مرکز مشاوره اینجامکث
تست آنلاین
آدرس
رزرو وقت
واتس اپ

اختلال علاقه یا برانگیختگی جنسی زنان (FSIAD)

مینا حسن زاده 643 بازدید 12 تیر 1402

اختلال علاقه یا اختلال برانگیختگی جنسی زنان (FSIAD) در DSM-5 به عنوان فقدان یا کاهش قابل توجه علاقه برانگیختگی جنسی تعریف شده است. برای تشخیص این اختلال باید سه علامت از 5 علامت زیر را داشته باشد:

  1. عدم علاقه یا کاهش علاقه به فعالیت جنسی؛
  2. عدم یا کاهش افکار یا تخیلات جنسی؛
  3. عدم شروع یا کاهش فعالیت جنسی که معمولاً نسبت به تلاشهای شریک برای شروع رابطه جنسی کم و غیرقابل پذیرش است؛
  4. کمبود یا کاهش هیجان یا لذت جنسی تقریباً در تمام یا همه برخوردهای جنسی؛
  5. عدم وجود یا کاهش علاقه برانگیختگی جنسی در پاسخ به هر نشانه جنسی داخلی یا خارجی؛
  6. در تمام یا تقریباً اکثر تماس های جنسی، فعالیت جنسی وجود ندارد یا کاهش می یابد.

این علائم باید از نظر بالینی ناراحتی قابل توجهی ایجاد کند و حداقل به مدت شش ماه ادامه داشته باشد. این اختلال بر اساس سطح شدت مشخص می شود و بطور اکتسابی و تعمیم یافته در مقابل موقعیت تقسیم میشود.

علاقه جنسی چیست؟

علاقه جنسی به انگیزه و انجام فعالیت جنسی گفته میشود. علاقه معمولاً به عنوان «میل»، «میل جنسی» و «اشتهای جنسی» نامیده شده است و احساسات جنسی را توصیف می کند که فرد را به دنبال نوعی فعالیت جنسی، چه با همسر یا به تنهایی، برانگیزد. برانگیختگی جنسی در مرحله دوم چرخه پاسخ جنسی است و با آمادگی جسمی و ذهنی برای فعالیت جنسی تعریف می شود. تغییرات فیزیولوژیک در بدن برای آماده شدن تعامل جنسی (نعوظ در مردان و تورم واژن) رخ می دهد.

عوامل مرتبط با علایق جنسی اختلال برانگیختگی زنان

تعدادی از علل و پیامدهای علاقه جنسی کم (HSDD) در زنان و برانگیختگی جنسی کم (FSAD) وجود دارد. این عناصر به عوامل بیولوژیکی از جمله سلامت جسمی، هورمون ها و داروها و عوامل روان شناختی از جمله استرس، نوع روابط، بیماری ها و اختلالات روانی و سابقه سوء استفاده جنسی طبقه بندی می شوند.

عوامل بیولوژیکی

نحوه فعالیت غدد درون ریز رایج ترین عامل بیولوژیکی مورد بحث است که ممکن است با علاقه جنسی کم در زنان مرتبط باشد. کمبود میل جنسی با یائسگی همراه است که در طی آن کاهش عملکرد تخمدان منجر به تولید کمتر استروژن می شود. مطالعات اپیدمیولوژیک نشان می دهد یائسگی بعد از جراحی ناشی از اوفورکتومی (حذف جراحی تخمدان ها)، که باعث کاهش شدید استرادیول و تستوسترون می شود، یک عامل خطر برجسته تر برای HSDD نسبت به یائسگی طبیعی است، به ویژه در میان زنان جوان. افزایش میل جنسی در زنان نزدیک به زمان تخمک گذاری مشاهده شده است، تحقیقات نشان داده است که کاهش میل جنسی پس از سرکوب شیمیایی هورمون های تخمدان رخ می دهد.

محققان به این نتیجه رسیده اند که هورمون های جنسی، به ویژه آندروژن ها، استروژن ها و پروژستین ها بر علاقه و عملکرد جنسی زنان تأثیر می گذارند، اما هنوز در مورد اینکه کدام هورمون ها تأثیر گذارتر هستند، تردید وجود دارد. آندروژن ها و استروژن ها ساختار و عملکرد دهانه رحم، واژن، لابیا و کلیتوریس را کنترل می کنند. با توجه به شدت میل جنسی، آندروژن ها ممکن است بیشترین تأثیر را داشته باشند، زیرا آنها پیش ساز فوری سنتز استروژن هستند و بنابراین بر میل جنسی، خلق و خو و انرژی تأثیر می گذارند.

مفهوم نارسایی آندروژن به عنوان یک علت بالقوه کاهش میل جنسی در زنان بحث برانگیز است. کاهش آندروژن به طور ارگانیک به دلیل کاهش تولید آندروژن آدرنال و تخمدان مربوط به سن رخ می دهد. اگرچه سطوح پایین آندروژن ممکن است به کاهش میل جنسی در زنان کمک کند. خودارضایی که به عنوان یک شاخص رفتاری میل جنسی در نظر گرفته می شود، با تستوسترون مرتبط است، به طوری که زنان با تستوسترون پایین و خودارضایی بالا میل جنسی بیشتری را نسبت به زنان با تستوسترون پایین و خودارضایی پایین دارند.

عوامل روانشناختی

علاقه و یا برانگیختگی جنسی کم با تعدادی از عوامل روانی اجتماعی در مردان و زنان مرتبط است. پس از عواملی مانند سن، رضایت از رابطه و رضایت جنسی، مدت زمان رابطه به طور قابل توجهی واریانس میل جنسی را پیش بینی می کند. به طور خاص، با افزایش مدت زمان رابطه، میل جنسی زنان کاهش یافت. در زنان متاهل، احساس نزدیکی بیش از حد و نهادینه شدن رابطه منجر به کاهش میل میشود.

استرس های روزانه مانند نگرانی در مورد کودکان و مشاغل پر استرس، مانند بسیاری از مسائل مربوط به رابطه یا شریک جنسی، عاملی برای سرکوب میل جنسی هستند. باورها و نگرش هایی که در طول رشد جنسی در مورد تمایلات جنسی به دست می آیند می توانند بر میل جنسی و پاسخ جنسی در طول عمر تأثیر بگذارند. زنانی که نقش های جنسی منفعل یا نگرش های منفی نسبت به تمایلات جنسی را درونی می کنند، ممکن است در معرض خطر بیشتری برای تجربه مشکلات جنسی باشند.

عوامل اجتماعی

عوامل اجتماعی نیز ممکن است به کاهش علاقه و برانگیختگی جنسی کمک کنند. هنجارهای جنسی بر اساس منطقه و فرهنگ بسیار متفاوت است. چهار عامل متمایز وجود دارد که محرک ها یا نشانه های میل جنسی در زنان را توصیف می کنند. این عوامل شامل پیوند عاطفی (به عنوان مثال، احساس عشق با همسر زندگی خود، احساس تعهد از طرف شریک زندگی خود)، نشانه های وابسته به عشق و بی پروا (بودن، در رابطه جنسی)، نشانه های بصری نزدیکی (مانند دیدن یا صحبت کردن درباره مسائل جنسی با شخص دیدن بدن و اندام های فرد). در مقایسه با زنان سالم از نظر جنسی، زنانی که HSDD تشخیص داده شده اند، نشانه های کمتری را در هر یک از این موارد خواهند داشت.

عوامل روانی آسیب زننده به اختلال برانگیختگی جنسی زنان

شرایط روانی که معمولاً با عدم علاقه جنسی همراه است شامل فوبیای اجتماعی، اختلال وسواس فکری-اجباری، اختلال هراس و اختلالات خلقی – به ویژه افسردگی است. قابل پیش بینی است که وقتی فردی در سایر زمینه های زندگی خود پریشانی قابل توجهی را تجربه می کند، تمایلات جنسی در درجه دوم اهمیت قرار می گیرد. با توجه به افسردگی، ممکن است نشخوار وقایع منفی، که جنبه شناختی رایج افسردگی است، با ایجاد تمرکز بر جنبه های ناخوشایند جنسی، به کاهش میل در افراد افسرده کمک کند. افراد مبتلا به افسردگی مستعد تفسیر رویدادهای منفی هستند که ناشی از دلایل پایدار است و این سبک شناختی قطعاً می تواند بر درک فرد از تمایلات جنسی تأثیر منفی بگذارد.

ارزیابی

ارزیابی علاقه جنسی در زنان به دلیل ماهیت ذهنی و پیچیده میل جنسی دشوار است. اگرچه بسیاری از زنان به دنبال فعالیت جنسی نیستند، اما هنگامی که شریک زندگی به آنها نزدیک می شود، پاسخ جنسی میدهند، در واقع سطح پاسخگویی به محرک های جنسی نشان دهنده میل در زنان است. ارزیابی میل جنسی پایین ممکن است شامل پرس و جو در مورد افکار جنسی، خیال پردازی ها و رویاهای روزانه باشد. بررسی درجه ای که بیماران به دنبال مطالب وسوسه کننده جنسی هستند. به طور کلی، ارزیابی میل جنسی باید در چارچوب رابطه دو طرفه به دقت مورد توجه قرار گیرد و باید عوامل موثر بر عملکرد جنسی مانند سن فرد، مذهب، فرهنگ، طول رابطه، عملکرد جنسی شریک را در نظر گرفت.

در ارزیابی برانگیختگی جنسی، سطوح برانگیختگی فیزیولوژیکی جنسی را می توان به طور غیرمستقیم با استفاده از فتوپلتیسموگراف واژینال برای ارزیابی احتقان خون واژن، و همچنین با سونوگرافی (تصاویر اندام های داخلی که توسط امواج صوتی که از اندام ها و سایر بافت ها تابیده می شوند)، ترموگرام ارزیابی کرد. تصاویری از تابش در محدوده مادون قرمز طولانی طیف الکترومغناطیسی) و fMRI (تکنیک های تصویربرداری که تغییرات غلظت خون را در اندام های داخلی ردیابی می کند) برای ارزیابی احتقان خون در اندام های تناسلی.با این حال، این تکنیک ها بیشتر برای اهداف تحقیقاتی استفاده می شوند تا به عنوان ابزارهای تشخیصی بالینی.

ارزیابی علاقه جنسی و برانگیختگی جنسی باید شامل یک تاریخچه کامل جنسی، پزشکی و روانی اجتماعی باشد که می تواند از طریق مصاحبه های استاندارد و پرسش نامه های خودافشایی معتبر به دست آید. روانپزشک و روانشناس باید شروع مشکل جنسی را با در نظر گرفتن تاریخ های جراحی، تغییرات داروها و تشخیص شرایط پزشکی بررسی کند. همچنین ارزیابی زمینه مشکل، به ویژه موقعیت ها یا نشانه هایی که میل جنسی را در گذشته تحریک کرده اند، مهم است. لازم است احساسات فرد در مورد شریک جنسی فعلی اش را بررسی کنید تا به دنبال عوامل رابطه ای باشید که می تواند به مشکلات جنسی کمک کند.

آزمایشات آزمایشگاهی ممکن است با توجه به رابطه نزدیک بین آندروژن ها و میل جنسی ضروری باشد. یک تاریخچه روانی اجتماعی کامل باید شامل موارد زیر باشد:

درمان اختلال علاقه یا اختلال برانگیختگی جنسی زنان

منبع: labs.la.utexas.edu

لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید: