مرکز مشاوره اینجامکث
تست آنلاین
آدرس
رزرو وقت
واتس اپ

انواع اختلالات عصبی شناختی و نحوه درمان آنها

بهزاد متین 888 بازدید 18 دی 1402

اختلالات عصبی شناختی به دسته ای از اختلالات گفته میشود که بر تواناییهای شناختی افراد تاثیر گذاشته و به دلیل اخلال در عملکرد مناطق خاصی از مغز است. این اختلالات بر سلول های عصبی تاثیر می گذارد و اغلب موجب بروز مشکل در توانایی فرد برای یادآوری، استدلال و قضاوت میشود. ویژگی مشترک تمام اختلالات عصبی شناختی (Neuroognitive Disorder)، مشکل در توانایی شناختی (مانند مشکلاتی در تفکر، استدلال، حافظه و حل مسئله) در یک یا چند حوزه شناختی است. اختلالات عصبی شناختی اغلب با افزایش سن ایجاد می شوند اما با این وجود می تواند در افراد جوان تر نیز رخ دهد.

علت دقیق برخی از انواع اختلالات عصبی شناختی ناشناخته است، اما برخی از عوامل سبک زندگی ممکن است خطر را کاهش دهند. عوامل زمینه ساز انواع اختلالات عصبی شناختی شامل شرایط متابولیک و غدد درون ریز، کمبود مواد تغذیه ای، سو مصرف مواد، تروما و عفونت است.

اختلالات عصبی شناختی چه تاثیراتی دارند؟

اختلالات عصبی شناختی در چند زمینه تغییراتی را ایجاد می کنند:

  1. حافظه: بیشترین آسیب در اختلالات عصبی شناختی به حافظه وارد می شود. این بدان معناست که اغلب افراد مبتلا به اختلال عصبی شناختی، در یادگیری و نگهداری اطلاعات جدید دچار مشکل هستند.
  2. توجه و تمرکز: این توانایی اساس بسیاری از توانایی های شناختی است. اما افراد مبتلا به اختلال شناختی رفتاری، در حفظ توجه، سرعت پردازش، توجه گزینشی و توجه به دو چیز به طور همزمان دچار مشکل هستند.
  3. سیالی کلامی: این توانایی شامل پیدا کردن کلمات به آسانی و به سرعت است که در افراد مبتلا به اختلال عصبی شناختی با مشکل رو به رو است.
  4. عملکرد اجرایی: عملکرد اجرایی شامل توانایی برنامه ریزی، تصمیم گیری، انعطاف پذیری ذهنی و خود تنظیمی می شود. نقص در این توانایی موجب بروز مشکل در مواجهه با موقعیت جدید، برنامه ریزی و تصمیم گیری می شود.
  5. مهارت های ادراک بصری: این شامل توانایی ادراک و حس جهت یابی در محیط است.
  6. هوش: هوش کلی تحت تاثیر اختلالات عصب شناختی قرار نمی گیرد. اما ممکن است عملکردهایی که هوش کلی را شکل می دهند را تحت تاثیر قرار دهد و بنابراین موجب می شود تا به مرور زمان هوشبهر فرد کاهش پیدا کند.

انواع اختلالات عصبی شناختی در DSM-5

کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویرایش پنجم (DSM-5)، اختلالات عصبی شناختی (NCD) را به سه دسته تقسیم می کند:

اختلال عصبی شناختی عمده

افراد مبتلا به اختلال عصبی شناختی عمده کاهش قابل توجهی در عملکرد شناختی کلی (عملکردهای اجرایی، توجه، حافظه و یادگیری) و توانایی پاسخگویی مستقل به نیازهای زندگی روزمره مانند پرداخت قبوض، مصرف داروها یا مراقبت از خود نشان میدهند. در چتر اختلال عصبی شناختی عمده، زوال عقل، کاهش چشمگیر در مهارت های شناختی به دلیل یک اختلال عصبی-شناختی است. اما باید توجه داشت که نباید از این اصطلاح برای تمامی افراد مبتلا به اختلالات عصبی شناختی استفاده کرد. زیرا زوال عقل در توصیف افرادی که به دلیل سن دچار اختلالات عصبی- شناختی عمده هستند، بکار میرود. اما منعکس کننده کسانی نیست که به دلیل یک بیماری یا آسیب به این اختلال مبتلاشده اند.

اختلال عصبی شناختی خفیف

افراد مبتلا به اختلال عصبی شناختی خفیف، اخلال متوسطی را در یکی از حوزه های شناختی ذکر شده نشان می دهند. باید توجه داشت که کاهش عملکرد مانند اختلال عصبی شناختی عمده، بزرگ نیست و فرد در استقلال انجام فعالیت های روزانه خود دچار مشکل نمی شود. با این حال، افراد مبتلا ممکن است به کمک یا زمان اضافی برای تکمیل وظایف نیاز داشته باشند، به ویژه اگر اختلال عصبی شناختی به پیشرفت خود ادامه دهد. تفاوت اختلال عصبی شناختی عمده با اختلال عصبی شناختی خفیف، در شدت اخلال ایجاد شده و داشتن عملکردی مستقل است. برخی معتقد هستند که این دو مراحل یک اختلال عصبی شناختی هستند و برخی دیگر، معتقدند افراد می توانند پس از بهبودی پس از سکته مغزی یا آسیب مغزی تروماتیک، از اختلال عصبی عمده به اختلال عصبی شناختی خفیف بروند.

دلیریوم

دلیریوم با اختلال در توجه همراه با کاهش آگاهی از محیط مشخص می شود. این اختلال در یک دوره زمانی کوتاه ایجاد می شود که نشان دهنده تغییر از توجه و آگاهی اولیه است و شدت آن در طول روز تغییر می کند. همچنین اختلالی در عملکرد شناختی وجود دارد که به طور قابل توجهی رفتار معمول فرد تغییر می کند. اختلال در توجه اغلب به صورت مشکل در حفظ، جابجایی یا تمرکز توجه ظاهر می شود. همچنین فردی که یک دوره دلیریوم را تجربه می کند، اختلال در شناخت، از جمله سردرگمی در جایی که در آن قرار دارد، خواهد داشت. تفکر آشفته، گفتار نامنسجم، و توهم و هذیان نیز ممکن است در طول دوره های دلیریوم مشاهده شود.

اکثر افراد مبتلا به دلیریوم با یا بدون درمان، به طور کامل بهبود می یابند، به خصوص اگر مسن نباشند، اما اگر تشخیص داده نشود یا علل زمینه ای درمان نشود، ممکن است به حالت بی حالی، کما، تشنج یا مرگ پیشرفت کند.

سایر انواع اختلالات عصبی شناختی

آلزایمر

بیماری آلزایمر شایع ترین علت اختلال عصبی شناختی است. در مراحل اولیه، افراد مبتلا به آلزایمر ممکن است به سختی رویدادها، مکالمات و نام افراد اخیر را به خاطر بسپارند. آنها همچنین ممکن است افسردگی را تجربه کنند و دچار تحریک پذیری یا عدم تمرکز حواس بشوند. با گذشت زمان، برقراری ارتباط دشوارتر می شود و ممکن است قضاوت مختل شود. ممکن است فرد احساس سردرگمی کند. همچنین ممکن است رفتار آنها تغییر کند و فعالیت های فیزیکی مانند بلعیدن و راه رفتن سخت تر شود.

اختلال پیشانی - گیجگاهی

این اختلال میتواند باعث ایجاد تغییراتی در نحوه رفتار افراد و نحوه ارتباط آنها با دیگران شود. همچنین می تواند باعث ایجاد مشکل در زبان و حرکت شود. این اختلال اغلب در حدود سن 60 سالگی ظاهر می شود، اما می تواند در افرادی که در 20 سالگی هستند نیز ظاهر شود.

پارکینسون

پارکینسون یک اختلال سیستم حرکتی است. علائم این اختلال شامل لرزش بویژه لرزش در دست است. همچنین می تواند شامل افسردگی و تغییرات رفتاری باشد. با پیشرفت این اختلال، ممکن است مشکل در صحبت کردن و اختلالات خواب نیز مشاهده شود.

بیماری هانتینگتون

هانتینگتون یک اختلال ژنتیکی است که ناشی از نقص در کروموزوم 4 است. این اختلال می تواند منجر به تغییرات خلقی، حرکات غیرطبیعی و افسردگی شود. ممکن است فرد دچار کاهش توانایی مداوم در مهارت های تفکر و استدلال، گفتار نامفهوم و مشکلاتی در هماهنگی نیز شود. معمولا بین سنین 30 تا 50 سال ظاهر می شود.

اختلالات عصبی شناختی چگونه درمان می شود؟

در اغلب موارد اختلالات عصبی شناختی به دلیل صدمه به دستگاه عصبی مرکزی، آسیب وارد شده جبران ناپذیر است و بیشتر حالت بازپروری دارد. به عنوان مثال در اختلالی مانند آلزایمر، درمان تنها راهی برای آهسته تر شدننقص دنبال می کند. اما اختلالات عصبی شناختی که به دلایلی مانند عفونت های مغزی ایجاد می شود، درمان پذیر هستند.

دارو درمانی

داروی ال دوپا (L-Dopa)، برای افراد مبتلا به پارکینسون، موجب کنترل لرزش و سایر نقایص حرکتی می شود. همچنین ممکن است داروهای ضدافسردگی برای کاهش افسردگی رایج در افراد مبتلا به اختلالات عصبی شناختی نیز مورد استفاده قرار بگیرد.

درمان های شناختی

برخی از درمان های شناختی موقتا میزانی موفقیت را به همراه دارد. برخی از این درمان ها شامل شرکت در کلاس های محاسبات ساده، خواندن رمان با صدای بلند، برنامه های تمرین مهارت های اولیه زندگی می شود.

درمان های رفتاری

درمان های رفتاری در کمک به بیماران مبتلا به آلزایمر تا اندازه ای مفید است. به عنوان مثال، پژوهش های متعددی نشان داده اند ورزش جسمانی منجر به بهبود توانایی های شناختی می شود. همچنین رفتار درمانگران برای تقویت رفتارهای مثبت مبتلایان، ممکن است آموزش هایی را به خانواده های افراد مبتلا به این اختلال ارائه دهند.

ارتباط علوم اعصاب و روانشناسی

علوم اعصاب شناختی به بررسی نحوه عملکرد مغز و ارتباط نورون ها و ساختارهای عصبی پیچیده مغز انسان میپردازد. روانشناسی شناختی و علوم اعصاب شناختی، در میان سایر رشته های علوم شناختی، ارتباط نزدیکی با علوم پزشکی و مفاهیم بالینی دارند. با توجه به تأثیر زیاد علائم شناختی بر پیامدهای عملکردی بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی، مطالعه شناختی عصبی به یکی از موضوعات مورد بحث در حوزه علوم اعصاب و روان تبدیل شده است.

علائمی که در این اختلالات ارزیابی می کنیم عبارتند از:

زیر گروه های اختلالات عصبی شناختی

  1. اختلال عصبی شناختی خفیف: در این اختلال برخی از عملکردهای ذهنی کاهش می یابد، اما بیمار قادر به انجام کارهای روزانه هست.
  2. اختلال عصبی شناختی عمده: کاهش عملکرد ذهنی و از دست دادن توانایی انجام کارهای روزانه.
  3. اختلالات نورو دژنراتیو: اختلالات نورودژنراتیو عمدتاً با از دست دادن نورون مشخص می شود. شایع ترین اختلالات عصبی شامل آلزایمر و بیماری پارکینسون است.

در کنار علائم عصبی و شناختی آلزایمر، توده های ایجاد شده از تجمع غیر طبیعی پروتئین در مغز که جسم لویی LBD نامیده میشود، در سلولهای عصبی اختلال هایی در تفکر، حافظه و عملکرد حرکتی ایجاد می کند و منجر به بروز این بیماری خواهند شد. اگرچه داروهای متعددی در حال حاضر برای مدیریت اختلالات نورودژنراتیو تایید شده اند، اما اکثر این داروها فقط به کاهش علائم مرتبط کمک میکنند.

برای تشخیص دقیق تر آلزایمر و زوال عقل ناشی از لویی بادی نیاز به انجام آزمایشات طولانی تر و دقیق تر است.

اختلال شناخته شده نورودژنراتیو:

در DSM-5 شش حوزه اصلی عملکرد شناختی تعریف شده است: توجه پیچیده، عملکرد اجرایی، یادگیری و حافظه، زبان، کنترل ادراکی- حرکتی، و شناخت اجتماعی.

انواع اختلالات اعصاب شناختی

درمان اختلالات عصبی شناختی

راه های درمان اختلالات عصبی اغلب می تواند شامل موارد زیر باشد:

درمان شناختی

یکی از رویکردهای اصلی برای درمان مشکلات عصبی، شناخت درمانی است که قبلا به عنوان گفتار درمانی نیز شناخته می شد. این روش درمانی بر تغییر جهت گیری افکار و رفتار بیمار متمرکز است. در حالی که واضح است این روش پاسخ مناسبی برای بسیاری از اختلالات مغز و سیستم عصبی مانند بیماری پارکینسون یا صرع نیست، اما این روش نتایج قابل قبولی برای درمان ADHD، اضطراب و سایر اختلالات خلقی و طیف وسیعی از اختلالات روانی است. این روش درمانی دارای چندین مزیت است و یکی از آن ها این است که این روش درمانی بدون عوارض ناشی از مصرف دارو یا مداخلات دیگر است. این روش درمانی اغلب می تواند توسط فردی غیر از پزشک انجام شود، البته باید زیر نظر پزشک انجام شود.

نوروفیدبک (Neurofeedback)

یک روش غیرمهارتی است که درمان اختلالات شناختی رفتاری و بهبود عملکرد شناختی از طریق آموزش خودتنظیمی فعالیت های مغزی را هدف می گیرد. در این روش، فعالیت های مغزی به صورت لحظه ای و زنده اندازه گیری می شوند و به شخص نمودارها و بازخوردهای بصری یا صوتی نشان داده می شود تا او بتواند آن ها را تنظیم کند و الگوهای فعالیت مغزی خود را تغییر دهد.

فرآیند درمان نوروفیدبک عموماً به شرح زیر است:

  1. ارزیابی اولیه: در ابتدا، فرد برای ارزیابی دقیقتر وضعیت شناختی و عصبی خود ممکن است آزمون ها و مصاحبه هایی را طی کند تا نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کند. همچنین، الکترودهایی روی سر قرار می گیرند تا فعالیت های مغزی را ضبط کنند.
  2. بازخورد مغزی: اطلاعاتی که از فعالیت های مغزی جمع آوری شده است، به شخص نشان داده می شود. این بازخورد ممکن است به صورت نمودارها، نقشه ها، صداها یا تصاویر بصری ارائه شود. هدف این بازخورد، به فرد امکان می دهد تا عملکرد خود را بر اساس بازخوردهای دریافتی تنظیم کند.
  3. آموزش خودتنظیمی: با ارائه بازخورد مغزی، فرد می آموزد که چگونه فعالیت های مغزی خود را تنظیم کند. او می تواند با تلاش و تمرکز در تغییر الگوهای فعالیت مغزی خود، بر روی اهداف خاصی مانند افزایش تمرکز، کاهش استرس یا بهبود عملکرد شناختی تمرکز کند.
  4. تکرار و تمرین: جلسات نوروفیدبک معمولاً برنامه ریزی می شوند تا به طور مداوم تکرار شوند. با تمرین و تکرار، فرد می تواند مهارت های خود در تنظیم فعالیت های مغزی را بهبود بخشد و الگوهای مغزی مطلوب را تقویت کند.

مزیت اصلی نوروفیدبک این است که فرد قادر است به طور فعال و مستقل بر روی عملکرد مغز خود تأتمرکز کند و از طریق تمرین و تکرار بهبود بخشد. با این حال، برای دستیابی به نتایج مطلوب، ممکن است نیاز به جلسات مکرر و مداوم داشته باشید. همچنین، نوروفیدبک بهتر است توسط متخصصین مجرب و متخصص در حوزه اختلالات شناختی رفتاری هدایت شود. مهم است بدانید که نوروفیدبک تنها یکی از روش های درمانی برای اختلالات شناختی رفتاری است و ممکن است برای همه افراد مؤثر نباشد. همچنین، همواره مشاوره و همکاری با تیم درمانی و متخصصان حوزه مورد نیاز است تا بهترین روش ها و استراتژی های درمانی برای شما تعیین شود.

روان درمانی

درمان اختلالات شناختی رفتاری (مانند اختلال اضطراب، افسردگی، اختلال خوردن و غیره) با استفاده از رواندرمانی می تواند با دو رویکرد متداول از رواندرمانی مبتنی بر رفتار معرفی شود: رواندرمانی مبتنی بر رفتار شناختی (CBT) و رواندرمانی مبتنی بر عمل و پذیرش.(ACT) هر دو رویکرد به صورت گسترده در مورد درمان اختلالات شناختی رفتاری استفاده می شوند و در زمینه های مختلف مؤثر هستند.

  1. رواندرمانی مبتنی بر رفتار شناختی (CBT): رواندرمانی مبتنی بر رفتار شناختی (CBT) بر این فرض کار می کند که افکار، احساسات و رفتارهای نامطلوب ممکن است توسط باورها و تفسیرهای ناصحیح که فرد درباره خود، دیگران و جهان دارد تشدید شود. این روش درمانی تلاش می کند تا با تغییر باورها و الگوهای تفکر ناکارآمد، رفتارهای مشکل ساز را تغییر دهد. در یک روند درمان CBT، فرد با اختلال شناختی رفتاری با کمک تحلیلگر رفتارها و باورها، الگوهای منفی تفکر خود را شناسایی می کند. سپس با استفاده از تمرینات و فنون متعددی مانند تکنیک های تغییر رفتار، تمرین تفکر مثبت، تمرین تفسیر مجدد و تمرین حل مسئله، فرد می آموزد که چگونه افکار و رفتارهای ناکارآمد را تغییر دهد و الگوهای جدید و مفیدی را در زندگی خود برقرار کند.
  2. رواندرمانی مبتنی بر عمل و پذیرش (ACT): رواندرمانی مبتنی بر عمل و پذیرش (ACT) بر فرضیه کار می کند که تلاش برای تغییر یا کاهش احساسات منفی و دردناک ممکن است منجر به افزایش آنها شود ACT. بر این اصل تمرکز دارد که افراد باید به جای مقابله با احساسات ناخوشایند، آنها را قبول و در کنار آنها زندگی کنند. در روند درمانACT، فرد با اختلال شناختی رفتاری می آموزد که چگونه با احساسات ناخوشایند و افکار مخرب کنار بیایدرمان اختلالات شناختی رفتاری با استفاده از رواندرمانی می تواند به وسیله روش های مبتنی بر رفتار شناختی (CBT) یا رواندرمانی مبتنی بر عمل و پذیرش (ACT) انجام شود. اهمیت استفاده از CBT یا ACT در درمان اختلالات شناختی رفتاری به بستگی از نوع اختلال، نیازهای فرد و ترجیحات تراپیست و فرد مورد درمان است.

مراکز درمانی اعصاب سرپایی

یکی از گزینه هایی که ممکن است در درمان اختلالات عصبی دخیل باشد، مراکز درمانی سرپایی است که رویکرد اولیه در آن ها توانبخشی است. در این مراکز معمولاً تمرکز بر اختلالات قابل درمان است، یکی از اصلی ترین مشکلاتی که در این زمینه می توان به آن اشاره کرد مصرف الکل و سایر وابستگی های شیمیایی است. علاوه بر این، مراکز توانبخشی اغلب افراد مبتلا به اختلالات عصبی را درمان می کنند تا به آن ها کمک می کند تا مهارت های مورد نیاز برای داشتن زندگی سالم را بیاموزند.

مصرف دارو و مسکن

در درمان اختلالات شناختی رفتاری، معمولاً داروها به عنوان بخشی از روش درمانی بکار می روند. اما باید توجه داشت که درمان دارویی باید توسط یک پزشک متخصص در روانپزشکی تجویز شود و باید بر اساس نیازهای هر فرد به صورت فردی تعیین شود. در زیر تعدادی از دسته های داروهای استفاده شده در درمان اختلالات شناختی رفتاری ذکر شده است:

  1. آنتی اضطرابی ها (Anti-Anxiety Medications): این دسته شامل داروهایی مانند بنزودیازپین ها (مانند آلپرازولام و دیازپام) و سری سداتیو ها مانند آتیوان و بوسپیرون است. این داروها برای کنترل اضطراب، ترس، خشم و برخی از علائم فیزیکی مرتبط با اختلالات شناختی رفتاری مورد استفاده قرار می گیرند.
  2. ضدافسردگی ها (Antidepressant Medications): این دسته شامل داروهای مختلفی مانند مهارکننده های بازجذب سروتونین (مانند سرترالین و فلووکستین)، مهارکننده های بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین (مانند دولوکستین و ونلافاکسین) و مهارکننده های بازجذب نوراپی نفرین و دوپامین (مانند بوپروپیون) است. این داروها برای درمان افسردگی، اضطراب و برخی از علائم فیزیکی مرتبط با اختلالات شناختی رفتاری استفاده می شوند.
  3. ضدروان پریشی ها (Antipsychotic Medications): این دسته شامل داروهایی مانند ریسپریدون و کوئتیاپین است. این داروها در برخی از اختلالات شناختی رفتاری مانند اختلال دوقطبی، اختلال اسکیزوفرنی و برخی از اختلالات جدی خلقی و رفتاری مورد استفاده قرار می گیرند.
  4. ترانکویلایزرها (Tranquilizers): این دسته شامل داروهایی مانند کلونازپام و لورازپام است. این داروها برای کنترل برخی از علائم اضطراب و خشم در اختلالات شناختی رفتاری استفاده می شوند.
  5. تنظیم کننده های خلق و روان (Mood Stabilizers): این دسته شامل داروهایی مانند لیتیوم کربنات و والپروآت است. این داروها برای کنترل تغییرات خلقی و روانی در اختلال دوقطبی (اختلال دوقطبی و اختلال دوقطبی نوع ۲) استفاده می شوند.

این تنها چند نمونه از دسته های داروهای استفاده شده در درمان اختلالات شناختی رفتاری هستند و هر فرد بسته به تشخیص پزشک خود و نیازهای خاص خود ممکن است داروی دیگری تجویز شود.

منابع: medicalnewstoday.com و socialsci.libretexts.org

لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید: