اگزیستانسیالیسم مکتبی است که پیروان آن به دنبال یافتن پاسخی به سؤالات مرتبط با «فلسفه وجود» و «بحران وجودیت» هستند. افراد مختلفی از طیف های مختلف اجتماع نظیر فیلسوفان، جامعه شناسان، روانشناسان، منتقدان سعی کرده اند به این سؤالات: «از کجا آمده ایم؟ چرا آمده ایم؟ دلیل بودنمان چیست؟ دلیل رنج هایمان چیست؟» و سؤالاتی از این دست پاسخ بدهند. نویسندگان روانشناسی اگزیستانسیال از جمله اروین د. یالوم، اریک فروم، رولو مِی، شوپنهاور، ویکتور فرانکل و هایدگر از جمله افرادی هستند که هر یک از دریچه چشم خود پاسخی به سؤالات وجودی داده اند، هر چند که پیشگامان این مکتب از قرن ها پیش هم به دنبال ارائه پاسخ به چنین سؤالاتی بوده اند و سعی داشتند مفهوم زندگی را دریابند و تجربیات خود را در این مسیر دشوار در اختیار دیگران نیز قرار دهند.
در این مقاله با افراد شاخص این حوزه و جملات ناب و زیبایی از اگزیستانسیال آشنا می شوید.
ابن سینا، مولانا، عمر خیام، حافظ و دیگر بزرگان از این دسته افراد بودند که به دنبال فلسفه زندگی و چرایی رنج ها بوده اند؛ گرچه چنین سبکی با مفهوم غربی خود در تاریخ ادبیات ما وجود نداشته است. ما در این مقاله سعی داریم با ارائه جملات اگزیستانسیالیسم تا حدودی با افکار نویسندگان غربی این مکتب آشنا شویم. با ما همراه باشید!
فلسفه اگزیستانسیالیسم (وجودگرایی) یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین جریان های فکری قرن بیستم بوده است. این جریان فلسفی به بررسی مسائل مرتبط با وجود انسان، معنا و ارزش زندگی، آزادی، انتخاب و مسئولیت پرداخته است. برخی از بزرگان تاریخ اگزیستانسیالیسم عبارتند از:
کی یرکگور، فیلسوف دانمارکی، به عنوان پدر فلسفه اگزیستانسیالیسم شناخته می شود. او به موضوعاتی مانند اضطراب، استیصال و ایمان پرداخته و معتقد بود که زندگی فردی و تجربه شخصی، بنیادین ترین مسائل فلسفی هستند.
نیچه، فیلسوف آلمانی، با نقد دین و اخلاق سنتی و تأکید بر اراده قدرت و (ابرمرد) (Übermensch) تاثیر عمیقی بر فلسفه اگزیستانسیالیسم داشت. او به اهمیت خلق ارزش های شخصی و پذیرش مسئولیت برای خودکفایی تاکید داشت.
سارتر، فیلسوف فرانسوی، یکی از مهم ترین چهره های فلسفه اگزیستانسیالیسم است. او به موضوعاتی مانند آزادی، انتخاب و مسئولیت پرداخت و جمله معروف "وجود مقدم بر ماهیت است را مطرح کرد. او معتقد بود که انسان ها خودشان باید معنا و هدف زندگی شان را بسازند.
دو بووار، فیلسوف و نویسنده فرانسوی، به موضوعات مرتبط با جنسیت، آزادی و اخلاق پرداخته است. کتاب معروف او (جنس دوم) تأثیر زیادی بر جنبش های فمینیستی داشت و به بررسی وضعیت زنان در جوامع مردسالار پرداخت.
کامو، نویسنده و فیلسوف فرانسوی-الجزایری، به بررسی مفهوم بی معنایی و ابسورد (absurd) پرداخته است. او معتقد بود که انسان ها باید با بی معنایی زندگی مواجه شوند و با آن کنار بیایند. کتاب های معروف او شامل بیگانه (The Stranger) و (طاعون) (The Plague) هستند.
هایدگر، فیلسوف آلمانی، به بررسی وجود و ماهیت انسان پرداخت. کتاب معروف او هستی و زمان (Being and Time) به تحلیل عمیق وجود انسان و مفهوم زمان پرداخته است.
یاسپرس، فیلسوف و روانپزشک آلمانی، به بررسی مسائل مربوط به فلسفه وجودی و دینی پرداخت. او معتقد بود که فلسفه باید به انسان ها کمک کند تا از وضعیت های محدود و بحران های وجودی عبور کنند.
تیلیش، الهی دان و فیلسوف آلمانی-آمریکایی، یکی از بزرگ ترین نمایندگان الهیات اگزیستانسیالیستی بود. او به بررسی مفهوم ایمان و "شجاعت بودن" پرداخت و معتقد بود که ایمان باید با شک همراه باشد تا اصیل باشد.
مرلو-پونتی، فیلسوف فرانسوی، به بررسی تجربه زیستی و پدیدارشناسی پرداخت. او در کتاب (پدیدارشناسی ادراک) به تحلیل تجربه انسانی از طریق بدن و حس ها پرداخت و به ارتباط بین ذهن و بدن توجه ویژه ای داشت.
لویناس، فیلسوف فرانسوی-لتونیایی، به بررسی اخلاق و رابطه با دیگری پرداخت. او معتقد بود که مواجهه با چهره دیگری مهم ترین تجربه انسانی است و این مواجهه بنیاد اخلاقی ما را تشکیل می دهد.
بوبر، فیلسوف و الهی دان یهودی اتریشی-اسرائیلی، به بررسی رابطه "من-تو" پرداخت. او معتقد بود که ارتباط اصیل و حقیقی بین انسان ها از طریق دیالوگ و مواجهه واقعی با دیگری شکل می گیرد.
داستایوفسکی، نویسنده روسی، با رمان های معروف خود مانند "جنایت و مکافات" و "برادران کارامازوف" به بررسی عمیق مسائل اخلاقی و وجودی پرداخت. آثار او تأثیر عمیقی بر فلسفه اگزیستانسیالیسم داشت.
کافکا، نویسنده اهل چک، با داستان های کوتاه و رمان هایش به بررسی وضعیت های ابسورد و بی معنایی زندگی پرداخت. آثار او مانند "مسخ" و "محاکمه" تأثیر زیادی بر فلسفه اگزیستانسیالیسم گذاشته است.
اونامونو، نویسنده و فیلسوف اسپانیایی، به بررسی مسائل مربوط به ایمان، مرگ و بی معنایی زندگی پرداخت. او معتقد بود که زندگی انسانی با تضادها و تناقضات زیادی همراه است که باید پذیرفته شوند.
نانسی، فیلسوف فرانسوی، به بررسی موضوعاتی مانند جامعه، همبستگی و تجربه جمعی پرداخت. او معتقد بود که وجود انسانی در تعامل با دیگران و در بستر اجتماعی شکل می گیرد.
این فیلسوفان و نویسندگان با آثار و اندیشه های خود به بررسی عمیق تر مسائل وجودی، معنا و ارزش زندگی و تعامل انسان ها با یکدیگر پرداخته اند و تأثیرات عمیقی بر فلسفه و ادبیات قرن بیستم و بعد از آن داشته اند.
«زندگی را طوری با کمال زندگی کن که در هیچ کجای زندگی ات، آن را زندگی نکرده و «بی زیستن» پشت سر نگذاشته باشی، آنگاه در موعد مقرر با مرگ روبرو شو!»
«اگر اسیر این تفکر باشید که دلایل خوب زندگی نکردن شما، بیرون از وجودتان هستند، هیچ تغییر مثبتی در زندگیتان رخ نخواهد داد. تا وقتی که مسئولیت زندگی خود را نپذیرفته اید و دلیل خوب زندگی نکردن خود را ناشی از بی قید بودن همسر، کارفرمای زیاده طلب، تأثیرات ژن، الزامات و اجبارهای بیرونی غیر قابل مقاومت و عوامل بیرونی میدانید، همچنان در بن بست افکار خود گیر افتاده اید. شما خودتان مسئول جنبه ها و موقعیت های زندگیتان هستید و تنها خودتان قدرت تغییر آنها را دارید. حتی اگر برای تغییر آنها با محدودیت هایی روبرو هستید، باز هم آزادی و حق انتخاب چگونگی پذیرش و رویارویی با این محدودیت ها با شماست.»
«اگر انسان واقعاً و صمیمانه به کسی عشق می ورزد، بنابراین میتواند همه مردم دنیا و زندگی را نیز دوست داشته باشد. اگر من بتوانم جمله «دوستت دارم» را به کسی بگویم، باید این توانایی را نیز داشته باشم که بگویم من در وجودِ تو، همه را، همه دنیا را، حتی خودم را دوست دارم.»
«اگر ما کسی را ببینیم که دم از عشقِ به گل می زند ولی اغلب فراموش میکند که گل هایش را آبیاری کند، عشق او را باور نمی کنیم. عشق چیزی نیست جز رغبت واقعی به زندگی و پرورش آن چیزهایی که نسبت به آنها عشق و مهر داریم. اگر رغبت جدی وجود ندارد، پس عشقی هم در کار نیست.»
«قدرت؛ به معنای استعداد و بالقوه بودن است. بالقوه بودن نظر به آینده دارد و در آینده باید محقق شود و آینده زمانی است که ما در مورد آن به خود قول می دهیم و به قول نیچه «انسان تنها حیوانی است که قول و قرار می گذارد». قول و قرار و پیمان با ظرفیت های ما برای تصور خود در آینده مرتبط است. ناامیدی اغلب بیماران که به صورت افسردگی، یأس و بیانِ عبارتِ من نمی توانم، خودنمایی میکند، ناشی از عدم توانایی برای دیدن یا ساختن آینده است.»
ژان پل سارتر، فیلسوف و نویسنده فرانسوی، یکی از شخصیت های برجسته فلسفه اگزیستانسیالیسم است که با آثار و افکارش تأثیر عمیقی بر فلسفه و ادبیات قرن بیستم گذاشت. سارتر به طور مخصوص بر ایده هایی مانند آزادی، مسئولیت فردی، و وجود بدون هدف پرداخت. او از آنجایی که معتقد بود وجود مقدم بر ماهیت است، به این معنی که انسان در ابتدا بدون هدف یا معنا به دنیا می آید و خودش باید با انتخاب ها و تصمیماتش معنا و هدف زندگی خود را خلق کند. سارتر همچنین با عبارت (جهنم دیگران هستند) به برجسته سازی نقش دیگران در تعیین هویت و وجود فردی اشاره می کند، زیرا انسان در تعامل با دیگران و از طریق روابط اجتماعی، هویت و واقعیت خود را شکل می دهد. او به این باور بود که زندگی به واسطه انتخاب ها و اعمال فردی معنا پیدا می کند و انسان باید به طور آگاهانه و با اعتماد به نفس به سوی آزادی و مسئولیت پذیری حرکت کند تا زندگی اش ارزشمند و معنادار باشد.
«انسان ارزش ها را در چیزها بنا نهاد و اولین نفر او بود که معانیِ انسانیِ چیزها را آفرید و از این رو خود را انسان یعنی ارزیاب نامید.»
«در روان یک انسان، اینکه کدام گروه از احساسات زودتر از همه برانگیخته شده و به زبان در آیند و فرمان دهند، نظام کلی ارزش های آن انسان را مشخص کرده و در نهایت مدل خوشایندی های او را معین میکنند. ارزش گذاری های هر انسان چیزی را از ساختار روان او بر ملا می سازد که نشان می دهد آن شخص شرایط و نیازمندی های حقیقی و ضروری خود را در کجا جستجو می کند.»
«خاستگاه ارزش های اخلاقی، چیزی است که برای من در اولویت قرار دارد؛ زیرا آینده بشریت در گرو همین امر است.»
به خود تاکید کنید، به آنچه که به شما می رسد، اما از همه چیز به خودتان ترسیده باید.
«آیا میتوان سازگاری ای بین مفهوم یگانگی زندگی انسان با احساسِ در خانه بودن و در جهان بودن پیدا کرد؟ آیا میتوان به نحوی اصیل ولی متفاوت با دیگر موجودات جهان زندگی کرد بی آنکه دیدگاه بیگانه بودن در جهان و از واقعیت جدا افتادن به خود داشته باشیم؟ ما باید بتوانیم بر فراموشیِ هستی غلبه کنیم؛ زیرا با تأمل در هستی قادر میشویم که یکتایی خود را با حس در خانه بودن باز شناسیم.»
«اگر در روزمرگی مجذوب و غرق شویم، همانطور که در قسمت عمده ای از زندگی خود چنین هستیم، زندگی ما فاقد اصالت است. در چنین حالتی سلیقه ها و علاقه های افراد دیگر یا توده بی شکل و فرو افتاده انسان ها که در زندگی روزمره نوع بشر حاکم است، عنان و اختیار هستی ما را نیز در دست خواهد گرفت.»
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.