بدست آوردن احساس آرامش به دلیل مشکلات متنوعی همچون (بیماری، مشکلات جمعیتی و اقتصادی) و بسیاری از موارد دیگر بسیار سخت تر از قبل شده است. اما نکته اینجا است که آیا در همین شرایط باید بیخیال زندگی و آرامش درونی خود شویم؟ اگر احساس میکنید که اضطراب و یا افسردگی در شما زیاد شده است در گام اول با مرکز مشاوره اینجا مکث تماس حاصل کنید تا مشکل بصورت کلی حل شود. ولی در گام دوم و شرایط فعلی میتوانید جهت یادگیری تکنیکهای جدید احساس آرامش این مقاله را تا انتها بخوانید. احساس آرامش در واقع یک دستاورد است که برای نیل به آن باید راهی بدون آسیب و پرتلاش را طی کنیم.
ممکن است برخی به اشتباه تصور کنند تلاش برای رسیدن به اهدافی مانند پول و موقعیت مکانی، خرید خانه و وسایل آن راهی به سمت رسیدن به آرامش است. اما زمانهایی میرسد که افرادی با داشتن تمام این امکانات، احساس آرامش را تجربه نمیکنند. بنابراین پیش از آنکه بخواهیم از آرامش صحبت کنیم باید بدانیم به چه میزان برای رسیدن به آن در راه صحیح قرار گرفته ایم.
آنچه میتواند ما را در راه صحیح دستیابی به آرامش روحی و احساس آرامش قرار دهد، نیاز به آن است و پس از آن آرامشی است که باید در درون خود داشته باشیم. اگر فردی باشیم که در درون خود این احساس را نمیتوانیم تجربه کنیم، چگونه میشود انتظار داشت در اطراف و یا اطرافیانمان بتوانیم آرامش را تجربه کنیم. اگر فردی در درون خود، با خود تخریبی و روانی دور از عزت نفس و تعارض باشد، آرامش ندارد. تعارض اضطراب می آورد و اضطراب در هر شرایطی آرامش را از بین می برد. آرامش از رضایت خاطر، دور بودن از آسیب و تعارض و قدم در راه بهبود است.
آگاه بودن و تمرکز بر زمان حال، بجای نگرانی در مورد آینده، می تواند گام مهمی برای کمک به احساس آرامش شما باشد. یادگیری نحوه مدیتیشن می تواند مزایایی مانند مثبت ماندن، متعادل کردن احساسات، کاهش استرس، کمک به توانایی شما در درون نگری و کمک به بهره وری را به همراه داشته باشد. داشتن یک دفتر خاطرات همچنین می تواند به شما کمک کند که ثابت قدم بمانید و احساس خود را در لحظه ارزیابی کنید. عمل نوشتن می تواند شما را آرام کند و به شما اجازه دهد احساس حضور بیشتری داشته باشد.
آرامش زمانی بدست می آید که فرد بتواند در فرصت بین دو چالش، آرامش را احساس کند. این تعریف در معنای رشد است. اما زمانی با فرد متعارضی که در خود تمام احساساتش را سرکوب کرده و نتوانسته بهترین خود را در هر قالبی به دور از مهرطلبی، برتری طلبی و عزلت طلبی تجربه کند، دچار اضطرابی می شود که آرامش درونی و میل به محبت به خود (عزت نفس) را از دست می دهد.
خود تخریبی رفتاری است که فرد در مواجه با روزمره خود انجام می دهد. پرخوری، پرخاشگری، اعتیاد به الکل و مواد مخدر راهکارهایی است که بصورت مسکن وار فرد به آنها پناه می برد. اما در ماهیت کلی ماجرا به تخریب خود و احساس نالایقی خود در خوشبختی و آرامش انجام میدهد. به همین دلیل فردی پرخاشگر، عصبی یا معناد به الکل و مخدر را می بینیم که در فرصتهای بین هوشیاری و ناآگاهی لحظه ای در گیجی، احساس میکند آرامش را بدست آورده است.
چه زمانی می توانیم با خود مهربان تر از این باشیم و احساسات خودمان را تجربه کنیم. دستیابی به جواب این سوال ها، راه هایی را برای ما باز می کند که بدانیم چه کسی هستیم و از دنیای اطرافمان چه می خواهیم.
وقتی مدام در ندانستن و ندانم کاری باشیم، آرامش پیدا نمی شود و به دنبال جبران خسارت، راهکارهای بدتری را امتحان می کنیم. بنابراین توصیه مهم برای کسانی که به دنبال آرامش هستند، شناخت خود و آنچه که می خواهند و تصورشان از آرامش است، پس از آن بررسی شرایط و راهکارهایشان برای دستیابی به آرامش است. در کنار همه این موارد، کمک یک مشاور روانشناس بالینی و یا یک روانکاو هم قدم شدن با او تجربه ای است که می تواند نیل به آرامش را برایمان آسان تر و قابل لمس تر کند.
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.