تکفرزندی یکی از پدیدههای رایج در خانوادههای امروزی است که یکی از دلایل مهم گرایش به آن، شرایط سخت اقتصادی است. بسیاری از خانوادهها که تصمیم به داشتن فرزند میگیرند، به این نتیجه میرسند که با داشتن یک فرزند، میتوانند به راحتی نیازها و خواستههای او را تأمین کنند.
از آنجا که تکفرزندان در روابط خود با دیگران همواره در وضعیت نابرابری قرار دارند و معمولاً نیازهایشان برآورده میشود، زمانی که وارد اجتماع میشوند، به همان میزان که در خانه پذیرفته شدهاند و حرف اول را میزدهاند، نیاز به توجه و قدرتنمایی دارند. به همین دلیل، ممکن است پس از ورود به اجتماع، هرچند کوچک، دچار آسیبهای احتمالی شوند. برای جلوگیری از این آسیبها، لازم است شرایطی فراهم شود که تکفرزندان بتوانند بازی با همسالان، حضور در مهد کودک و رعایت قوانین اجتماعی را بیاموزند.
صرف ۲ تا ۳ ساعت در روز در پارک، مهد کودک و بازی با دیگر کودکان، بهتدریج این آگاهی را به وجود میآورد که تمام جهان اطراف آنها، والدینشان نیستند که همیشه به حرفهایشان گوش دهند. همچنین، افزایش تحمل و یادگیری قوانین بازیهای گروهی به آنها کمک میکند تا بفهمند برای رسیدن به خواستههایشان، نیاز به صبوری و گذشت دارند.
اگر با توجه به مطالب پیشین بخواهیم نتیجه بگیریم که همه تکفرزندان دچار آسیب میشوند، در اشتباهیم. ایجاد شرایطی که بتواند کودک تکفرزند را به رشد و بالندگی برساند، منوط به تربیت سالم است. خانوادههای شلوغی که در آنها صمیمیت وجود ندارد، به همان اندازه به کودکانشان آسیب میرسانند که ممکن است فرزندان تکفرزند یا کاملاً خودخواه آسیب ببینند.
بنابراین، والدینی که دارای یک فرزند هستند باید به این نکته توجه کنند که آسانگیریهای بیش از حد و برآورده کردن مداوم هر خواستهای از کودک، میتواند منبعی از آسیبهای روانی برای او باشد. از این رو، والدین باید آسانگیری را کنار بگذارند و به اصول تربیتی صحیح پایبند باشند تا بتوانند کودکی با روان سالم و به دور از اضطراب جدایی پرورش دهند.
پیشنهاد می کنیم این مقاله را حتما بخوانید: اهمیت مشاوره خانواده
برخی از والدین بر این باورند که با داشتن یک فرزند، میتوانند امکانات رفاهی بیشتری مانند یک کامپیوتر خانگی برای او فراهم کنند، اما در صورت داشتن دو فرزند، امکان تهیه دو کامپیوتر برای هر کدام وجود ندارد. این طرز فکر باعث میشود بسیاری از خانوادههای تکفرزند به این نتیجه برسند که با داشتن یک فرزند، میتوانند از لحاظ روحی و عاطفی منبع بیشتری برای او فراهم کنند و عشق و محبت بیشتری به او ببخشند.
اما نکته مهم این است که کودکان خانوادههای تکفرزند همواره در معرض آسیب بیشتری قرار دارند. کودکان در سنین ۳ تا ۵ سالگی و پس از آن، نیاز مبرمی به بودن در کنار همسالان خود دارند تا روابط مساوی و برابر را تجربه کنند. از این رو، کودکانی که تکفرزند هستند، بیشتر وقت خود را با والدین خود میگذرانند و به دلیل توجه و علاقه شدید والدین، به صورت ناخودآگاه وارد روابط نابرابر میشوند.
کودکانی که هر آنچه میخواهند برایشان فراهم میشود، در سنین بالاتر به دلیل نیاموختن روابط مساوی، در جامعه نیز همان تصور را در قبال دیگران و معاشران خود خواهند داشت. در نتیجه، ممکن است به کودکانی سختگیر و زورگو تبدیل شوند یا به افرادی گوشهگیر و غیر اجتماعی تبدیل گردند. بنابراین، نقش، هدف و اخلاقیات کودکان تکفرزند بر اساس روابطشان در کودکی شکل میگیرد.
خانوادههایی که دو فرزند با فاصله سنی تقریباً ۲ سال دارند، از لحاظ اقتصادی نیز هزینه کمتری متحمل میشوند. زیرا کودکان با یکدیگر رشد میکنند، با هم سرگرم میشوند و از یکدیگر حمایت میکنند. فعالیتها و بازیهایشان نیز به یکدیگر محدود میشود و نیازی به برآورده کردن خواستههای عجیب و پرهزینه ندارند تا از کسالت خارج شوند.
بنابراین، خانوادههایی که از تکفرزندی خارج میشوند، نباید این تصور را داشته باشند که متحمل هزینه و شرایط سختتری خواهند شد. زیرا کودکان میتوانند در بیشتر مواقع در کنار یکدیگر سرگرم شوند و این سرگرمی و همبستگی، از لحاظ روانی و اجتماعی آنها را متفاوت از تکفرزندان میکند.
اما طبق نظریه آدلر درباره ترتیب تولد، تکفرزندان میتوانند روحیهای خلاق و مستقل داشته باشند. از نظر معاشرتهای اجتماعی، توانایی بالایی دارند و میتوانند به راحتی با بزرگترها ارتباط برقرار کنند، زیرا بیشتر وقت خود را با آنها میگذرانند. بنابراین، تکفرزندان بهویژه در جوامع صنعتی و پیشرفته، به دلیل شرایط اجتماعی متناسب با چنین خانوادههایی، از شرایط مناسبی برخوردارند. در نهایت، این خانوادهها هستند که با تصمیمگیری صحیح در مورد داشتن یک فرزند یا بیشتر، نقش مهمی در آینده فرزندان خود ایفا میکنند و مسئولیت این تصمیمگیری را بر عهده دارند.
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.