مهارت همدلی یکی از مهمترین تواناییهایی است که هر فردی میتواند در زندگی خود یاد بگیرد. در حقیقت در دنیایی که همه افراد انگشت اتهام را به سمت دیگران می گیرند و زمان زیادی را صرف مشخص کردن عیوب و برانگیختن ترس و خشم در افراد می کنند، همدلی می تواند مرهمی برای این ترس و خشم باشد. همدلی به این معناست که باید خود را جای افراد بگذارید و نسبت به احساسات آنها آگاه و حساس باشید تا بتوانید به آنها کمک کنید. ولی گاهی همدلی با همدردی اشتباه گرفته میشود که به فرد می تواند آسیب بیشتری بزند.
یادگیری همدلی حتی در بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان نیز سخت است. پس اگر این مقاله میخوانید بدانید که با همدلی مغز خود را آرام میکنید و حتی به موفقیت های بیشتری در زندگی میرسید. اما چگونه با دیگران همدلی کنیم؟ برخی افراد همدلی با دیگران را سخت می دانند، اما برای شروع هرگز دیر نیست. به همین علت در این مقاله روش هایی برای افزایش همدلی آورده شده است.
برای اینکه بدانیم چگونه همدلی کنیم، ابتدا باید بدانیم همدلی چیست. به ساده ترین بیان، همدلی یعنی درک و احساس عواطف دیگران. در حقیقت وقتی با کسی همدلی می کنید، خود را در موقعیت او قرار می دهید تا بتوانید بهتر با او ارتباط برقرار کنید و تمام تلاش خود را برای کمک به او انجام دهید. 2 نوع همدلی وجود دارد:
همدلی (Empathy) با همدردی (sympathy) متفاوت است. همدردی به نشان دادن اندوه یا ترحم برای شخص دیگری اشاره دارد، در حالی که همدلی توانایی درک و به اشتراک گذاشتن فعالانه احساسات دیگران است. وقتی می خواهید با کسی ارتباط واقعی برقرار کنید، همدردی چندان مفید نیست، زیرا مستلزم دیدن چیزها از منظر او نیست، در حالی که همدلی اینطور است.
پیشنهاد میکنیم انجام دهید: تست آنلاین میزان خانواده دوستی
متاسفم که چنین احساسی دارید جمله ای است که کسی را منزوی می کند. زیرا شما با این جمله نسبت به آنها ترحم می کنید، نه احساس حمایت! در عوض برای نشان دادن همدلی، می توانید بگویید: «بسیاری از مردم با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند، بنابراین تو تنها نیستی و من هم در کنارتم». این به طرف مقابل این حس را می دهد که او تنها کسی نیست که این اتفاق را می گذراند و امید وجود دارد.
ذکر این نکته نیز مهم است که نصیحت در برخی موارد می تواند دشمن همدلی باشد. در همدلی تنها باید خود را به جای دیگران قرار دهید تا بفهمید چه احساسی دارند. نه اینکه وارد حالت حل مشکل یا حل مسئله شوید و توصیه های ناخواسته ارائه دهید.
سعی کنید گوش دادن فعال را تمرین کنید. صحبت را قطع نکنید یا کل مکالمه را به این فکر نکنید که چه پاسخی باید بدهید. مهم این است که در لحظه بمانید و اگر می خواهید با کسی همدلی و با او ارتباط برقرار کنید، صادقانه گوش دهید. ارتباط چشمی را با طرف مقابل حفظ کنید، لبخند بزنید و سرتان را تکان دهید تا بدانند که شما درگیر گفتگو هستید. چند تایید کلامی کوتاه ارائه دهید تا به آنها نشان دهید که دارید گوش میدهید؛ جملاتی مانند «مممم» یا «می فهمم». مواظب باشید حرف طرف مقابلتان را نزنید و قبل از صحبت کمی مکث کنید.
بهترین راه برای درک دیدگاه دیگران این است که برای لحظه ای تصور کنید که او هستید و زندگی و مشکلاتی که با آن روبرو هستند را در نظر بگیرید. سپس به این فکر کنید که اگر در موقعیت آنها بودید چه احساسی داشتید. چکار انجام خواهید داد؟ چه احساساتی خواهید داشت؟ به تدریج پی می برید که طرف مقابل چه احساسی دارد. مثلا اگر کسی از چیزی که شما گفتید ناراحت شد، توقف کنید و به آن فکر کنید. آیا پیشینه ای از آنها وجود دارد که دلیل عصبانیت آنها را توضیح دهد؟ آیا اگر کسی این را به شما بگوید ناراحت می شوید؟
وقتی کسی احساسات خود را با شما درمیان می گذارد، معمولاً به دنبال تایید و شفقت است. به این فکر کنید که آنها باید چه احساسی داشته باشند و سپس به طور شفاهی آن احساسات را بپذیرید. با ابراز نگرانی و حمایت پیگیری کنید. از آنها بپرسید که چگونه هستند یا آیا کاری وجود دارد که می توانید برای کمک انجام دهید.
به عنوان مثال می توانید بگوید:
توجه داشته باشید باید بر اساس آنچه به شما می گویند واکنش نشان دهید و به آنها نشان دهید که احساس آنها را درک می کنید.
داشتن ذهن باز به شما کمک می کند با مردم همدلی کنید! برای بهبود این توانایی در تعاملات روزانه خود یک نگرش بدون قضاوت را حفظ کنید. وقتی بدون هیچ قضاوتی به دیگران نزدیک می شوید، توانایی بهتری برای شنیدن دیدگاه آنها احساس می کنید حتی اگر با آنها موافق نباشید. اگر احساس می کنید نمی خواهید در کنار کسی باشید یا او را دوست ندارید، از خود بپرسید چرا. کمی بیشتر آنها را بشناسید و خود را جای آنها بگذارید. همدلی به شما کمک می کند با دیگران ارتباط برقرار کنید. این طبیعی است که هر چند وقت یکبار ناخواسته قضاوتی پیش بروید. اگر شروع به فکر کردن در مورد اختلاف یا احساس انتقاد نسبت به انتخاب های شخصی کردید، مکث کنید. توجه خود را به آنها برگردانید و فقط روی گوش دادن تمرکز کنید.
وقتی با افرادی که می شناسید صحبت میکنید، سؤالاتی بپرسید تا به آنها نشان دهید که به آنها گوش میدهید و آنها را بهتر درک میکنید. اما اگر گفتگو با افرادی است که آنها را نمی شناسید، سؤالاتی بپرسید تا هویت آنها را بهتر درک کنید و با فرهنگ یا سبک زندگی ناآشنا آشنا شوید. با غریبه ها صحبت کنید. اگر در اتوبوس کنار کسی نشستید، بجای خواندن کتاب، گفتگویی را شروع کنید! سعی کنید با همسایه یا همکارانی را که اغلب می بینید اما به ندرت با آنها صحبت میکنید، بیشتر آشنا شوید. رسانه های اجتماعی همچنین برای شناخت افراد جدید و ناآشنا مفید هستند. طیف گسترده ای از افراد با پیشینه های متفاوت را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید تا درک کنید که زندگی روزمره آنها چگونه است.
برای درک احساسات دیگران، ابتدا باید احساسات خود را درک کنید. به جای سرکوب یا نادیده گرفتن احساسات خود شروع به ابراز احساسات کنید. روزانه زمانی را برای انعکاس احساسات خود اختصاص دهید و از طریق احساسات منفی کار کنید تا بتوانید از آنها عبور کنید. به سیگنال های بدن که نشان دهنده احساس شما هستند توجه ویژه ای داشته باشید. به عنوان مثال، نشانه عصبی بودن در شما معده درد است. اگر بدن شما منقبض است و فک شما منقبض است، ممکن است دچار استرس یا ناامیدی باشید.
افکار شما همچنین می تواند به شما بگوید که چه احساسی دارید. به عنوان مثال، اگر فکر می کنید این عادلانه نیست ممکن است احساس عصبانیت یا ناراحتی کنید. اگر فکر می کنید، این موضوع می تواند سرگرم کننده باشد! شما احتمالا هیجان زده هستید. حواس پرتی با فیلم دیدن یا بازی های آنلاین بیشتر باعث می شود نتوانید احساسات خود را درک کنیدیا آنها را به دیگران ابراز کنید.
منابع: wikihow.com و themedicportal.com
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.