امروزه چیزهای فراوانی وجود دارد که تغییر کرده است. اتفاقات زیادی وجود دارند که موجب تغییر فرهنگ، تفکر و عقاید یک جامعه شده است. اما طبیعت انسان بدون توجه به تغییرات اجتماعی یا نوآوری های تکنولوژیک شتاب دهنده که لحظه به لحظه زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد، ثابت باقی میماند. نیاز ما به عشق، عزت نفس، احترام، اشتیاق، معنا و هدف محدود به هیچ زمانی نمیشود. احساسات مانند همیشه عمیقا احساس میشوند و برخی از زخم های عاطفی ممکن است هرگز از بین نروند. این در هیچ کجا به اندازه تحقیر شدن که باعث آسیب می شود صادق نیست. تحقیر شدن در هر دوره سنی میتواند موجب آسیب های روانی و هیجانی شود و حتی عواقب مادام العمری را به همراه داشته باشد. این بدان معناست که تحقیر کودک در بزرگسالی او می تواند مؤثر باشد.
تحقیر چیست؟
آیا در زندگی خود بارها زمین خورده اید؟ آیا ضربات دردناک و مهلک زیادی را متحمل شده اید که شما را مملو از ناامیدی، خشم و ذلت می کند؟ آیا برخی از زخم ها و ضربات در حالی که دیگران در حال تماشای آن بودند وارد شده است؟ اگر چنین است، به احتمال زیاد نیش دردناک تحقیر را احساس کرده اید. تحقیر می تواند ریشه عمیقی در هیجان هر انسانی داشته باشد و بر روابط ما با دیگران و با خودمان تاثیر بگذارد. به همین دلیل، مهم است تا پیش از آنکه تحقیرهای گذشته به چیزی بزرگتر تبدیل شوند، به دنبال بهبود آن باشیم.
می توان گفت تحقیر یک هیجان عمومی است که شامل این باور است که دیگران ما را کوچکتر میبینند و احتمالا ما را مسخره خواهند کرد. هنگامی که ما تحقیر میشویم، بویژه توسط کسی که دوستش داریم یا در طول یک شکست بزرگ شغلی یا تجاری آنرا تجربه میکنیم، میتواند باعث ایجاد احساسات عمیق ناامیدی، آسیب، عصبانیت و حتی رفتار خشمگین یا خودکشی شود. اگر تحقیر در زمانی اتفاق بیفتد که فرد نیز بطور کلی نسبت به زندگی خود احساس ناامیدی میکند، استعداد افسردگی، خشم و عصبانیت حتی بیشتر می شود.
تحقیر ممکن است احتمال بیشتری برای خطر خودکشی ایجاد کند. در حقیقت پژوهشها حاکی از آن است که زمانی که مردان و زنانی که قبلا شاغل بودند به دلیل از دست دادن شغل و درآمد پایین دچار تحقیر میشوند، با احتمال بالاتری دست به خودکشی می زدند. این احتمالاً به این دلیل است که تحقیر آسیب پذیری عاطفی فرد را افزایش میدهد و ظرفیت هیجانی فرد را کاهش میدهد که ممکن است به ناامیدی و احساس اینکه «هیچ راهی وجود ندارد» و می خواهد برای همیشه از دید ناپدید شود، منجر شود. تحمل تحقیر عمیق، در غیاب انعطاف پذیری کافی و حمایت اجتماعی، میتواند انگیزه های خودکشی را افزایش دهد.
تاثیر تحقیر کودک در بزرگسالی
پیامدهای دراز مدت تحقیر کودک می تواند روانی، هیجانی و رفتاری باشد. در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم:
اختلالات مصرف مواد
فرزندان والدین مبتلا به اختلالات مصرف مواد ممکن است با خطر بیشتری برای تحقیر یا بی توجهی رو برو شوند. و این به نوبه خود، می تواند خطر روی آوردن به مواد مختلف را به عنوان مکانیسم های مقابله با افزایش سن افزایش دهد.
بزهکاری و اعمال مجرمانه
بر اساس تحقیقات انجام شده توسط موسسه ملی عدالت، کسانی که در کودکی مورد غفلت، تحقیر یا آزار قرار گرفته اند، ممکن است بیشتر به رفتارهای ضداجتماعی مبتلا شوند، که می تواند شامل اعمال مجرمانه و بزهکاری نوجوانان باشد، و ممکن است با دیگرانی که این تمایلات ضد اجتماعی را نشان میدهند، ارتباط برقرار کنند.
مشکلات روانی و رفتاری
تجربه تحقیر و بی توجهی در دوران جوانی نیز می تواند یک عامل خطر برای ابتلا به اختلالات روانپزشکی باشد، مانند:
اختلال در مهارت های شناختی و عملکرد اجرایی
سواستفاده، تحقیر و بی توجهی می تواند رشد مغز را مختل کند و به طور بالقوه منجر به اختلال در عملکردهای اجرایی مغز شود. این عملکردها ممکن است شامل حافظه فعال، خودآگاهی، برنامه ریزی و حل مسئله باشد. این آسیب می تواند منجر به موارد زیر شود:
- ناتوانی های یادگیری
- نمرات ضعیف
- احتمال بیشتر برای ترک تحصیل
عواقب کوتاه مدت تحقیر کودکان
- کودک بیشتر احتمال دارد دیگران را تحقیر کنند. والدین الگوی شماره یک برای فرزندان هستند، بنابراین اعمال والدین به کودکان می آموزد که تحقیر دیگران اشکالی ندارد.
- تحقیر کودکان رابطه والد- فرزندی را از بین می برد. وقتی مرتبا کودکان تحقیر شوند، آنها صدمه می بینند و اعتمادشان نسبت به خود از بین می رود.
- تحقیر کودکان عزت نفس آنها را از بین می برد. این اعمال باعث می شود که کودکان احساسات منفی نسبت به خود داشته باشند. در نتیجه احساس ناتوانی، بی لیاقتی و کم ارزشی میکنند.
چه عواملی می تواند منجر به تحقیر شود؟
بطور کلی دو نوع استرس وجود دارد که مستعد افسردگی، اضطراب و متعاقبا تحقیر است: درماندگی آموخته شده و استرس شکست اجتماعی.
درماندگی آموخته شده به معنای آن است که فرد بطور مکرر رویدادهای دردناک هیجانی را تجربه میکند که قادر به پیش بینی یا متوقف کردن آن نیست. استرس شکست اجتماعی نیز به معنای آن است که فرد بطور مکرر در یک یا چند رابطه مهم تحت سلطه یا آزار قرار میگیرد. اگر کمی مکث کنید و به آن فکر کنید، هر یک از این انواع استرس باعث ایجاد احساس تحقیر میشود و ممکن است مشخصه برخی از روابط مهم دوران کودکی ما باشد.
به عنوان مثال، بسیاری از چالشهای مدیریت خشم و افسردگی ارائه شده توسط مراجعان بزرگسال ریشه در تجارب مداوم دوران کودکی از تحقیر توسط یک یا چند تن (مانند والدین، دوستان یا معلمان) دارد. به عنوان یک کودک تحقیر شده، آنها احساس کم بودن میکردند و گاهی احساس تحقیر آنقدر شدید بود که برای فرار از درد عاطفی، احساس میکردند که باید به کلی ناپدید شوند. عواملی مانند موارد زیر میتواند به احساس تحقیر کودکی و آسیب پذیری مداوم در بزرگسالی کمک کند:
- والد سرزنش کننده یا بیش از حد انتقادگر
- چالش های آموزشی مداوم ناشی از اختلال کمبود توجه یا سایر ناتوانی ها
- از دست دادن موقعیت اجتماعی-اقتصادی
- والدینی که از بیماری روانی، سوء مصرف الکل یا مواد مخدر رنج می برند
- توانایی ورزشی ضعیف
- تبعیض نژادی یا گرایش جنسی
- تاخیر در بلوغ فیزیکی
- یک خواهر یا برادر بزرگتر با استعداد بسیار بیشتر
موارد زیر نیز می تواند به کودک در ایجاد عزت نفس سالم کمک کند که مقاومت بیشتری در برابر احساس تحقیر و اثرات طولانی مدت آن جلوگیری کند:
- تمجید از کودک زمانی که رفتاری انجام می دهد که باعث می شود احساس غرور کنید.
- کمک به کودک برای کسب اعتماد به نفس و تسلط در زندگی خود با حمایت از فعالیت هایی که نسبت به آنها اشتیاق دارد.
- کمک به کودک بریا مقابله با موانع زندگی (بدون دخالت برای رسیدگی به مشکل، مگر اینکه کاملا ضروری باشد).
البته باید گفت هیچ راه مطلقی برای پیشگیری وجود ندارد؛ زیرا تجربه تحقیر اجتناب ناپذیر است. اما ارائه حمایت همدلانه از سوی والدین به بازیابی عزت نفس مثبت کمک میکند.
چگونه می توانم از تحقیر خلاص شوم؟
درمان تحقیر شامل کشف و کاوش تجربیات کودکی تحقیر، و همه احساسات همراه با این رویدادها، و همچنین ایجاد دیدگاه جدیدی در مورد آنها، در چارچوب یک رابطه درمانی همدلانه و حمایتی است. گاهی اوقات، دارو می تواند برای درمان یک اختلال خلقی یا اضطرابی که آسیب پذیری فرد را در برابر تحقیر بیشتر افزایش داده است، مفید باشد. برای کسانی که احساس افسردگی می کنند، از دوستان و خانواده کناره گیری کرده اند، احساس اضطراب می کنند یا دچار حملات پانیک می شوند و متوجه می شوند که مغزشان آنطور که قبلا کار می کرد، کار نمی کند، این علائم به خودی خود باعث می شوند فرد احساس تحقیر کند. بنابراین کاهش آنها با دارو واقعا می تواند کمک کند.
منابع: youaremom.com و betterhelp.com و potomacpsychiatry.com