طرز تفکر هر فرد، شامل افکار عمومی و نگرشهایی است که فرد نسبت به جهان اطراف خود دارد. هر فردی فکر خود را دارد که این باعث میشود دیدگاه های مختلفی در مورد نگرش به دنیا بوجود آید. اما همه تفکرات یکسان نیستند، در واقع تنها بعضی از آنها سالم هستند. طرز تفکر سالم به فرد این امکان را میدهد که رشد کند و موجبات شادی فرد را فراهم کند. اما در مقابل، برخی دیگر از افکار میتوانند ناسالم باشند و مانع موفقیت افراد شوند. به همین علت طرز تفکر هر فرد میتواند بسیار مهم باشد و در عملکرد فرد تاثیر بسزایی بگذارد. افراد باید بدانند که چه طرز تفکری سمی است و یاد بگیرند تا با دقت در مورد خود فکر کنند، چرا که کلیدی برای اعمال بعدی فرد خواهد بود. در ادامه قصد داریم تا نشانه های طرز تفکر سمی و نمونه هایی از آنرا بررسی کنیم.
در مقابل رشد تفکرات یک فرد، عاملی به نام طرز تفکر ثابت وجود دارد. این یک روش غیرمولد از فکر کردن است که تنها مانع موفقیت میشود. نیاز اساسی برای رشد و توسعه تواناییهای شخصی، طرز فکری مولد است و اگر ذهنیتی ثابت داشته باشید، رشد و توسعه توانایی هایتان متوقف خواهد شد. چرا که زیربنای طرز تفکر ثابت، این عقیده است که «ما یا در چیزی خوب هستیم یا بر اساس تواناییهای ذاتی خوب نیستیم و هرگز هم خوب نخواهیم بود. اگر ما فقط در کاری خوب یا بد به دنیا آمده باشیم، تلاش یا سختکوشی فایده ای ندارد». درنتیجه، افرادی که چنین باوری دارند هیچگاه پیشرفت نخواهند کرد. این ذهنیت آنها را همواره از یادگیری باز خواهد داشت، الگوهای منفی فکر کردن را تقویت میکند و رفتارهای سالم را محدود میکند.
بدبینی به معنای تمایل به دیدن نقاط منفی در هر چیزی و یافتن بدترین قسمتهای هر موقعیتی است. افراد بدبین، همواره نیمه منفی را میبینند و ممکن است بر این باور باشند که همیشه چیزهای بدی برایشان اتفاق می افتد و احتمالا بیشتر از افراد دیگر، اتفاقات تلخ را با احساس ناراحتی نسبت به آن سپری میکنند. افراد بدبین، تنها به افکار منفی و مضر فکر میکنند و توجهی به اینکه بدبین بودن چه بلایی میتواند سرزندگی آنها بیاورد ندارند. اگر بدبین بودن استمرار پیدا کند، ممکن است فرد حتی به قبل از انجام دادن کاری، احساس شکست خوردن کنند. اما باید توجه داشت که بدبینی علاوه بر اینکه ذهن را تیره میکند و روش های مولدتر تفکر را محدود میکند، برای سلامت جسمانی نیز مضر است.
منظور از ذهن آگاه بودن، آرام شدن و تمرکز بر آگاهی خود در لحظه حال به منظور کنترل احساسات و کاهش استرس است. ذهن آگاهی یک ابزار قدرتمند برای غلبه بر اضطراب یا لذت بردن از هر لحظه محسوب میشود. از آنجایی که ذهن آگاهی بر لحظه حال تاکید دارد، این پیام را به ما میدهد که ما قدرت عبور از مشکلات را داریم زیرا مجبور نیستیم در گذشته فکر کنیم یا نگران آینده باشیم و تنها باید به فکر اینجا و اکنون خود باشیم. اگر ذهن آگاه نباشیم، زندگی ما با افکار، احساسات و واکنش های غیرضروری آلوده میشود که نمیدانیم چگونه با آنها کنار بیاییم.
پیشنهاد میکنیم انجام دهید: تست آنلاین «نظر دیگران در مورد شما»
اگر خودآگاه نباشید، درمورد خودتان و اتفاقات دور اطرافتان بی اطلاع خواهید بود. احساس میکنید که نمیدانید چه کسی هستید یا با احساسات خود غریبه خواهید بود. ممکن است در ابتدا این طرز تفکر سمی بنظر نرسد، اما درحقیقت این طرز تفکر میتواند آسیب های زیادی را به همراه داشته باشد. فقدان خودآگاهی به این معنی است که شما از نقاط قوت و ضعف خود آگاهی ندارید و قدردان نقاط قوت خود نیستید. بنابراین نتیجه فقدان خودآگاهی، ضعف عزت نفس است. ممکن است حتی بدون تلاش و امتحان کردن، به خود بگویید نمیتوانید کاری را انجام دهید. این بدلیل ناتوانی در آگاه بودن از ویژگی های خوبتان است. پیامد این طرز تفکر، فقدان رشد و از دست دادن فرصت های مناسب است.
قدردانی و سپاسگزار بودن از آنچه که داریم، داشته هایمان را به کافی بودن تبدیل میکند. به عبارتی دیگر، اگر سپاسگزار داشته هایمان در زندگی نباشیم، همواره حرص و آز کسب دارایی های مادی بیشتر، موفقیت بیشتر و شناخت بیشتر همراهمان خواهد بود. این چیز دقیقا شبیه به یک شیب لغزنده است و اگر کنترل نشود، ممکن است در نهایت باعث شود به چیزهای بد بیشتر توجه کنید که دلیل آن لزوما بدتر شدن اوضاع نیست. فقط این است که وقتی برای توقف و شکرگزاری زمان نمیگذارید، مغزتان را آموزش میدهید تا از قسمت های خوب زندگی بگذرد و بیشتر به بدی هایش توجه کند، بنابراین احساس میکنید که زندگی بدتر است.
منابع: thoughtcatalog.com و psych2go.net
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.