علاقه اجتماعی و اهمیت آن برای جوانان و بزرگسالان که ارتباط خوبی در جامع داشته باشند و اهمیت آن برای جامعه از نظر روانشناس بزرگ آدلر در ادامه برایتان شرح داده می شود.
روانشناسی به نام آدلر معتقد است کنار آمدن با دیگران، اولین و مهم ترین تکلیفی است که در زندگی با آن روبرو می شویم. در واقع میزان سازگاری اجتماعی سبکی از زندگی ما است و بر رویکرد افراد به تمام مشکلات زندگی تأثیرگذار است.
سازگاری اجتماعی، همان توانایی برقراری رابطه با اجتماع و افراد جامعه است. یک روانشناس خوب یا دکتر روانشناس می تواند میزان آن را برای هر فرد مشخص کند. در واقع شناخت هنجارهای هر جامعه و پذیرفتن آنها یا کنار آمدن با آنها، سازگاری اجتماعی محسوب می شود.
علاقه اجتماعی در واقع همان استعداد فطری همکاری کردن با دیگران است برای رسیدن به هدف های شخصی و اجتماعی که جامعه شناسان و روانشناس پژوهشگران به آن توجه ویژه ای دارند. استعداد چگونگیِ، سازگاری مثبت، به دور از کلک و حیله و پنهان کاری، برای رسیدن به اهدافی که رشد شخصی و اجتماعی افراد را در بر می گیرد یا یک علاقه و هدف اجتماعی را به سر انجام می رساند. مثال عینی آن در جامعه ما (برپایی مراسم مذهبی محرم) است که در واقع احساس اجتماعی با احساس مذهبی یکی می شود. هدف و نیت مشخص است. روابط بر اساسِ به سر انجام رساندن این هدف در کنار هم شکل می گیرد، سازگار می شود، رشد می کند و به نتیجه می رسد. این امر همواره مورد بحث دکتر روانشناس، روانشناس بالینی و روانشناس شخصیت با رویکردهای مختلف در دانشگاه ها بوده است.
اما چرا در بقیه مواقع این احساس علاقه اجتماعی در ما رشد نکرده و یا اینقدر کمرنگ است؟ مثل دوست داشتن جامعه و شهری که در آن زندگی می کنیم و یا محافظت از اموال شهری که حق ما است. پارک، اتوبوس، خیابان، درخت ها و حتی سطل های زباله آن.
از نظر دکتر روانشناس، استعدادِ علاقه اجتماعی فطری است و این که استعداد فطری ما برای علاقه اجتماعی تا چه اندازه تحقق یابد به تجربیات اجتماعی اولیه ما بستگی دارد. هیچ کسی نمی تواند بطور کامل از دیگران یا تعهدات نسبت به آنها دوری کند. از دوران قدیم افراد در خانواده و قبایل و اقوام دور هم جمع می شدند. جوامع برای محافظت و بقای انسانها ضروری هستند. بنابراین همیشه ضرورت داشته که افراد همکاری کنند و علاقه اجتماعی خود را ابراز نمایند. در واقع افراد برای اینکه سالم باشند و خوب عمل کنند، نیاز اساسی به تعلق داشتن دارند.
کودکان و نوزادان به همکاری نیاز دارند. ابتدا از جانب مادر، بعد سایر اعضای خانواده و بعد مهد کودک و مدرسه. اهمیت مادر به عنوان اولین کسی که کودک با او رابطه برقرار میکند، بسیار مهم است. مادر از طریق رفتار با کودک می تواند علاقه اجتماعی را در او پرورش دهد یا از رشد آن جلوگیری کند. این ارتباط به قدری عمیق است که ویژگی های ارثی را هم تحت تاثیر قرار می دهد. مادر، همکاری و معاشرت و جرأت را به کودک می آموزد و کودک در صورتی که با دیگران احساس خویشاوندی و یا صمیمیت واقعی کند، می تواند با ضروریات زندگی، جسورانه کنار بیاید. کودکانی که با بدگمانی و خصومت به دیگران می نگرند، با زندگی نیز به همین صورت برخورد خواهند کرد.
از نظر دکتر روانشناس؛ کودکانی که یاد نگیرند دوست داشته باشند، احترام بگذارند، به حق خود راضی باشند، علاقه اجتماعی را هم نمی آموزند. همکاری کردن بلد نیستند، تهمت می زنند، برای رسیدن به هدفشان از هر چیزی رد می شوند. آسیب می رسانند، بدون این که به نتیجه عملشان واقف باشند. تنها خودشان و هدفشان مهم می شوند. کسانی که احساس علاقه اجتماعی ندارند، امکان دارد روان رنجور و حتی تبهکار شوند. در واقع مصیبت های اجتماعی از جنگ گرفته تا تنفر نژادی و اعتیاد علنی از فقدان علاقه اجتماعی ناشی می شود. علاقه اجتماعی از مادرها و محبت مادر به کودک و آموزشی که به کودک می دهد، شروع می شود. از یاد گرفتنِ ابتدایی ترین رفتارها. هل ندادن همکلاسی ها و نچیدن گل های پارک و آشغال نریختن در خیابان شروع می شود و به آرامش در اجتماع و احساس تعلق داشتن ختم می شود.
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.