تفکر انتقادی به چه معناست و موانع آن کدام است؟ تفکر انتقادی یک فرایند شناختی فعال، هدفمند و سازمان یافته است که با استفاده از آن فرد به بررسی اطلاعات می پردازد. تفکر انتقادی یعنی هرچیزی را خیلی زود درست فرض نکردن و باور نکردن موضوعات به این علت که چاپ شده است یا صاحبان قدرت یا چهره های سرشناس آن را گفته اند. نقد در لغت به معنی جدا کردن درستی ها و نادرستی ها و شناختن محاسن و معایب می باشد. در اصطلاح نقد به مفهوم داوری و قضاوت دوجانبه در مورد یک گزاره می باشد. انتقاد اگرچه معادل این واژه نیست اما همواره به همراه این واژه بوده و به همان معناست، هرچند که به اشتباه در قضاوت منفی به کار گرفته می شود.
تحقیقات نشان می دهد که تفکر انتقادی در دانشجویان رشته های مهندسی بسیار بیشتر از رشته های دیگر است درباره علت این موضوع بحث و بررسی زیادی شده است. اگر شما با خواندن جمله بالا هیچ شبهه و شکی به خود راه ندهید بدون تفکر انتقادی مطالب بالا را خوانده اید. فردی که دارای تفکر انتقادی است در ابتدا شک می کند که این تحقیق با اصول عقلی هماهنگ نیست و سپس به بررسی این مسأله می پردازد که این تحقیق در کجا انجام شده، براساس چه نمونه ای صورت گرفته و آیا اعتبار لازم و منبع موثقی دارد یا صرفا فردی آن را نوشته و انتشار داده است. بنابراین اولین قدم برای رسیدن به تفکر انتقادی شک کردن به صحت مطالبی است که هرروزه میخوانیم یا میشنویم.
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
توانایی پرسیدن سؤالات مناسب یکی از قدرتمندترین ابزارهای تفکر است. سؤال کردن توانایی مهارتی است که به ما کمک می کند اطلاعات مورد نیاز خود را تهیه کنیم. سؤالات زیر در روشن سازی ارزیابی گزاره کمک می نماید.
هر یک از موقعیت های زیر را خوانده و با طرح چند سؤال به معتبر یا نامعتبر بودن موقعیت پی ببرید.
گاهی وقت ها افراد با ساده اندیشی و برقراری ارتباط های ساده نتیجه گیری های اشتباه می کنند و در نتیجه گیری های خود نقش عوامل مختلف را در نظر نمی گیرند.
فعالیت:
«مادر زهرا می گوید که 40 سال پیش وقتی می خواستیم ازدواج کنیم داماد را بر سر سفره عقد می دیدیم و زندگی هایمان خیلی بهتر و طلاق بسیار کمتر بود. به نظر آشنا شدن پیش از ازدواج نه تنها کمکی به امر ازدواج نمی کند بلکه مخرب می باشد.»
با توجه به استدلال بالا مشاهده می کنیم که نتیجه گیری مادر زهرا بسیار سطحی و ساده انگارانه است زیرا این که آمار طلاق بالا رفته است به عوامل زیادی مرتبط است در حالی که مادر زهرا آن را تک عاملی می داند. نکته قابل توجه این است که بسیاری از اتفاق هایی که اطرافمان به صورت همزمان رخ میدهد، به هم ارتباطی ندارند. در تمام فرهنگ ها و جوامع باور های غیرعقلانی و سنتی یا همان خرافات دیده میشود که میتوان آنها را با استفاده از تفکر انتقادی کاملا رد کرد. برای مثال اینکه دیشب شما خواب خوبی ندیده اید به اینکه امروز یکی از اعضای خانواده تصادف کوچکی داشته ارتباطی ندارد اما افرادی که تفکر انتقادی ندارند دائما در حال ربط پیدا کردن بین موضوعات مختلف هستند و زندگی خود را با باورهای غیرمنطقی پیش میبرند.
بنابراین عوامل مرتبط با آمار طلاق را می توان موارد زیر در نظر گرفت:
بررسی دقیق منابع اصلی افکار و عقاید و ارزیابی آنها به عنوان یک مؤلفه مهم تفکر نقادانه به ما کمک می کند تا به جای پذیرش یا رد ساده نظرات دیگران آنها را بررسی کرده و سپس در مورد پذیرش یا رد آنها تصمیم بگیریم.
معمولاً افکار و عقاید از چهار منبع زیر سرچشمه می گیرد.
بررسی اعتبار منابع با پرسیدن سؤالات و جمع آوری اطلاعات برای پاسخ به آنها صورت می گیرد.
نکته مهم در مورد مراجع قدرت چیست؟
نکته مهم در مورد کتاب و نشریات چیست؟
نکته مهم در مورد تجربه شخصی چیست؟
تلاش ما در تفکر نقادانه این است که به اطلاعاتی اجازه ورود بدهیم که معتبر بوده و جواب پس داده باشند. وقتی که ما در معرض اطلاعات قرار می گیریم اگر تفکر فعال خود را به کار بگیریم، اعتبار منابع را ارزیابی کنیم و در نتیجه گیری ها دقت کنیم به نقطه ای خواهیم رسید که بسیاری از اطلاعات نادرست حذف خواهد شد.
فردی که دارای تفکر نقادانه است در ابتدا به هر عنصر اطلاعاتی که به او عرضه می شود شک می کند ولی وقتی با استفاده از فرایند تفکر نقادانه تمامی اطلاعات غلط را شناسایی کرد، هیچ حساسیتی به پذیرفتن اطلاعات صحیح نخواهد داشت. دقیقاً فرق یک فردی که تفکر نقاد دارد با افراد لجوجی که همیشه ساز مخالف می زنند در این قسمت نهفته است. فردی که دارای مهارت تفکر نقادانه است نه به سرعت رد شدن یک موضوع را می پذیرد و نه در صورت تأیید شدن صحت موضوع در پذیرش آن مقاومت می کند.
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
تفکر انتقادی فرایندی است که از لحاظ فکری به صورت فعال و ماهرانه برای مفهوم سازی، کاربرد، تجزیه و تحلیل و یا ارزیابی اطلاعات جمع آوری شده یا ایجاد شده توسط مشاهده، تجربه، تأمل و استدلال یا ارتباطات، به عنوان راهنمایی برای اعتقاد و عمل تعریف می شود.
تفکر انتقادی توانایی تفکر واضح و منطقی درباره کارهایی است که باید انجام دهیم یا چیزهایی که باید باور کنیم. این شامل توانایی درگیری در تفکر بازتابی و مستقل است.
شخصی که مهارت تفکر انتقادی دارد می تواند موارد زیر را انجام دهد:
به گفته دانیل ویلینگام، ده ها سال تحقیقات شناختی نشان می دهد که نمیتوان تفکر انتقادی را آموزش داد. مشکل این است که افرادی که به دنبال آموزش تفکر انتقادی بودند، فرض کرده اند که این یک مهارت مانند دوچرخه سواری و سایر مهارت ها است و پس از یادگیری آن، می توان آن را در هر موقعیتی اعمال کرد اما این موضوع کاملا اشتباه بود.
تفکر انتقادی بسیار مهم است زیرا به دانشجویان این امکان را می دهد تا پژوهش های منطقی خود را انجام دهند. وقتی دانش آموز واقعاً می خواهد چیزی را یاد بگیرد، باید همه چیز آن را درک کند و برای درک چنین مطالبی، راه حل های جایگزین و حل مسئله ضروری است که همین دو مورد از مهارت های تفکر انتقادی است.
آلبرت انیشتین، هنری فورد، ماری کوری و زیگموند فروید. اینها تنها معدودی از متفکران منتقد هستند که زندگی مدرن ما را شکل داده اند. متفکران منتقد روشن و عقلانی فکر می کنند و بین ایده ها ارتباط منطقی برقرار می کنند که همه این موارد برای کاوش و درک دنیایی که در آن زندگی می کنیم بسیار مهم هستند.
تفکر انتقادی در صندلی راننده
یکی از اصلی ترین مهارت های تفکر انتقادی که هر روز به آن نیاز دارید، توانایی بررسی پیامدهای یک عقیده یا عمل است. در عمیق ترین شکل خود، این توانایی به شما کمک می کند مجموعه اعتقادات خود را در همه چیز از تغییرات جوی گرفته تا علم تشکیل دهید و آن را به پیش ببرید.
در سطوح شخصی، موانعی برای تفکر انتقادی بوجود می آیند:
متفکران مهم انتقادی ویژگی های زیر را نشان می دهند:
ویلینگام این نکته را مطرح می کند که تفکر انتقادی بدون اطلاع واقعی افراد از یک موضوع معین، بی اثر است و توانایی آنها در ارزیابی اطلاعات برای کمک به آن موضوع و حل مشکلات آن و تصمیم گیری در مورد حل مشکل بدون داشتن اطلاعات امکان ناپذیر است.
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.