمند به دنبال نهایت و کمال هر چیزی هستند. به همین دلیل آنها در آرزوی دست یافتن به کمال ثروت، بیشتر وقت خود را صرف کار کردن میکنند. از آنجایی که آنها نمیتوانند نقص را بپذیرند در یک دور باطل گرفتار میشوند زیرا همیشه ایرادی بر نهایت تلاش آنها وارد است. احساس پوچی در کنار کمال گرایی برایندی جز بروز آنفولانزای یاپی ها یا آنفولانزای جوانان پردرآمد ندارد.

در نهایت میتوان گفت افراد ثروتمند (یا افراد به دنبال کسب ثروت) آنقدر در کمال ذهنی خود اسیر میشوند که کار کردن تمام زندگی آنها را اشباع میکند به طوریکه دیگر به سلامت و نیازهای جسمی و روحی خود توجه نشان نمیدهند. این سبک زندگی در ابتدای امر خود را با پوچی و بی انگیزگی نشان میدهد اما به مرور زمان به سندرم خستگی مزمن تبدیل میشود. این سندرم با بدترین علائم ممکن جسمی و روحی نمود پیدا میکند به طوریکه فرد دیگر قادر به انجام کارهای روزانه خود نیست.

لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید: