اختلال شخصیت وابسته از منظر مجمع روانپزشکان آمریکا به ناتوانی در رسیدن به خود اتکایی (استقلال شخصی) گفته می شود. که شامل وابستگی دائم به خانواده جهت تأمین حمایت مالی، تهیه مسکن و انجام مراقبت های گوناگون از گونه حمایت های مربوط به مراقبت های روانی و رفتاری است. در بیشتر مواقع بعد از خانواده این اختلال خود را در روابط بین فردی نشان می دهد. اختلال شخصیت وابسته که خود را مانند یک زندانی در جامعه میبیند، به سختی ولی با همکاری اعضای خانواده و روانشناس قابلیت درمان دارد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته (DPD) برای به دست آوردن مراقبت و حمایت تمام تلاش خود را می کنند. برای مثال، آنها ممکن است کارهای ناخوشایند انجام دهند، تسلیم خواسته های نامعقول شوند و حتی آزار جسمی، آزار خواهی جنسی یا عاطفی را تحمل کنند.
این افراد به هر فردی که احساس امنیت بدهد میچسبند. به این شکل که تاریخچه ایی از روابط بسیار خصوصی و صمیمانه با تعداد زیادی از افراد دارند که معمولا هم طرد میشوند. اگر فاصله ایی بین خاتمه یک رابطه و شروع رابطه جدید بسیار کوتاه بوده باشد. همچنین، در انتهای رابطه صمیمانه با خطر تنهایی مواجه شوند، احساس شدید وحشتزدگی، ترس و درماندگی به این افراد دست میدهد. این افراد در مقابل انتقاد فوراً احساس ضربه و آسیب میکنند و اشتغال ذهنیشان این میشود که چگونه دیگران را خشنود سازند. که البته ناتوانی در تصمیم گیری یا شروع کاری بدون اطمینان آفرینی مفرط دیگران در آنها رخ نمیدهد.
پیشنهاد میکنیم بخوانید؛ تحلیل روانشناختی فیلم رستگاری از زندان شاوشنگ
این افراد تمام احساسات خوشایندشان مانند: خود ارزشمندی، شادی و موفقیت را از روابط با دیگران به دست می آورند. در واقع خودشان در خودشان و به تنهایی نمیتوانند این احساس را تجربه کنند و در تنهایی احساس عمیقی از طرد شدن، به دردنخور بودن، پس زدگی درشان شکل میگیرد.
این افراد معمولا حداقل در یک رابطه قرار داشته اند که در آن مورد سوء استفاده جسمی و روحی قرار گرفته اند. اما قادر به ترک رابطه نبوده اند، به این دلیل که از مخالفت اجتناب میکنند و با دیگران بخاطر ترس از طرد شدن، می مانند که باعث تشدید اختلال وابستگی (DPD) میشود.
علائم تقریباً یکسان هستند، اما نحوه واکنش شما تشخیص شما را تعیین می کند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به علائم با احساس خشم و پوچی پاسخ می دهند، در حالی که افراد مبتلا به DPD با تسلیم پاسخ می دهند. علائم DPD بسیار شبیه به سایر اختلالات و بیماری های جسمی است.
پیشنهاد می کنیم بخوانید: از کجا بفهمم اختلال شخصیت مرزی دارم؟
اختلال اضطراب جدایی از کودکی در بعضی بچه ها شکل میگیرد و به قدری دست و پاگیر است که فرد در هر رابطه ایی با هر انسانی احساس ترس و از دادن دارد. هر گاه این افراد بتوانند درک کنند که خود به تنهایی قادر به تأمین ارضای نیازهای خود هستند و میتوانند تنهایی را تحمل کنند، اولین قدم را در بهبود خود بر میدارند. در صورتی که کودک در همان سالهای درمان نشود و رویه او وابستگی عاطفی و وابستگی عملکردی به دیگران تبدیل شود احتمالا در آینده و بعد از 18 سالگی به اختلال شخصیت وابسته تبدیل شود.
ایجاد برقراری توازن بین استقلال سالم و وابستگی سالم و همچنین کاهش وابستگی در ارتباطات و در عین حال شروع به تأمین ارضای نیازهای خویش، کسب اعتماد به نفس و تمرین جرأت ورزی از اقدامات اولیه و مهم است. این تمرینات در فرد باعث شروع احساس خود ارزشمندی میشود. این احساس به مرور دلیلی برای ایجاد مرزهای مستحکم شخصی می شود. بنابراین روابطی که در آن مورد بهره کشی و سوء استفاده قرار میگرفت قطع میشود.
علل و عوامل خطر برای اختلال شخصیت وابسته؛ سابقه خانوادگی داشتن یکی از انواع اختلالات شخصیت کلستر C مانند اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD) یا وابسته، افسردگی اساسی (MDD) یا اضطراب جدایی. زنده ماندن از سوء استفاده در دوران کودکی، از جمله خفه کردن والدین، فرزندپروری کناره گیری یا داشتن والدینی که تفکر فردی را تنبیه می کنند. داشتن یک بیماری جسمی مزمن در دوران کودکی.
فرد وابسته باید به شرایط خود آگاه شود، اگر شرایط اختلال وابستگی او را برایش توصیف کنیم قطعاً از این شکل رفتار متعجب خواهد شد. زیرا خود او این رفتار را از سر محبت به دیگران، دوست داشتنشان و در جمع بودنشان میداند. توصیف سبک و الگوی وابستگی هیجانی بیمار در ارتباط هایش با دیگران در این شناخت مهم است. که در این توصیف فرد نسبت به رفتار وابسته خود آگاهی پیدا میکند و متوجه میشود که پیش از این به طور اتوماتیک وار به برآوردن نیاز دیگران تلاش میکرده است. بنابراین فرد کم کم میتواند به ارضای نیازهای خود فکر کند و به آنها بپردازد و وقتی احساس خویشتن دوستی و یا همان عزت نفس در او شکل گرفت انتقاد دیگران هم آنقدر ها برایش مهم جلوه نمیکند.
از آنجایی که اختلال شخصیت وابسته به کودکی و خانواده هر فردی برمیگردد و به نیازهای ارضا نشده در خانواده مربوط است. همچنین بسیار مهم است که با روانشناس در مورد کودکی فرد وابسته صحبت کند. یا در کنار مشاوره و درمان اختلال خود فرد، میتواند با بالا بردن حس مسئولیت پذیری در قبال خود و کم رنگ کردن حس مسئولیت پذیری در قبال دیگران، ایجاد یک فهرست مثبت در مورد خود و افزایش مرزهای شخصی بین خود و دیگران در درمان خود کمک کننده باشد.
افراد مبتلا به DPD در معرض خطر افسردگی، اختلالات اضطرابی و فوبیا و همچنین سوء مصرف مواد و الکل هستند. آنها همچنین در معرض خطر آزار قرار گرفتن می باشند زیرا ممکن است خود را مایل به انجام عملاً هر کاری برای حفظ رابطه با یک شریک یا شخص صاحب قدرت ببینند.
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.