درمان سوگ، درمان سوگواری مرگ فرزند یا درمان افسردگی مرگ عزیزان در اصل یک ریشه واحد دارند. شما که در حال حاضر این مطلب را میخوانید و به احتمال زیاد شرایط خوبی ندارید. متأسفانه پس از شیوع کرونا در سال 2020 به علت برگزار نشدن مراسم سوگواری فوت شدگان، بسیاری از مردم دچار اختلالی به نام سوگ ناتمام شدند. همچنین بدلیل افزایش مرگ عزیزان، بسیاری دچار ترس از مرگ که بودند این موضوع در آنها بیشتر شد که کارکرد روزانه و خلق و خو آنها را دچار چالش می کرد. پس به همین خاطر از عوارض سوگ ناتمام میتوان به افسردگی پنهان ناشی از مرگ عزیزان و اضطرابهای ناشی از مرگ خود و دیگر اعضای خانواده اشاره کرد. در حال حاضر احتمالاً یا خود شما نیاز به درمان سوگ یا درمان سوگواری مزمن دارید یا از آشنایان شما مدت زیادی است که در غم عمیقی بدلیل سوگ عزیزش فرو رفته است و نیاز به کمک و درمان روانشناختی دارد.
نکته: در صورتی که فرد دچار سوگ حاد یا مزمن باشد بهتر است درمان سوگ زیر نظر روانشناس و با استفاده از رویکردهای زیر انجام شود.
طبق بررسی های جدید بین المللی و همچنین مدت زمان سوگ از منظر کتاب سادوک ویرجینیا، اگر حالات سوگواری بیشتر از 6 ماه طول بکشد یا حالات دیگری رخ دهد، سوگ را می توان به شش نوع تقسیم کرد.
اگر وضعیت خودتان یا یکی از آشناهای شما مزمن شده است، حتماً به یک متخصص روانشناس درمان سوگ یا روانپزشک مراجعه کنید.
قبلا به 5 مرحله در مورد سوگ اشاره می شد ولی به تازگی 2 مرحله دیگر به آن اضافه شده است. یعنی در حال حاظر هفت مرحله برای سوگ وجود دارد که باید از آن عبور کرد.
سختترین مرحله سوگ بسته به فرد و شرایطی که تجربه میکند، میتواند متفاوت باشد، اما بهطور کلی، مرحله پذیرش) معمولاً یکی از دشوارترین مراحل است. در این مرحله، فرد با واقعیت فقدان عزیز خود روبهرو میشود و میپذیرد که او دیگر بازنخواهد گشت. این پذیرش نه تنها به معنای درک منطقی این واقعیت است، بلکه شامل پذیرش عاطفی و روانی نیز میشود.
در مرحله پذیرش، فرد ممکن است احساساتی مانند ترس از آینده، احساس تنهایی عمیق، یا حتی گاهی بیحسی عاطفی را تجربه کند. این مرحله میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد، زیرا فرد باید به تدریج از رویاها، امیدها، و برنامههایی که با فرد از دست رفته داشت، دست بکشد و به زندگی جدیدی بدون حضور او عادت کند.
برای برخی، مرحله (انکار) نیز بسیار دشوار است. در این مرحله، فرد ممکن است نتواند مرگ عزیز خود را بپذیرد و همچنان به امید بازگشت او باشد. این واکنش طبیعی است، اما میتواند روند سوگواری را طولانیتر و پیچیدهتر کند.
بهطور کلی، هر مرحله از سوگ چالشهای خاص خود را دارد و سختترین مرحله ممکن است برای هر فرد متفاوت باشد. حمایت اطرافیان، مشاوره و درمان میتوانند به فرد در عبور از این مراحل کمک کنند.
تولد، تاریخ عروسی، سال نو، تعطیلات و دیگر مناسبت های خاص احساس از دست دادن را تشدید می کند. در این مواقع، فرد ممکن است حمله غم و اندوه یا در آغوش گرفتن حافظه را تجربه کنید. درد غم ممکن است در پاسخ به شرایطی رخ دهد که فرد را به یاد غیبت دردناک کسی در زندگی می اندازد. که در بسیاری از موارد حتی پیش از سال نو یا تولد یا روز مادر و پدر انظار واکنش از فرد سوگ دیده را دارید، در این حالت بهتر است بگذارید فرد اگر می خواهد کمی تنها باشد، ولی بیشتر از 20 دقیقه او را تنها نگذارید و دوباره به جمع خانوادگی او را دعوت کنید.
هر فردی به عنوان انسان قطعاً در این شرایط سخت قرار گرفته است و یا قرار خواهد گرفت که سوگ عزیزانش را ببیند و افرادی که تعلقات عاطفی با او داشته اند را از دست بدهد. بنابراین فرد در موقعیت سوگ قرار خواهد گرفت. این فرد بعد از 6 ماه حتماً نیاز به درمان سوگ دارد. اما در کل، روند مواجهه با سوگ و نحوه کنار آمدن هر فرد با چنین مرحله سختی در زندگی متفاوت است. مهمترین وظیفه هر انسانی، کنار آمدن با دیگران و برقراری هماهنگی و رشد در شرایط سخت و ایجاد سازگاری با دیگران و محیط است.
هر فردی باید خود را در شرایط سخت همگام با زندگی و محیط خود کند تا بتواند ادامه زندگی را برای خود آسان تر کند. بنابراین کنار آمدن با مرگ عزیزان و مواجهه با شرایط سوگ و سوگواری خود دستاوردهایی را به دنبال دارد. هر فردی در این شرایط قرار بگیرد، می تواند طی مراحلی خود را به آرامش برساند و مهارت های مواجهه با مشکلات و سازگاری با شرایط سخت را نیز به دست بیاورد. زیرا این مسئله در جهان هستی نه تنها برای او بلکه برای بسیاری از مردم اتفاق میافتد و تنها نحوه برخوردهای متفاوت با مسئله سوگ است که آن را برای هر فردی متفاوت می کند.
اضطراب از مرگ یک بخش رایج در سوگواری است اما اگر علائم اضطراب شما پس از شش ماه از بین نرود، ممکن است دچار یک سوگ پیچیده یا یک اختلال اضطرابی شوید. اضطراب یکی از پنج مرحله سوگ نیست اما در همه 4 اصل اگزیستاسیال هست که بی ارتباط با اضطراب از مرگ هم نیست، بسیاری از روانشناسان حوزه درمان وجودی یا اگزیستانسیال پیشنهادهای مختلفی برای کاهش 4 ترس اصلی انسان ها دارند آن دارند. افراد داغدار غالباً احساس میکنند که احساس امنیت و کنترل خود را در زندگی از دست داده اند و دچار وحشت (پانیک) میشوند. یا بیش از حد نگران این هستند که در آینده چه چیز یا چه کسانی را از دست خواهند داد. آنها همچنین ممکن است در خوابیدن یا مراقبت از خود مشکل داشته باشند، که میتواند آنها را در معرض خطر بیشتری برای سلامت جسمانی و روانی قرار دهد.
انواع مختلفی از غم و اندوه علاوه بر از دست دادن یک عزیز وجود دارد که میتواند باعث ایجاد اضطراب شود. مانند استرس های ناشی از بیکاری، از دست دادن شغل، مهاجرت، طلاق و وابستگی مالی که فرد وابسته به سوگ با خود به همراه دارد. بعد از سوگواری، ازدواج و ترس از دست دادن همسر، میتواند منجر به نگرانی بیش از حد شود. سلامت بدنی ضعیف یا مواجهه با مرگ و میر نیز میتواند موارد چالش برانگیز دیگری را ایجاد کند. علاوه بر میزان افسردگی ناشی از مرگ عزیزان باید به ابعادی مانند حمایت مالی یا حمایت عاطفی فرد از دست رفته نیز توجه کرد.
اضطراب و افسردگی یک بخش رایج و حتی مورد انتظار در فرآیند سوگواری است. اما افراد مبتلا به سندروم معروف به سوگ پیچیده در معرض خطر بیشتری برای ایجاد اختلال اضطرابی هستند. افرادی که علائم غم و اندوه شدید را تجربه می کنند که در زندگی روزمره اختلال ایجاد می کند و بیش از شش ماه پس از فقدان رخ میدهد، ممکن است سوگ پیچیده ای داشته باشند که اغلب با یک اختلال اضطرابی همراه است. این رابطه دو طرفه است زیرا افراد مبتلا به اختلال اضطرابی از قبل در صورت از دست دادن یکی از عزیزان خود در معرض خطر بیشتری برای غم و اندوه پیچیده قرار دارند.
اگر علائم اضطراب اولیه پس از فقدان از بین نرود، ممکن است دچار یک اختلال اضطرابی باشید. علائم اختلال اضطراب عبارتند از:
افرادی که پس از فقدان دچار اضطراب می شوند، ممکن است دچار حملات پانیک نیز شوند. اگر دچار تنگی نفس، درد قفسه سینه، احساس خفگی، تهوع، سرگیجه، احساس سرما یا گرما و ترس از مرگ شدید، به پزشک خود اطلاع دهید.
سوگ و از دست دادن عزیزان یکی از دشوارترین تجربیات زندگی است که میتواند تأثیرات عمیقی بر روان انسان بگذارد. درمان سوگ به روش رواندرمانی بینفردی (IPT) یک روش مؤثر برای کمک به افراد در مقابله با این تجربیات دشوار است. این روش درمانی به فرد کمک میکند تا با احساسات ناشی از فقدان عزیز خود کنار بیاید و به تدریج زندگی خود را بازسازی کند.
یکی از مهمترین جنبههای IPT، تمرکز بر روابط بینفردی است. این روش به فرد کمک میکند تا احساسات خود را بیان کرده و با حمایت اطرافیان، مرحله سوگ را پشت سر بگذارد. در این فرآیند، درمانگر به فرد کمک میکند تا ارتباطات اجتماعی خود را تقویت کند و از این طریق به کاهش احساس تنهایی و افسردگی کمک میکند.
علاوه بر این، IPT به فرد کمک میکند تا واقعیت از دست دادن را بپذیرد و راههای جدیدی برای ادامه زندگی بدون حضور عزیز خود پیدا کند. این روش میتواند به طور قابل توجهی به بهبود کیفیت زندگی فرد پس از سوگ کمک کند و او را برای مواجهه با چالشهای آینده آماده سازد.
در نهایت، استفاده از روش IPT در درمان سوگ میتواند به فرد کمک کند تا با احساسات پیچیدهای که در پی از دست دادن عزیزان خود تجربه میکند، بهتر کنار بیاید و به زندگی عادی خود بازگردد.
سوگ کامپلیکه یا پیچیده (Complicated Grief) یک نوع سوگ است که به طور غیرعادی طولانی و شدید میشود و فرد نمیتواند به طور طبیعی از غم فقدان عزیز خود عبور کند. درمان سوگ کامپلیکه با استفاده از روشهای شناختی-رفتاری (CGT) یکی از مؤثرترین راهها برای کمک به این افراد است.
روش CGT در درمان سوگ کامپلیکه به فرد کمک میکند تا افکار و احساسات ناکارآمد خود را شناسایی و اصلاح کند. این روش درمانی بر روی تغییر الگوهای منفی فکری که مانع از بهبود میشوند، تمرکز دارد. از طریق جلسات درمانی، فرد میآموزد که چگونه از افکار ناامیدکننده و احساس گناه یا خشم ناشی از فقدان فاصله بگیرد و به جای آنها، افکار مثبت و سازندهتری را جایگزین کند.
یکی از بخشهای مهم CGT، آموزش مهارتهای مقابلهای است. این مهارتها به فرد کمک میکنند تا با احساسات شدید و ناگهانی سوگ کنار بیاید و به تدریج به زندگی عادی بازگردد. همچنین، درمانگر ممکن است از تکنیکهایی مانند قرارگیری تدریجی در معرض خاطرات دردناک استفاده کند تا فرد بتواند به مرور زمان با واقعیت از دست دادن عزیز خود روبهرو شود.
در نهایت، CGT به فرد کمک میکند تا به تدریج احساسات پیچیده و سختی که با سوگ کامپلیکه همراه است را مدیریت کند و راهی برای بازگشت به زندگی پرمعنا و فعال پیدا کند.
سوگ به عنوان یکی از تجربیات عاطفی دشوار، میتواند تأثیرات عمیقی بر روان افراد بگذارد. یکی از رویکردهای مؤثر در درمان سوگ، طرحواره درمانی (Schema Therapy) است که به فرد کمک میکند تا به ریشههای عمیقتر احساسات و واکنشهای خود نسبت به فقدان پی ببرد و با آنها بهتر کنار بیاید.
طرحواره درمانی بر این فرض استوار است که بسیاری از مشکلات روانشناختی، از جمله واکنشهای پیچیده به سوگ، ناشی از الگوهای فکری و احساسی (طرحوارهها) یا (تله های زندگی) است که در دوران کودکی شکل گرفتهاند. این طرحوارهها میتوانند باعث تقویت احساسات منفی و ناتوانی در مقابله با سوگ شوند. در این روش درمانی، فرد با کمک درمانگر به شناسایی و تغییر این طرحوارههای ناکارآمد میپردازد.
درمان سوگ با رویکرد طرحواره درمانی شامل مراحل مختلفی از جمله شناسایی طرحوارههای فعال، بررسی ریشههای آنها در تجارب گذشته، و تغییر این الگوها به کمک تکنیکهای مختلف است. برای مثال، درمانگر ممکن است از تکنیکهای شناختی، تجربی و رفتاری استفاده کند تا فرد را در فرآیند سازگاری با فقدان و پذیرش واقعیت کمک کند.
بهطور کلی، طرحواره درمانی به فرد کمک میکند تا نه تنها با سوگ خود به شیوهای سالمتر مواجه شود، بلکه به درک بهتری از خود و روابط بینفردی دست یابد. این رویکرد میتواند به فرد کمک کند تا از تجربه سوگ به عنوان فرصتی برای رشد و تحول شخصی استفاده کند و زندگی معنادارتر و رضایتبخشتری را برای خود ایجاد کند.
درمان رفتاری-شناختی (CBT) یکی از روشهای مؤثر برای کمک به افرادی است که با سوگ و فقدان عزیزان خود دست و پنجه نرم میکنند. این روش بر تغییر الگوهای فکری و رفتاری منفی که میتوانند به تشدید یا طولانی شدن سوگ منجر شوند، تمرکز دارد.
در CBT برای درمان سوگ، درمانگر به فرد کمک میکند تا افکار و باورهای ناکارآمدی که ممکن است مانع از پذیرش واقعیت فقدان شوند را شناسایی کند. برای مثال، ممکن است فرد احساس گناه، خشم یا بیعدالتی را تجربه کند که این احساسات به طور مستقیم بر توانایی او در پردازش سوگ تأثیر میگذارند. با تغییر این افکار، فرد میتواند از بار عاطفی آنها کاسته و به سمت بهبود حرکت کند.
یکی از جنبههای مهم CBT، آموزش مهارتهای مقابلهای است که به فرد کمک میکند تا با احساسات و واکنشهای منفی ناشی از سوگ کنار بیاید. این مهارتها شامل تکنیکهای آرامسازی، مدیریت استرس و بازسازی شناختی است. هدف از این تکنیکها، کاهش علائم افسردگی و اضطراب و افزایش توانایی فرد در مواجهه با چالشهای روزمره است.
همچنین، در این رویکرد، درمانگر ممکن است از تکنیکهایی مانند نوشتن نامه به فرد از دست رفته یا تجسم موقعیتهای خاص استفاده کند تا به فرد کمک کند احساسات خود را پردازش کرده و به تدریج به زندگی عادی بازگردد.
در نهایت، درمان سوگ با رویکرد CBT میتواند به فرد کمک کند تا به طور سازندهتری با احساسات خود برخورد کرده و به مرور زمان به زندگی پرمعنا و مثبتتری بازگردد.
درمان سوگ یا درمان افسردگی پس از مرگ عزیزان به واسطه گرایش رفتار درمانی بسیار کاربردی است. فرد سوگوار در شرایط بسیار حساس و پر از آسیبی قرار دارد که نیاز به حمایت فراوانی دارد؛ از این رو فرد سوگوار می تواند با حمایت های یک رفتار درمانگر که او را به سمت بهبود می کشاند قدم های مهمی در درمان خود بردارد. در گرایش رفتار درمانگری فرد سوگوار نیازمند توجه است و اساس این توجه بر پایه حمایت است. تغییر شرایط فرد سوگوار، مرحله به مرحله انجام می شود و این اقدام مهمی است که یک رفتار درمانگر به آن می پردازد.
پیش نویس مواجه با سوگ و فکر از دست دادن در این درمان بسیار مهم است.
بطور مثال اگر فردی در پیش نویس و یا طرحواره خود اینگونه ثبت کرده باشد که از دست دادن به معنای درمانده شدن، دوست نداشتنی بودن، تنها بودن و یا بی ارزش بودن است در هر زمان با از دست دادن عزیزی و یا مواجه با سوگ بسیار رنجیده و درمانده می شود.
بین تمام گزینه هایی که به شما گفتیم این مدل اثر بخش تر می باشد.
با توجه به این موضوع که این روش نیاز به درمان به صورت تیمی را دارد پس هر مرکز مشاوره ای قادر به انجام این کار نیست. ما، مرکز مشاوره اینجا مکث را به شما پیشنهاد می دهیم.
ابتدا فرد با مراجعه به مشاور یا روانشناس مسائل خود را در مورد سوگ خود بیان می کند. اگر شدت شوگ بسیار زیاد باشد و مراجع کننده تمایل داشته باشد می توان فرد سوگ دیده که در مرحله افسردگی سوگ مانده یا دچار سوگ حاد شده است را به روان پزشک ارجاع داد که روانپزشک ها هم معمولا از داروی های کم عارضه تر ضد افسردگی مانند سرترالین استفاده می کند.
با توجه به عوارض جانبی بسیار کم این دارو نسبت به داروهای گذشته مراجعه کننده وضعیت بهتری دارد. پس از استفاده از دارو و استیبل شدن برای ادامه درمان سوگ مراجعه کننده در کنار مشاور سوگ درمان را سریع تر می کند. در این حالت مراجعه شناخت صحیح را پیدا می کند و به نوعی بازسازی شناختی در فرد اتفاق می افتد.
مرکز مشاوره اینجا مکث با داشتن تیم قوی در زمینه درمان سوگ، درمان افسردگی سوگواری و درمان افسرگی مرگ عزیزان، شکست عشقی، مشاوره پیش از طلاق، مشاوره افسردگی مزمن می تواند به شما کمک کند.
در اینجا چند راهکار کنار آمدن با سوگ را به شما ارائه داده ایم:
صحبت کردن با دیگرانی که احساس شما را درک می کنند و به آنها احترام می گذارند. مانند؛ اعضای خانواده، تراپیست سوگ، افرادی که به آنها اعتماد دارید راهی مفید برای کنار آمدن با اندوه شماست. ورزش کردن به اندازه یک پیاده روی 30 دقیقه ای، یا خوردن غذای سالم به خصوص انواع میوه کمک زیادی برای کنار آمدن با سوگ می کند، توجه داشته باشید که اگرچه ممکن است در مدت طولانی همچنان این احساسات را داشته باشید، اما احتمالاً در طول زمان شدت کمتری خواهند داشت.
منبع: psycom.net
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.