میسوفونیا یک اختلال عصبی فیزیولوژیکی است که با واکنش بیش از حد خشم، انزجار و پاسخ جنگ یا گریز به صداهای خاص مشخص میشود. این اختلال معمولا در اوایل کودکی یا نوجوانی شروع میشود. صداهایی که این پاسخ را تحریک میکنند معمولاً تکراری هستند و با صداهای تنفس و خوردن انسان یا اعمالی مانند ضربه زدن روی صفحه کلید یا قلم همراه هستند. فرد مبتلا به میسوفونیا واکنش فوری و شدیدی دارد که خارج از کنترل اوست و برخی ممکن است با توجه به شرایط آنرا غیرمنطقی درک کنند. کسانی که میسوفونیا دارند ممکن است آنرا به عنوان صدایی توصیف کنند که «شما را دیوانه می کند». واکنش های آن ها می تواند از عصبانیت و آزار تا وحشت و نیاز به فرار متغیر باشد. این اختلال گاهی اوقات سندرم حساسیت صوتی انتخابی نامیده می شود.
به طور مشابه، افراد مبتلا به میسوفونیا اغلب به محرک های بصری همراه با صداها واکنش نشان می دهند و همچنین ممکن است شدیدا به حرکات تکراری پاسخ دهند. محققان بر این باورند که افراد مبتلا به میسوفونیا ممکن است در گذشته در نحوه کنترل کردن صداها توسط مغزشان مشکل داشته باشند. یکی از ویژگی های صداهای میسوفونیک شنیدن صدای تکراری است، این تکرار سایر مشکلات پردازش شنوایی را تشدید میکند.
میسوفونیا یک اختلال مبتنی بر مغز است. این اختلال در اتصال بخش هایی از مغز اشاره می کنند که هم تحریک صوتی و هم واکنش جنگ فرار را پردازش می کنند. همچنین بخش هایی از مغز را درگیر می کند که اهمیت صداها را رمزگذاری می کنند. با این حال، بسیاری از افراد شروع این اختلال را با انزجار عمیق از شنیدن غذا خوردن اعضای خانواده در دوران کودکی نشان میدهند. در واقع شرطی سازی مکرر از محیط فرد می تواند منجر به میسوفونیا شود.
شدت این اختلال از خفیف تا شدید متغیر است. افراد طیفی از پاسخ های فیزیولوژیکی و عاطفی را با شناخت های مختلف تجربه میکنند.
اغلب آنها احساساتی همچون:
این اختلال می تواند باعث گرفتگی و ابهام در زندگی افراد شود. افراد مبتلا به میسوفونیا در هنگام ورود به موقعیت هایی که ممکن است صداهای تکراری و سریع وجود داشته باشد، دچار اضطراب شوند. ممکن است از رفتن به رستوران اجتناب کنند یا جداگانه از همسر یا خانواده و دوستان خود غذا بخورند. با گذشت زمان، ممکن است به محرک های بصری نیز پاسخ دهند. دیدن یا شنیدن صدای توهین آمیزممکن است پاسخی را در پی داشته باشد.
تقریباً 20٪ از جمعیت جهان به میسوفونیا مبتلا هستند. طبق یک مطالعه در سال 2018، میسوفونیا به عنوانشرایطی که در آن بیماران یک واکنش عاطفی منفی و بیزاری (مانند اضطراب، تحریک و آزار) نسبت به صداهای خاص را تجربه می کنند، تعریف می شود.
سن شروع این بیماری مشخص نیست، اما برخی از افراد علائم را در سنین 9 تا 13 سالگی نشان می کنند. میسوفونیا در دختران شایع تر است و به سرعت بروز می کند.
از آنجایی که عملکرد گوش ها طبیعی و شنوایی شما خوب است، ممکن است پزشک در تشخیص دچار مشکل شود. گاهی اوقات میسوفونیا با اضطراب یا اختلال دوقطبی یا وسواس فکری اجباری اشتباه گرفته می شود.
هیچ شواهدی مبنی بر تاثیر تروما بر میسوفونیا وجود ندارد. اما افرادی که اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را تجربه می کنند، اغلب به صداها واکنش نشان می دهند. این موضوع میتواند شامل میسوفونیا باشد. همچنین ممکن است با شدت بیشتری به صداهای بلند پاسخ دهند و صداهای معمولی را بلندتر تجربه کنند.
یک مطالعه در سال 2021 میسوفونیا را با حجم بزرگتر آمیگدال همراه با اتصال نامنظم مغز مرتبط کرد. آمیگدال به پردازش احساسات کمک می کند، از جمله واکنش شما به چیزهایی که باعث ترس یا هیجان می شود را پردازش می کند. پاسخ شما به صداهای خاص ممکن است تا حدی به اندازه آمیگدال مربوط باشد.
میسوفونیا با رویکرد چند رشته ای (پزشک متخصص، روانشناس و شنوایی سنجی) درمان می شود. هدف کمک به خنثی کردن صداهای محرک است تا دیگر واکنشی به آن ایجاد نشود. یک جزء حیاتی برای موفقیت درمان میسوفونیا، نه تنها داشتن یک رویکرد مبتنی بر کار گروهی ست بلکه داشتن یک سیستم حمایتی (یعنی خانواده) است که فرآیند مغز و سیستم عصبی را درک می کند. پیشرفت و درمان یکروزه اتفاق نمی افتد، اما با صبر، انگیزه و نگرش مثبت می توان به بهبودی کامل دست یافت. طول درمان بر اساس علائم بیمار متفاوت است، اما علائم بهبودی باید در چند هفته اول درمان و زمانی که پروتکل های تعیین شده دنبال میشوند شروع شود.
وزوز گوش باعث شنیدن صداهایی مانند زنگ در گوش می شود که هیچ کس دیگری نمی تواند آنها را بشنود. در ابتدا برای کمک به افراد مبتلا در یادگیری پذیرش و تحمل آن صداها طراحی شد. همچنین می تواند به افراد مبتلا به میسوفونیا کمک کند تا با صداهای محرک کنار بیایند.
این درمان یک محرک صوتی ضعیف تر را با چیزی که احساسات مثبت یا شادی را تحریک می کند، ترکیب می کند، مانند آهنگ مورد علاقه، عکس یکی از عزیزان یا چیزی که در لمس آرامش بخش است.
تکنیک مقابله ای شما ممکن است شامل خروج از اتاق با شنیدن صدای محرک باشد، اما گاهی اوقات ممکن است در موقعیتی نباشید که خارج شوید.
دوز متوسط روزانه پروپرانولول میتواند علائم مرتبط با محرکهای شنوایی و بینایی را در بیماران تا حدودی کاهش دهد.
منبع: childrenshospital.org
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.