نوستالژی یک احساس جهانی است که میتوان آن را بعنوان یک اشتیاق غم انگیز برای گذشته تعریف کرد. احساسی است که همه در یک نقطه آنرا تجربه میکنند. وقتی یک آهنگ قدیمی از رادیو پخش میشود، وقتی عکسهای قدیمی را ورق میزنیم یا زمانی که مکانهای اقامتی دوران کودکی را مرور میکنیم، آنرا احساس میکنیم اما واقعا نوستالژی با مغز و قسمت هایی از مغز ارتباط دارد؟. چرا نوستالژی رخ میدهد و چه مکانیسمهایی در کار هستند که به ما اجازه میدهند این احساس پیچیده را تجربه کنیم؟ هدف این مقاله بازگشایی جنبه های روانشناختی و عصبی نوستالژی است و درک عمیق تری از این پدیده احساسی را برای ما ارائه میکند.
پژوهشگران با بررسی علوم اعصاب نوستالژی دریافته اند که این احساس، فعالیت در چندین ناحیه از مغز را تحریک و بیشتر می کند. که شامل قشر جلوی مغز، که مسئول برنامه ریزی و تصمیم گیری است. آمیگدال که احساسات ما را پردازش میکند. هیپوکامپ که مرکزی برای تشکیل حافظه و یادآوری است و لوب های گیجگاهی داخلی که در پردازش ورودی های حسی و اتصال آن به خاطرات ما نقش زیادی دارند. وقتی احساس نوستالژیک می کنیم، این مناطق خاص فعال میشوند و رقص پیچیده عصبی پشت سفرهای احساسی ما به گذشته را برجسته می کنند. با این حال مکانیسم های عصبی نوستالژی بطور کامل شناخته نشده است. سؤالات در مورد چگونگی کار این مناطق مختلف مغز با هم برای ایجاد احساس نوستالژی و نقش انتقال دهنده های عصبی و هورمون های مختلف در این فرآیند، همچنان موضوع تحقیقات در حال انجام است.
یکی از جنبه های اصلی نوستالژی در مفهوم روانشناختی گذشته نگری گلگون نهفته است. این سوگیری شناختی باعث میشود وقایع گذشته را با علاقه و مثبت تر از آنچه که در واقعیت بوده اند، به یاد بیاوریم. مثل این است که وقتی به گذشته خود نگاه می کنیم از عینک های رز رنگی استفاده میکنیم. این اصطلاح از اصطلاح «دیدن اشیا از طریق عینک های رز رنگی» گرفته شده است که نشان دهنده دیدگاهی بیش از حد شاد و خوش بینانه است. این تعصب است که اغلب ما را به یادآوری «روزهای خوب قدیم» می اندازد، حتی زمانی که آن روزها ممکن است مشکلاتی در خود داشته باشند.
پیشنهاد می کنیم بخوانید: خطراتی برای از بین رفتن نوستالژی مانند آلزایمر
این پدیده در مطالعات مختلف مشاهده شده است. در بسیاری از موارد، مردم به یاد می آورند که تعطیلات گذشته، تجربیات دوران کودکی و روابط قدیمی تر از آنچه در واقعیت بودند، شادتر و کمتر مشکل ساز بوده اند. در مغز این فرآیند شامل بازیابی حافظه فعال است، مکانیزمی جذاب که در آن خاطرات مثبت راحت تر از خاطرات منفی قابل دسترسی هستند. این سوگیری مثبت در یادآوری، به طور قابل توجهی به احساس نوستالژی کمک می کند. از نظر عصبی این را میتوان به مسیرهای پاداش مغز نسبت داد که هنگام یادآوری خاطرات مثبت ایجاد می شود و تجربه نوستالژی را تقویت میکند.
گذشته نگری نقش مهمی در شکل دادن به درک و تجربه ما از نوستالژی دارد. در حالی که ممکن است سطح خاصی از تعصب را در خاطرات ما ایجاد کند، همچنین باعث ایجاد ارتباط مثبت با گذشته ما میشود. از بسیاری جهات، این دیدگاه رنگی از تاریخ به ما کمک می کند تا در چالش های کنونی پیمایش کنیم و حتی انتظارمان را برای آینده افزایش دهیم.
برخلاف باورهای قدیمی که نوستالژی را نوعی اختلال روانی می نامیدند، روان شناسان مدرن آن را یک منبع هیجانی ارزشمند می دانند. اکنون اعتقاد بر این است که نوستالژی به عنوان مکانیزم مقابله ای عمل می کند که به ما امکان می دهد دوره های استرس، تنهایی یا گذار را طی کنیم. با یک سفر ذهنی در مسیر حافظه، می توانیم حس تداوم شخصی را تقویت کنیم، احساس ناپیوستگی یا قطع ارتباط را که ممکن است در زمان حال تجربه می کنیم، کاهش دهیم. علاوه بر این، به نظر می رسد نوستالژی در تقویت انعطاف پذیری روانی نقش دارد. با مرور مجدد چالش های گذشته که بر آن ها غلبه کرده ایم، می توانیم برای مقابله با مبارزات کنونی نیرو و الهام بگیریم و حس امید و خوش بینی را در خود القا کنیم.
چه چیزی باعث این سفرهای نوستالژیک به گذشته می شود؟ تحقیقات به محرک های حسی به عنوان محرک های اولیه اشاره می کند. صداها، رایحه ها و مناظر می توانند به عنوان نشانه های حافظه قوی عمل کنند و ما را به سمت یادآوری سوق دهند. به عنوان مثال، موسیقی به عنوان یک کاتالیزور قدرتمند برای نوستالژی شناخته شده است. آهنگی از یک دوره خاص در زندگی ما می تواند فوراً ما را به عقب برگرداند و احساسات و خاطرات قدیمی را دوباره زنده کند. به طور مشابه، برخی بوها به شدت با یادآوری حافظه مرتبط هستند، این واقعیت را میتوان به نزدیکی پیاز بویایی (مسئول بویایی) و هیپوکامپ (مرتبط با حافظه) در مغز ما نسبت داد.
نقش نوستالژی فراتر از مزایای روانشناختی فردی است و یک مؤلفه اجتماعی مهم را نیز ارائه میدهد. هنگامی که ما گذشته را به یاد می آوریم، خاطرات ما اغلب دارای تعاملات اجتماعی مهم و تجربیات مشترک است. این میتواند حس ارتباط اجتماعی ما را افزایش دهد و احساس تعلق را تقویت کند. تحقیقات نشان می دهد که احساس نوستالژیک می تواند حس حمایت اجتماعی ما را افزایش دهد، احساس تنهایی را کاهش دهد و حتی ما را نسبت به دیگران خیرخواه تر و بخشنده تر کند.نوستالژی با پیوند مجدد ما با روابط و تجربیات گذشته، پیوندهای اجتماعی کنونی ما را تقویت می کند و هماهنگی جمعی را تشویق می کند.
علیرغم فوایدی که نوستالژی دارد، اما می تواند احساس از دست دادن، پشیمانی و اشتیاق را نیز برانگیزد. گذشته به هر حال سرزمینی است که ما نمی توانیم به آن بازگردیم. اگرچه این ویژگی تلخ و ذاتی نوستالژی است، اما لزوما مضر نیست. در واقع برخی از محققان استدلال می کنند که این عنصر مالیخولیا میتواند رشد شخصی، بلوغ عاطفی و افزایش مهارت های مقابله ای را تقویت کند.
نوستالژی با تأثیر متقابل پیچیده ای از حافظه، هیجان، شناخت و ارتباط اجتماعی، یک زمینه مطالعه جذاب است. همانطور که ما درک عمیق تری از مکانیسمهای پشت این احساس جذاب بدست می آوریم، میتوانیم شروع به درک نقش چندوجهی آن در زندگی خود کنیم. نوستالژی با توانایی خود در ارتباط بین گذشته، حال و آینده ما، همچنان ما را مجذوب خود میکند و سفر ما را در زندگی معنادارتر و دارای بافتی غنی میکند.
منبع: miragenews.com
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.