داستان واقعی از یک فرد مبتلا به اختلال تماشاگری جنسی؛ در حال حاضر جرج مورفی 35 ساله متخصص برق و ساکن شهر تگزاس در جنوب آمریکا است. جرج مورفیدر 18 سالگی متوجه علاقه عجیب خود به تماشاگری جنسی شد. او که در آپارتمانهای نزدیک به هم در قسمت مکزیکی نشین شهر تگزاس زندگی میکرد، شبها میتوانست خانه های مجاور خود را دید بزند. با توجه به فرهنگ آن قسمت، ساکنین آنچنان به پوشش خانه خود اهمیت نمیدهند. پس جرج شبها زنان نیمه برهنه، برهنه و گاهی هم در حال ارتباط جنسی را تماشا میکرد. این موضوع اوایل، هفتگی بود و جرج سعی میکرد که از این کار اجتناب کند، چون ترس دیده شدن خود را داشت. حتی یک بار جرج به دلیل اینکه برای دید زدن از دوربین استفاده می کرد به صورت اتفاقی فردی از خانه دیگر او را دید و مشکلی بزرگ برای او پیش آمد زیرا جایی را که دید می زند خانه دوست همان فرد بود.
اما با این حال جرج مورفی در سن 20 سالگی به مدت سه ماه هر شب دیدزنی میکرد و پس از آن یا همان هنگام مشغول به خود ارضایی میشد. در آن زمان کریستینا دختر خاله جرج برای مسافرت به خانه آنها آمده بود. جرج مورفییک روز به صورت اتفاقی شاهد برهنگی دختر خاله خود کریستینا (در آمریکا ازدواج فامیلی غیر طبیعی است) در هنگام عوض کردن لباس شد. این موضوع باعث رویداد جدیدی در زندگی او شد. دست زدن و بو کردن لباس زیر کریستینا همراه با خشم، شهوت، خودارضایی، احساس گناه و عذاب وجدان. جرج تصمیم گرفت برای توبه کردن به کلیسای شهر رفته و در مورد این موضوع با کشیش صحبت کند. پس از این اتفاق او مدتی به دیدزنی شبانه و فکر کردن به دختر خاله خود پایان داد.
جرج پس از قبولی در دانشگاه نیوجرسی به آن شهر رفت و برای چند سال آنجا ساکن شد. درس خواندن و فشار امتحانات ذهن او را درگیر خود کرده بود و به تماشاگری جنسی کمتر فکر میکرد. جرج در ارتباط گرفتن با جنس مخالف ضعیف بود. تمام ارتباطها به مشکل بر میخورد و او را دچار افسردگی شدیدی کرد.
پس از مدتی برای رهایی از افسردگی درگیر اعتیاد به الکل و کشیدن هفتگی ماری جوانا برای بهتر کردن موقت حال خود شد. یک شب در یکی از بارها در مورد کلاب شبانه خصوصی حرفی شنید. یک مرد کابوی به دوستش میگفت که زنها در کلاب خصوصی شرق نیوجرسی برهنه میرقصند و به مشتریها خدمات ویژه ای میدهند (در نظر داشته باشید که خدمات جنسی در بعضی از ایالت های آمریکا جرم و در بعضی ایالت ها آزاد است). گوش های جرج مورفی، تیز و احساس او برانگیخته شد و تصمیم گرفت به کلاب خصوصی شرق نیوجرسی برود. این اتفاق برای جرج بسیار لذت بخش بود. او میتوانست همه چیز را از نزدیک ببیند و تجربه کند. حتی ارتباط هم زمان دو زن با هم که نیاز به پرداخت پول بیشتری داشت. هر چند لذت این تماشاگری جنسی در کلاب خصوصی او را دچار مشکل شدید مالی کرده بود. اما او به این روند ادامه داد تا مجبور شد برای بدست آوردن پول بیشتر به کازینو رفته و پوکر قمار کند. هر هفته مشکلات بیشتر میشد، حالا او به قمار هم اعتیاد پیدا کرده بود. جرج مورفی شانس آورد که در انتهای تحصیل خود با این موارد آشنا شد و پس از فارغ التحصیلی به تگزاس برگشت.
در تگزاس مادر کنترلگر و وسواسی او تصمیم گرفت که جرج حتما باید ازدواج کند. مادر جرج که در گروه بانوان نیکوکار شهر عضو بود، دختری به نام سوفیا شیفر را میشناخت. پس از صحبتهای فراوان، قرار شد که جرج مورفی و سوفیا شیفر همدیگر را ببینند. از نظر جرج سوفیا خیلی جذاب بود، دختری گندمی و قد بلند با موهای خرمایی که پرستار بود. سوفیا نیز نسبت به جرج احساس آرامش و اعتماد داشت. زیرا جرج در جمعهای گروهی بسیار باادب رفتار میکرد و شبیه بیشتر پسرهای شهر تگزاس نبود. بعد از آشنایی بیشتر، آنها بصورت رسمی با هم ازدواج کردند.
اوایل ازدواج ارتباط جنسی آنها مشکل داشت. سوفیا شیفر متوجه شد که جرج به سختی میتواند نعوظ کند. این موضوع سوفیا را پرخاشگر و پس از مدتی دچار کمبود اعتماد به نفس کرد. همچنین جرج بسیار ترسیده بود و احساس اضطراب تنهایی میکرد. اگر سوفیا مرا ترک کند و این موضوع را به خانواده و مادرش بگوید چه خواهد شد. پس جرج تلاش میکرد به اشکال دیگر سوفیا را خوشحال کند. برای او هر هفته کادو میخرید، برای او غذا درست میکرد و کارهایی از این دست که نوعی محبت از نوع عملی نه کلامی بود میکرد.
اما در یک شب گرم تابستانی اتفاق بدی افتاد. سوفیا بر اثر گرما و تشنگی شب بیدار شد که برود و آبی بخورد اما جرج در تختخواب نبود. سوفیا که به طبقه پایین رفت، جرج را در حالت خود ارضایی و دید زدن همسایه روبرو دید! همراه با نعوظ کامل. سوفیا که شوک شده بود و نزدیک به بیهوش شدن ابتدا افتاد بر روی زمین ولی بعد از بلند شدن؛ یک دعوای بزرگ بین جرج و سوفیا باعث شد که همه چیز مشخص شود. اما جالب اینجا است!! آنها بعد از چند ماه درگیری کلامی تصمیم گرفتند که جرج به این شکل نعوظ کند و بعد ارتباط جنسی برقرار کنند. هر چند این موضوع برای سوفیا حس خوبی نداشت و کم کم از این کار متنفر شد.
اما رفته رفته جرج گستاخ تر شد و دید که میتواند شرایط را برای لذت بیشتر خود فراهم کند. یک روز با ترس و شهوت زیاد به سوفیا پیشنهاد ارتباط جنسی با یک کارگر جنسی مرد در حضور خودش را مطرح کرد. سوفیا بعد از شنیدن حرفهای جرج با سرعت و خشم بسیار زیاد با وکیل خود تماس گرفت و خانه را ترک کرد. پس از طلاق، پلیس جرج را از خانه بیرون کرد و سوفیا به آن خانه برگشت. ولی آن خانه برای سوفیا تاریک و غمناک بود. جرج هم که توان دیدن خانواده و دوستان خود را نداشت، شهر را ترک کرد.
پس از مدتی سوفیا برای حل مشکلات روحی خود پیش یک روانشناس به نام فرانک رابینسون رفت و بعد 6 ماه درمان شد. جرج نیز با پیگیری های مددکاران اجتماعی به مدت 2 سال تحت درمان بود و توانست مشکل خود را توسط روانشناس خانم الیزابت شیفر بر طرف کند.
نکته ای که وجود دارد این است که مراجعین اختلال تماشاگری تنها در خارج از کشور نیستند بلکه در کشور ما هم مراجعین با این مشکل به مرکز مشاوره اینجا مکث مراجعه می کنند. توجه داشته باشید که این اختلال نیاز به مداخله مستقیم دارد زیرا می تواند مشکلات قانونی و حقوقی زیادی را برای فرد به همراه داشته باشد. بسیاری از افراد حتی ممکن است از خانه خود طرد شوند!! اینکه افراد به این موضوع به چشم یک اختلال نگاه کنند موضوعی نیست که بتوان آن را به سادگی بیان کرد پس افراد با شدید ترین شکل با دید زدن خانه خود برخورد می کنند. پس اگر فردی با این اختلال درگیر است بهتر است هر چه سریع تر با یک سکس تراپیست صحبت کند.
اختلال تماشاگری جنسی (voyeuristic disorder) را با اختلال نمایشگری جنسی یا عورت نمایی (Exhibitionism) اشتباه نگیرید. هر دو جزو گروه پارافیلیک میباشند. دو دسته انواع کژکاری جنسی و یا پارافیلیک را در مقاله انواع خدمات جنسی مشاهده کنید. اختلال تماشاگری جنسی یکی از انواع پارافیلیا میباشد که در آن فرد مبتلا از تماشا کردن فرد برهنه، فردی که در حال عوض کردن لباس یا فعالیت جنسی است، لذت میبرد. این عمل میتواند در حضور فرد یا افراد برهنه صورت گیرد که در انتها با خودارضایی همراه میشود.
این اختلال در ویراست چهارم (DSM-IV) با نام ویوریسم (voyeurism) شناخته میشد. اما پس از آن در DSM-5 به اختلال ویوریستیک تغییر نام پیدا کرد. در واقع ریشه کلمه ویوریستیک فرانسوی است و voyeur در زبان فرانسه به معنای کسی است که از دیدن فعالیت جنسی دیگران لذت میبرد.
درمانهای مختلفی برای اختلال تماشاگری جنسی وجود دارد اما گاهی یک درمان به تنهایی نمیتواند باعث رفع کامل مشکل شود. در واقع باید ترکیبی از درمان های مختلف را بکار برد.
برخی از درمان های ویوریستیک عبارتند از:
بر اساس دیدگاه رفتارگرایی ویوریستیک، ممکن است به دلیل شرطی سازی در فرد شکل گرفته باشد. یعنی ممکن است فرد در دوران نوجوانی دو پدیده همزمان مانند تماشا کردن دیگران در حال تعویض لباس و لذت جنسی را با هم تجربه کرده باشد و همزمانی این دو پدیده باعث تداعی آنها با هم می شود. رفتار درمانگرها معتقدند در صورتی که تماشاگری جنسی به دلیل شرطی سازی ایجاد شده باشد میتوان آنرا با تکنیک های یادگیری زدایی از بین برد.
در روانکاوی سعی بر ریشه یابی مشکل می شود و علت تماشاگری جنسی را در کودکی فرد، جستجو می کنند. بر اساس برخی شواهد، ویوریستیک می تواند به دلیل سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی باشد. در این درمان سعی بر شناسایی مشکل و سپس کاهش نشانه های آن می شود.
در بسیاری از مواقع، دارو درمانی به همراه درمان های دیگر انجام می شود و نتایج خوبی به همراه دارد. در این درمان از داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب استفاده می کنند و سعی در بهبود نشانه های فرد مبتلا دارند. گاهی از داروهای هورمونی نیز استفاده می شود و با استفاده از آنها میزان تستوسترون در مردان را کاهش می دهند.
در بسیاری از موارد ممکن است یک محرک در محیط باعث شروع امیال مربوط به اختلال تماشاگری جنسی شود. روانشناسان در بسیاری از مواقع به فرد مهارت های خود کنترلی را آموزش می دهند تا بداند که چگونه محرک های راه انداز در محیط و شرایط زندگی خود را شناسایی کرده و از بروز افکار متوالی ناشی از آن جلوگیری کند. مهارت های دیگری نیز وجود دارند که در آنها به فرد آموزش داده می شود تا بتواند مانع شکل گیری افکار مرضی و تغییر ناپذیر شود و نیازی به درمان های دارویی و دیگر درمان ها نداشته باشد.
اختلال تماشاگری جنسی در بسیاری از موارد با اختلالات اضطرابی و خلقی ارتباط دارد. روانشناسان باید در هنگام بررسی این مشکل تمام ابعاد را در نظر بگیرند و محیط اجتماعی و فرهنگی که فرد در آن قرار دارد را مورد توجه قرار دهند. بسیاری از مواقع، افراد به دلیل موانعی که در جامعه وجود دارد و نگاهی که به آنها می شود ممکن است از مراجعه به روانشناس ممانعت کنند و همین امر سبب بدتر شدن مشکل آنها شود. بنابراین روانشناس و روانپزشک باید در برخورد با این مسائل بسیار حساس و دقیق باشند.
شیوع اختلال تماشاگری جنسی بطور دقیق مشخص نیست اما طبق آمار ها، این اختلال معمولا در مردان بیشتر است. بطور تقریبی این اختلال به میزان 4 درصد در زنان و 12 درصد در مردان است. یکی از دلایل بیشتر بودن این اختلال در مردان می تواند سرکوب بیشتر زنان در فرایند جامعه پذیری باشد. افرادی که این امیال و برانگیختگی را تجربه می کنند معمولا بالای 18 سال سن دارند. اما در سنین کودکی و نوجوانی نیز رفتارهای مشابهی در آنها دیده می شود. این رفتارها که در سنین کودکی شروع می شوند در نوجوانی نیز ادامه می یابند و در بزرگسالی بصورت یک اختلال جنسی شناخته می شوند.
علت این اختلال بطور دقیق مشخص نیست اما این افراد معمولاً کودکانی هستند که در کودکی مورد غفلت، سوءاستفاده جنسی و بدرفتاری والدین خود قرار گرفته اند. از طرفی برخی از مطالعات نشان داده اند بین اضطراب، افسردگی و بیش فعالی جنسی و اختلال تماشاگری جنسی ارتباط وجود دارد. یکی از دلایل اختلال تماشاگری جنسی از دیدگاه روانکاوی، عدم دستیابی به رشد جنسی مناسب است. به این معنا که افراد مبتلا به این اختلال با این عمل خود، از روابط بین فردی که در زندگی جنسی وجود دارد فرار می کنند. بسیاری از مشکلات و اختلالات جنسی مانند تماشاگری جنسی، می توانند نتیجه باورها و شناخت نادرست افراد باشند. این باور ها به صورت مطلق و غیر قابل تغییر در ذهن این افراد قرار می گیرند و به آنها بهانه های لازم جهت انجام عمل خود را می دهند.
تماشاگری جنسی نوع شدید چشم چرانی یا دید زدن است که در آن فرد مبتلا، قصد برقراری رابطه جنسی و یا آزار رساندن به فرد قربانی را ندارد. این افراد با پرسه زدن در اطراف پنجره ها، توالت های عمومی و دیگر مکان هایی که امکان دیدن فرد برهنه وجود داشته باشد، سعی در دید زدن قربانی دارند. بنابراین بدلیل این عمل خود معمولاً مجرم شناخته می شوند اما قادر به ترک رفتار خود نیستند. افراد پس از دید زدن تحریک جنسی می شوند و اقدام به خود ارضایی می کنند.
لطفا جهت مشاوره با شماره های زیر تماس بفرمایید:
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره اینجامکث می باشد.